شناسایی پیشران‌های مؤثر در توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در بخش مشاغل خانگی روستایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه مدیریت،دانشکده علوم انسانی، دانشگاه حضرت معصومه (س) قم، ایران

چکیده

توسعه و بهبود کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در بخش مشاغل خانگی، یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین راهکارهای بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و معیشتی روستاییان است؛ زیرا باوجود محدودیت‌های متعددی مانند نیروی انسانی و مالی، برای کارآفرینان روستایی که در بخش‌های مختلف جوامع روستایی وجود دارد، راه‌اندازی کسب‌وکارهای کوچک و متوسط بسیار دشوار است. هدف این پژوهش شناسایی پیشران‌های مؤثر در توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی است. این پژوهش با رویکردی آمیخته، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است و از مصاحبه‌های نیمه­ساختاریافته با تأکید بر رویکردی اکتشافی و پرسشنامة محقق­ساخته برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده‌ شده است. در مرحلة کیفی، جامعة آماری این پژوهش خبرگان، استادان و کلیة افرادی‌اند که در حوزة مشاغل خانگی فعالیت عملی یا پژوهشی داشته­اند و در مجموع 12 نفر به روش نمونه‌گیری زنجیره‌ای انتخاب شده­اند. در مرحلة کمّی نیز جامعة آماری شامل کلیة افرادی است که در کسب‌وکارهای خانگی روستایی با کمتر از 9 نفر نیرو و حداقل 2 سال سابقه فعالیت می کنند؛ در این بین 43 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب ‌شدند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در مرحلة نخست (کیفی) از تحلیل تم و در مرحلة دوم (کمّی) از تحلیل عاملی استفاده‌ شده است. نتایج نشان می‌دهد عواملی چون فرهنگ‌سازی کارآفرینانه، ظرفیت‌سازی کارآفرینانه و توانمندسازی کارآفرینانه، مهم‌ترین پیشران‌های توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی‌اند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Identifying Drivers Affecting Micro-business Development in Rural Home Business

نویسنده [English]

  • mohammad reza fallah
Department of Management, Faculty of Humanities, University of Hazrat-e Masoumeh, Qom, Iran
چکیده [English]

Developing and improving micro businesses in the home business sector is one of the most important and effective ways to improve the economic, social and livelihood state of the villagers because, despite the many constraints that exist in different parts of rural communities, such as manpower and finance, for rural entrepreneurs, setting up small and medium businesses is hard and difficult. The purpose of this study is to identify the effective drivers for the development of very small businesses(micro) in the rural home business sector. This research has a mixed approach, from a practical point of view and from a descriptive-survey method. Semi-structured interviews with emphasis on exploratory approach and researcher-made questionnaire have been used to collect data. In the qualitative stage of the statistical society, this research consists of experts, professors and all those who have practical or research activity in the field of home-based business. A total of 12 people have been selected through chain sampling. In the quantitative stage, the statistical population includes all those who work in rural households with fewer than 9 people and at least 2 years of experience; 43 of them were selected using purposeful sampling. To analyze the data, in the first stage (qualitative) of the topic analysis, and in the second phase(quantitatively), the factor analysis was used. The results show that factors such as entrepreneurial culture, entrepreneurial capacity building, and entrepreneurial empowerment are among the most important drivers for the development of very small businesses(micro) in the rural home business sector.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Micro Businesses
  • Rural Home Business
  • Entrepreneurial Empowerment
  • Entrepreneurial Culture
  • Entrepreneurial Capacity Building

- مقدمه

موضوع بیکاری، مهاجرت روستاییان به شهرها و عوارض ناشی از آن، پایین­بودن وضعیت شاخص‌های اقتصادی خانواده‌های روستایی و مسائل ازاین‌دست موجب شده است تا بیش‌ازپیش به نقش بهبود وضعیت کسب‌وکار در بخش مشاغل خانگی روستایی  توجه شود.

امروزه طیف وسیعی از کسب‌وکارهای متنوّع شامل کسب‌وکارهای بزرگ، متوسط، کوچک و بسیار کوچک وجود دارد (پریوس و پرسچک[1]،2010). کسب‌وکارهای بسیار کوچک بیش از نیمی از کسب‌وکارهای کوچک را تشکیل می‌دهند و در موفقیت کارآفرینان، کمک به زنان، اقلیت‌ها و افراد محروم نقش بسیار مهمی را بازی می‌کنند (ماتاری و موناهان[2]، 2010).

در حال حاضر کسب‌وکارهای بسیار کوچک با توجه به خاصیتی چون نیازنداشتن به منابع مالی زیاد، انعطاف‌پذیری و سازگاری با شرایط مختلف در حال حاضر جزء مهمی از انواع کسب‌وکارهاست. از دیگر ویژگی‌های کسب‌وکارهای کوچک و بسیار کوچک می‌توان به نبودِ جدایی بین مدیریت و مالکیت در یک کسب‌وکار اشاره کرد (پاری[3]، 2012).

کسب‌وکارهای بسیار کوچک طیفی از کارکنان کمتر از پنج نفر را شامل می‌شود؛ این در حالی است که کسب‌وکارهای کوچک کارکنانی بین پنج تا نُه نفر را دربر می‌گیرند (دایت و هالابی[4]، 2007). البته در اروپا تعداد کارکنانی که در کسب‌وکارهای بسیار کوچک فعالیت دارند، چیزی کمتر از 10 نفرند؛ در حالی ‌که تعداد کارکنان بین 10 تا 50 نفر باشد، آنها را در حوزة کسب‌وکارهای کوچک و تعداد کارکنان بین 50 تا 250 نفر را جزئی از کسب‌وکارهای متوسط تعریف می­کند (دواولهینس و ون هول[5]،2008).

کسب‌وکارهای بسیار کوچک، سهم چشمگیری در اقتصاد اکثر کشورهای جهان دارند؛ برای مثال در استرالیا کسب‌وکارهای بسیار کوچک اغلب بر صنایع صنعتی غلبه دارند و تقریباً 88 درصد از کل کسب‌وکارها را تشکیل می‌دهند (دایت و هالابی، 2007).

دربارة اهمیت کسب وکارهای بسیار کوچک، بر اساس آخرین برآوردها در سال 2017 در انگلستان بیش از 96 درصد کسب‌وکارها را کسب‌وکارهای بسیار کوچک تشکیل می‌دهند و 33 درصد اشتغال و 22 درصد از گردش مالی را از آن خود کرده­اند (رودز[6]، 2017)

گفتنی است کسب‌وکارهای بسیار کوچک اغلب کسب‌وکارهای خانوادگی قلمداد می­شود که منابع و تخصّص لازم برای مشارکت در فعالیت‌های تجاری بین‌المللی را ندارند (کلارک و داگلاس[7]،2010). کسب‌وکارهای خانگی به دلیل اندازة کوچکشان فرصت‌های مناسبی را برای مالکان خود پدید می‌آورند (نوبری و بوسورث[8]،2010) و مزایای اقتصادی، اجتماعی و محیطی جذابی دارند (کامپین و همکاران[9]، 2013). نتایج تحقیقات مختلف نشان می‌دهد به لطف مالکیت، تعهد و کار شخصی، کسب‌وکارهای خانگی موفقیت بیشتری را ازلحاظ کیفیت خدمات به دست آورده‌اند (دبستکی[10]، 2017)؛ به ‌طوری ‌که در سال‌های اخیر بیش از 53 درصد کسب‌وکارهای جدید در آمریکا، کسب‌وکارهای خانگی بوده است (ماتاری و موناهان، 2010).کسب‌وکارهای خانگی، کسب‌وکارهایی هستند که تمرکز اصلی آنها، کار در خانه است (سایرس[11]،2010).

با توجه به اهمیت کسب‌وکارهای بسیار کوچک و وجود ویژگی‌های خاص در مناطق روستایی به­خصوص در زمینة مشاغل خانگی و با در نظر گرفتن قابلیت‌های منحصربه‌فرد کسب‌وکارهای بسیار کوچک و اهمیت توجه به توسعة پایدار و کاهش فقر و بهبود وضعیت زندگی روستایی و ایجاد درآمد پایدار به­خصوص در بخش مشاغل روستایی و ضرورت توجه ویژه به تقویت و توانمندسازی خانواده‌ها (آگواپونگ[12]،2010)؛ توجه به توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک می‌تواند راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات این مناطق باشد.

 

2- مرور مبانی نظری

در ادامه به بررسی پیشینه و ادبیات تحقیق در خصوص کسب‌وکارهای بسیار کوچک و مشاغل خانگی پرداخته می‌شود.

2-1-کسب‌وکارهای بسیار کوچک

امروزه این شرکت­ها و کسب‌وکارهای بزرگ نیستند که پایه­های اقتصادهای کشورهای توسعه‌یافته را فراهم می‌کنند، بلکه اقتصاد کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا و بریتانیا در دست کسب‌وکارهای بسیار کوچک و کارآفرینان است و سهم زیادی از تولید ناخالص داخلی و اشتغال را به خود اختصاص داده­اند (آگواپونگ، 2010).

کسب‌وکارهای بسیار کوچک، به‌طورمعمول در جوامع محلی ایجاد می‌شوند؛ بنابراین توسعة آنها به نفع جامعه است. علاوه بر این، تحقیقات نشان می‌دهد نفوذ کسب‌وکارهای بسیار کوچک در فعالیت‌های خیرخواهانه نیز گسترش یافته است. کسب‌وکارهای بسیار کوچک و کوچک در کشورهای توسعه‌یافته بسیار همه­گیر شده است (ماسکی و همکاران[13]، 2007) و بیشترین ضریب نفوذ را نسبت به دیگر کسب‌وکارها در فضای کسب‌وکار داشته است و نقش اجتماعی و اقتصادی مهمی را در جهان بازی می‌کنند (کامپین و همکاران، 2013).

عموماً شرکت‌های بسیار کوچک، 1 تا 9 کارمند، شرکت‌های کوچک 1 تا 49 کارمند و شرکت‌های متوسط 40 تا 249 کارمند دارند. کمیسیون اروپا (2011) نیز کسب‌وکارهای دارای کمتر از 10 کارمند را کسب‌وکارهای بسیار کوچک و کسب‌وکارهایی دارای 10 تا 50 کارگر را کسب‌وکارهای کوچک برشمرده­اند (بانکی و همکاران[14]، 2017).

به ‌طور معمول در انگلیس، گردش مالی برای تقسیم‌بندی کسب‌وکارها استفاده نمی‌شود؛ ولی در اتحادیة اروپا از تعداد کارکنان و گردش مالی به ‌طور توأمان برای تقسیم‌بندی‌ کسب‌وکارهای کوچک و متوسط استفاده می‌کنند.

گزارش سال 2016 ادارة آمار فیلیپین (PSA) نشان می‌دهد کسب‌وکارهای بسیار کوچک، کوچک و متوسط 99.57 درصد از کل کسب‌وکارها را در فیلیپین تشکیل می‌دهند که 89.63 درصد کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو)، 9.50 درصد کسب‌وکارهای کوچک و 0.44 درصد کسب‌وکارهای متوسط بودند. شرکت­های بزرگ 0.43 درصد باقی‌مانده را تشکیل می‌دهند (ادارة آمار فیلیپین، 2016).

 در استرالیا، تقریباً 96 درصد کسب‌وکارها، از نوع کوچک هستند و معمولاً با کمتر از 20 کارمند تعریف می‌شوند (ادارةآمار استرالیا[15]،2007). آمار کسب‌وکارهای بسیار کوچک در امریکا نشان می‌دهد در این کشور 3.8 میلیون کارفرمای کسب‌وکار بسیار کوچک وجود دارد که 74.8 درصد از کارفرمایان و 10.3 درصد از مشاغل بخش خصوصی را به خود اختصاص داده است (ادارة آمار کار آمریکا[16]، 2017).

در استرالیا نیز کسب‌وکارهای بسیار کوچک یا به عبارتی کسب‌وکارهای دارای کمتر از پنج کارمند، 89 درصد از کل کسب‌وکارها را تشکیل می‌دهند و از مجموع 2.2 میلیون کسب‌وکار بسیار کوچک در استرالیا، بیش از دوسوم (67.5 درصد) در خانه هستند (کامپین و همکاران، 2013).

البته موضوع کسب‌وکارهای بسیار کوچک مختص کشورهای توسعه‌یافته نیست و سایر کشورهای در حال ‌توسعه را نیز دربرمی‌گیرد؛ برای مثال بیش از 90 درصد کسب‌وکارها در کشور غنا را کسب‌وکارهای بسیار کوچک تشکیل می‌دهند (آگواپونگ، 2010).

با این توصیف، می‌توان گفت امروزه بخش بزرگی از کسب‌وکارها، کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) هستند و 70 درصد کسب‌وکارها با مالکیت شخصی اداره می‌شوند و بیش از 20 درصد آنها کمتر از 5 کارمند دارند (کراسبی و همکاران[17]، 2006).

2-2-کسب‌وکارهای خانگی

امروز یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد ثروت و اشتغال کسب‌وکارهای خانگی است و نقش عمده‌ای در رشد و توسعة اقتصادی بسیاری از کشورهای دارند. کسب‌وکارهای خانگی به‌واسطة رشد عواملی چون پیشرفت در ارائة خدمات، سهولت جابه­جایی نیروهای کاری، پیشرفت‌های تکنولوژیک و جهانی‌شدن بازارها در حال‌ توسعه و گسترش‌اند.

کسب‌وکار خانگی به معنای استفاده از خانه برای زندگی تجاری است. کسب‌وکار خانگی می‌تواند از جنبه­های بسیاری به سود اقتصاد باشد. تولید سوغات در خانه یک نوع کسب‌وکار خانگی در بخش گردشگری است که باعث کاهش فقر در مناطق روستایی و توسعة پایدار می­شود (سوریا و گروئن[18]، 2012). از دیدگاه جغرافیایی کسب‌وکارهای خانگی در مناطق روستایی بسیار مهم‌اند. نتایج نشان می‌دهد امروز کسب‌وکارهای خانگی و به­خصوص خانه یکی از بهترین مکان‌های استارت­آپ­ها شده است (ماسون و همکاران[19]، 2011).

کسب‌وکارهای خانگی، کوچک‌ترین نوع کسب‌وکار است و مدیر یا مالک این نوع کسب‌وکارها بیشتر تمایل دارند که کسب‌وکار خود را به ‌صورت فردی اداره کنند (گلابی، 1390). با این‌که راه‌اندازی این نوع کسب‌وکار به سرمایة هنگفتی نیاز ندارد؛ نیازمند مهارت‌هایی چون مهارت‌های مدیریت مالی، مدیریت زمان، سازمان‌دهی یک مجموعة کاری، مدیریت فردی و مهم‌تر از همه مهارت بازاریابی است (ادوارد و همکاران[20]، 2006).

آلوم و همکاران[21] (2016) عوامل موفقیت 253 شرکت بسیار کوچک در مالزی را بررسی کرده­اند. مطالعة آنها نشان می­دهد برخی از ویژگی­های کارآفرینی و سازمانی با چندین عامل اقتصادی دیگر بر عملکرد شرکت­های بسیار کوچک تأثیر می­گذارد. در این تحقیق تأکید شده است که نوع رقابت و سنّ شرکت­ها بر عملکرد کسب وکارهای بسیار کوچک تأثیر منفی دارند؛ در حالی که سنّ کارآفرینان، آموزش و پرورش، آموزش کسب و کار، تقاضا برای محصول/خدمات، دسترسی به فضای فیزیکی برای توسعة کسب­وکار، در دسترس بودن تأمین مالی و کافی­بودن میزان تأمین مالی تأثیر مثبتی بر رشد این نوع کسب­وکارها دارد.

حیدری ساربان (1392) در پژوهش خود تقویت کارآفرینی روستایی را اساسی‌ترین رکن در توسعة روستایی برای اشتغال‌زایی، انتقال فناوری، ترغیب و تشویق سرمایه‌گذاری، افزایش رفاه و غیره مدنظر قرار داده است. در این زمینه، این پژوهشگر سازوکار توانمندسازی روان‌شناختی را یکی از جنبه‌های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی می‌داند.

دونگا و همکاران[22] (2016) موانع مهم کسب‌وکارهای کوچک، متوسط و بسیارکوچک را در پنج عامل فقدان مالی، دسترسی­نداشتن به بازار، تجهیزات و فناوری­های قدیمی، زیرساخت­های ضعیف و نبودِ آموزش دسته­بندی کرده­اند.

فرای (1993) موانع اصلی توسعة کسب‌وکارهای خانگی را نداشتن تخصص، نبود بازار، موانع اطلاعاتی، عدم تأمین مالی، موانع قانونی و نبود طرح کسب‌وکار می‌داند.

ندج و همکاران[23] (2015) عوامل مؤثر بر رشد و توسعة مؤسسه­های مالی کوچک، متوسط و بسیار کوچک را تحت تأثیر سه عامل می­داند که عبارت­اند از: مشکل در تأمین وام، فقدان فرصت­های آموزشی و کمبود مهارت­های کارآفرینی.

طوسی و همکاران (1393) عوامل مؤثر بر سطوح کارآفرینی روستاییان شهرستان مینودشت را بررسی و ارزیابی کرده­اند. نتایج تحقیق آنها نشان می‌دهد متغیرهای ریسک‌پذیری، میزان درآمد، سطح دانش نسبت به کارآفرینی و سطح سواد در مقایسه با دیگر متغیرها، بهتر قادر به پیش‌بینی سطح کارآفرینی روستاییان شهرستان مینودشت هستند.

استرایدون[24](2017) نقش بازاریابی در موفقیت و  ادامة حیات کسب­وکارهای بسیار کوچک در آفریقای جنوبی را بررسی کرده است. نتایج تحقیق وی نشان می دهد دو عامل تمایز از رقبا با استفاده از نوآوری بازاریابی و داشتن اطلاعات دقیق از نیازهای بازار هدف، مهم­ترین عامل حفظ بقای کسب وکارهای بسیار کوچک است.

قمبرعلی و زرافشانی (1387) در پژوهش خود نشان دادند مردان کارآفرین روستایی شاخص‌هایی چون خدمت به جامعه، کسب درآمد و تعادل کار و خانواده را به ترتیب مهم‌ترین شاخص‌های موفقیـت اولویت‌بندی می‌کنند؛ این در حالی است که از دیدگاه زنان کارآفرین روستایی شاخص‌هایی نظیر تعـادل کار و خانواده، کسب درآمد و علاقه به کار به ترتیب مهم‌ترین شاخص‌های موفقیت رتبه‌بندی شدند.

سعدی و حیدری (1392) در پژوهش خود نشان داده­اند می‌توان مشکلات تعاونی‌های کسب‌وکارهای خانگی را در پنج عامل کلیدی 1- ضعف حمایت‌های دولتی؛ 2- مشکلات و چالش‌های مدیریتی؛ 3- ضعف برنامه‌ریزی؛ 4- مشکلات اقتصادی و تولیدی و 5- ضعف خلاقیت و کارآفرینی دسته‌بندی کرد.

حیدری و ساربان (1394) در پژوهش دیگری نقش سرمایة اجتماعی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان اردبیل را بررسی کرده­اند. نتایج تحقیق آنها نشان می‌دهد متغیرهای اعتماد اجتماعی، ارتباطات اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، میزان آگاهی، عضویت در نهادهای محلی و مبادلة اطلاعات و دانش با تقویت کارآفرینی رابطة مثبت و معنی‌داری وجود دارد.

قدیری و همکاران (1395) نیز به بررسی و تبیین الگوی ارتباطی میان ارکان سرمایة اجتماعی با ریسک‌پذیری جوانان در راستای برپایی و توسعة کارآفرینی روستایی در شهرستان تنکابن پرداخته‌اند. در میان مؤلفه‌های بررسی­شدة آنان، بیشترین میزان اثرگذاری به ترتیب، مشارکت، اعتماد اجتماعی، تعلق مکانی و هم‌بستگی و انسجام اجتماعی بوده است.

نتایج تحقیق آقایان سعدی و همکاران (1393) نشان می­دهد شرکت در کلاس‌های آموزشی، طرح‌های کسب‌وکار و اشتغال در توانمندسازی زنان روستایی نقش دارند. هم­چنین بر اساس یافته‌های این تحقیق توانمندی اجتماعی زنان در حد بالایی قرار دارد و بین توانمندی اجتماعی و نوع کسب‌وکار خانگی ارتباط معنادار وجود دارد.

پیشگاهی­فرد و همکاران (1388) در مطالعة خود راهکارهـای توسـعة مشاغل خانگی را چنین برشمرده‌اند: ایجاد فرصت رشد و ارتقای شخصیت زنان برای برداشتن موانع اشـتغال آنها، از میان بردن ابهامات و تصورات منفی دربـارة کـار زنـان، آگـاه­کـردن زنـان از توانایی‌هایشـان در فعالیت‌های اقتصادی، افزودن سطح آموزش زنان، عضویت در تعاونی‌ها، برگـزاری نمایشگاه‌های ملّی، منطقه‌ای و محلی که افزون بر بازاریابی و بازاررسانی تولیدات زنان روستایی و عشایری، باعـث ایجاد حس خودباوری و اعتماد در زنان می‌شود.

نتایج مطالعات رودگرنژاد و همکاران (2011) نیز نشان می‌دهد مهم‌ترین راهکارهای توسعة کسب‌وکارهای خانگی به‌کارگیری سیاست‌های تشویقی و حمایتی از صنایع کوچک به‌ویژه تولیدات خانگی، اتخاذ راهکارها و راهبردهای توسعة صادرات تولیدات خانگی، سیاست‌های حمـایتی در بازاریابی، بازارشناسـی و تبلیغات در سطح جهانی، توسعة همه‌جانبه توانمندی‌های فنـی و تکنولوژیکی از راه برنامه‌های اجرایی در سطح کلان کشور، استفاده از شیوه‌های آموزشی جدیـد، تـشویق و ترغیـب کارآفرینـان خانگی به استفاده از نوآوری و خلاقیت‌های تولید محصولات ویژه و منحصربه‌فرد، تأمین نیازهـای مالی و اعتباری از راه تعدیل سیاست‌های مالی و پولی برای تأمین نیازهای مالی، محدودیت‌های بازرگانی، صادراتی و قوانین حقوقی است.

با توجه به نتایج حاصل از پیشینة پژوهش برخی از عوامل مؤثر بر توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) خانگی به‌صورت جدول 1 ارائه می‌شود.

 

جدول 1: عوامل مؤثر بر توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) خانگی

 

عوامل

صاحب‌نظران

عوامل درونی

نوآوری و خلاقیت

برادران نصیری، 2011؛ محمدیان و همکاران، 1395؛ رودگرنژاد و همکاران، 2011؛ مقیمی و همکاران، 1389؛ ایزدی و همکاران، 1395؛ سعدی و حیدری، 1392

ریسک‌پذیری

طوسی و همکاران، 1393؛ سورنسن و چانگ[25]، 2006؛ قدیری و همکاران 1395؛ مقیمی و همکاران، 1389

سرمایه‌های شخصی

 احمدپورداریانی و همکاران، 1388؛ والتر، 2006؛ فونگتونگ و سوریا[26]،2013

طرح کسب‌وکار

هیسریچ و درنووسک[27]، 2002؛ فرای، 1993؛ سعدی و همکاران، 1393

ارتباطات خانوادگی

احمدپور داریانی و همکاران، 1388؛ حیدری ساربان، 1394؛ پفاژ و همکاران، 1393؛ کریمی و همکاران، 1393

فعالیت‌های بازاریابی

 نوبری و بوسورث، 2010؛ نیکولسن[28]،2010

روابط با مشتری

زوت و همکارن، 2011؛ ریچاردسن، 2008؛ محمدیان و همکاران، 1395؛ نیکولسن، 2001؛ خراسانی و همکاران، 1393

گرایش به کارآفرینی

رحمانی و رضایی، 1394؛ اسپانجول و همکاران[29]، 2011

مبادلة اطلاعات

حیدری ساربان، 1394؛ ایزدی و همکاران، 1395

آموزش

سعدی و همکاران، 1393؛ کریمی و همکاران، 1393؛ محمدیان و همکاران، 1395؛ پفاژ و همکاران، 1393؛ پیشگاهی­فرد و همکاران، 1388

توانمندی اجتماعی

سعدی و همکاران، 1393

مهارت

پفاژ و همکاران، 1393؛ مقیمی و همکاران، 1389؛ ایزدی و همکاران، 1395؛ کریمی و همکاران، 1393؛ خراسانی و همکاران، 1393؛ طوسی و همکاران، 1393، دادورخانی، 1997

بـازاریـابی

رودگرنژاد و همکاران،2011؛ پیشگاهی فرد و همکاران،1388؛

راهبردهایی متمایز

 ریچادرسن[30]، 2008؛­ هاشمی ،1388؛ نیرومند و همکاران، 1392

سازگاری پویا

دمیل و لکوک، 2010

خصوصیات شخصیتی

سورنسن و چانگ، 2006؛ رضوانی و همکاران، 1390؛ ایزدی و همکاران، 1395؛ کارتر و همکاران[31]، 2004؛ قنبرعلی و زرافشانی، 1387

عوامل بیرونی

بیمه و قوانین مالیاتی

مقیمی و همکاران، 1389؛ هیسریچ و درنووسک، 2002؛ فرای، 1993؛ نیکولسن،2010؛ رودگرنژاد و همکاران، 2011؛ نیکوکار و همکاران؛ حسین ­زاده و همکاران،1390؛ میدری و همکاران، 1392

تکنولوژی

ماسون و همکاران،2011؛ ادوارد و همکاران، 2010؛ رودگرنژاد و همکاران،2011؛ منصوری و همکاران،1396، فونگتونگ و سوریا،2013؛ دای دومنیکو و همکاران[32]، 2014

حمایت‌های دولتی

کریمی و همکاران، 1393؛ رودگرنژاد و همکاران، 2011؛ ایزدی و همکاران، 1395؛ حسین­‌زاده و همکاران، 1390؛ منصوری و همکاران، 1396

کانال‌های عرضه

دفت و آلبرز[33]، 2013؛ بستام و همکاران، 1394

اعتماد اجتماعی

حیدری ساربان، 1394؛ قدیری و همکاران، 1395

عوامل زیرساختی

منصوری و همکاران، 1396

مشارکت و انسجام اجتماعی

منصوری و همکاران، 1396؛ حیدری ساربان، 1394؛ پیشگاهی­فرد و همکاران، 1388؛ نیکولسن،2010؛ فونگتونگ و سوریا، 2013

فضای کسب‌وکار

ایزدی و همکاران، 1395؛ کاسادیسوس- ماسانل و ریچارت[34] ،2010

کانال‌های ارتباطی

محمدیان و همکاران، 1395؛ فونگتونگ و سوریا،2013

 

3- روش‌شناسی پژوهش

رویکرد این پژوهش آمیخته است. بدین‌صورت که نخست با مصاحبة اکتشافی و بررسی پیشینه و ادبیات تحقیق، داده‌ها جمع‌آوری شد و با استفاده از روش تحلیل تم (روش کیفی) چارچوب مفهومی تبیین شد. در ادامه مدل مفهومی با استفاده از پرسشنامة  محقق‌ساخته و تحلیل عاملی (روش کمّی) چارچوب  مفهومی آزمون شده است. در این تحقیق در مرحلة کیفی از مصاحبه‌های نیمه­ساختاریافته با تأکید بر رویکردی اکتشافی و در مرحلة کمّی از پرسشنامة محقق­ساخته با 30 سؤال در 3 بعد فرهنگ‌سازی، توانمندسازی و ظرفیت‌سازی کارآفرینانه استفاده ‌شده است. برای تجزیه‌وتحلیل متن مصاحبه‌ها و پیشینة پژوهش از روش تحلیل تم و برای تجزیه‌وتحلیل پرسشنامه از تحلیل عاملی استفاده ‌شده است. با توجه به این­که رویکرد پژوهش آمیخته است، در هر مرحله از جامعة آماری و روش نمونه‌گیری متفاوتی نیز استفاده‌ شده است؛ بدین صورت که در مرحلة کیفی جامعة آماری این پژوهش شامل خبرگان، استادان و کلیة افرادی که در حوزة مشاغل خانگی فعالیت عملی یا پژوهشی داشته­اند و در مجموع 12 نفر به روش نمونه‌گیری زنجیره‌ای انتخاب شده­اند.

منطق روش نمونه‌گیری زنجیره‌ای به این شکل است که در طول مصاحبه، از مشارکت‌کنندگان خواسته شد تا سایر افراد یا گروه‌هایی را معرفی کنند که فعالانه در مباحث مربوط به پیشران‌های مؤثر در توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی درگیر هستند؛ بدین­شکل نمونة افراد گسترش می‌یابد (جندقی و فلاح، 1389) و تعداد نمونه‌ها تا رسیدن به حدّ اشباع ادامه می‌یابد.

جامعة آماری این پژوهش در مرحله کمّی نیز شامل کلیة افرادی است که در کسب‌وکارهای خانگی روستایی با کمتر از 9 نفر نیرو و حداقل 2 سال سابقه فعالیت می­کنند؛ در این بین 43 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب ‌شدند.

برای بررسی روایی پرسشنامه، پرسشنامه بین 5 خبره که شامل استادان دانشگاه و صاحب­نظران حوزة کسب‌وکارهای خانگی و روستایی توزیع شد و پس از تعدیلات مدنظر آنها روایی پرسشنامه به دست آمد.

در این پژوهش برای محاسبة پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده‌شده است. بدین­منظور پرسشنامه بین جامعة آماری منتخب توزیع شد و آلفای کرونباخ مطابق جدول 2 به دست آمده است.

 

جدول 2: نتایج آلفای کرونباخ

 

تعداد

آلفای کرونباخ

فرهنگ‌سازی کارآفرینانه

5

753.

توانمندسازی کارآفرینانه

4

792.

ظرفیت‌سازی کارآفرینانه

7

781.

آلفای کرونباخ کل

16

777.

 

 

4- یافته‌های پژوهش

با توجه به ماهیت پژوهش حاضر، ویژگی‌های  جمعیت­شناختی افراد نمونه به صورت جدول زیر است.

 

 

جدول 3: ویژگی‌های جمعیت شناختی افراد نمونه در بخش کمی

جنسیت

مرد

31

زن

12

تحصیلات

زیر دیپلم

11

دیپلم تا کارشناسی

16

از کارشناسی تا ارشد

10

ارشد و بالاتر

6

سابقة فعالیت در بخش مشاغل خانگی

بین 2 تا 5 سال

23

از 5 تا 10 سال

13

از 10 تا 15 سال

7

 

 

در این پژوهش برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در مرحلة اول از تحلیل تم استفاده‌ شده است. تحلیل تم روشی برای تعیین، تحلیل و بیان الگوهای (تم‌ها) موجود درون داده‌هاست. این روش، داده‌ها را سازمان‌دهی و در قالب جزئیات توصیف می‌کند. برون و کلارک[35] (2006) مراحل شش‌گانه‌ای برای تحلیل تم ارائه کرده­اند که به شرح زیر است (ابویی اردکان و همکاران، 1393).

مرحلة اول که هدف آشنایی با داده‌هاست، محقق با عمق محتوایی داده‌ها آشنا می­شود. در این مرحله محقق به‌طور عمیق داده­های حاصل از مصاحبه‌ها، ادبیات و پیشینة تحقیق را بررسی می­کند.

در مرحلة دوم کدهای اولیه ایجاد می‌شود. کدها ویژگی داده‌هایی را معرفی می­کنند که به نظر محقق جالب است. در این پژوهش 86 کد اولیه از داده‌ها برشمرده شده است. هدف مرحلة سوم جست­وجوی کدهای گزینشی است. این مرحله شامل دسته‌بندی کدهای مختلف در قالب کدهای گزینشی و  مرتب‌کردن تمام خلاصة داده‌های کدگذاری است. در این پژوهش برای این منظور 36 کد گزینشی به دست آمده است. در مرحلة چهارم که شکل‌گیری تم‌های فرعی نام دارد، شامل دو مرحله است. مرحلة اول شامل بازبینی در سطح خلاصه‌های کدگذاری شده است و مرحلة دوم اعتبار تم‌های فرعی در رابطه با مجموعه داده‌ها در نظر گرفته می‌شود. درکل در این پژوهش 16 تم فرعی به دست آمده است.

مرحلة پنجم به تعریف و نام‌گذاری تم‌های اصلی می‌پردازد. در این مرحله، تم‌های اصلی که برای تحلیل ارائه‌ شده است، تعریف، بازبینی می­شود؛ سپس داده‌های داخل آنها تحلیل می‌شود. از راه تعریف و بازبینی کردن، ماهیت آن چیزی که یک تم از آن بحث می‌کند، مشخص‌ شده و تعیین می­شود که هر تم اصلی کدام جنبه از داده‌ها را در خود دارد. در این مرحله از میان 16 تم‌ فرعی، 3 تم اصلی به دست‌ آمده است.

جدول شمارة 4 حاوی مثال‌هایی از مفاهیم شناسایی­شده در متن چند نمونه مصاحبه است. چنین کاری برای هر یک از مصاحبه‌ها به طور مجزا انجام‌ شده است و بر اساس تم‌های فرعی به‌دست‌آمده در تحقیق، دسته‌بندی کلی‌تری انجام‌ گرفته که به شناسایی تم‌های اصلی منجر شده است.

 

جدول 4: مفاهیم و تم‌های شناسایی‌شده در متن یک نمونه مصاحبه

کد

نقل‌قول مرتبط با مفهوم

تم فرعی

تم فرعی

کد 2

یکی از موضوعاتی که در کسب‌وکارهای خانگی باید بدان توجه شود، آموزش تخصصی به افراد است.

آموزش‌های مستمر

فرهنگ‌سازی کارآفرینانه

کد 5

با توجه به تجربة افراد اعتماد به موضوع مشاغل خانگی بسیار ضعیف است که باید به آن توجه ویژه­ای شود.

اعتماد اجتماعی

کد 15

ضعف اصلی مشاغل خانگی نداشتن ارتباط مستمر با مشتری است.

ارتباط با مشتری

توانمندسازی کارآفرینانه

کد 22

افراد باید از مهارت فراوانی در ادارة کسب‌وکارهای بسیار کوچک برخوردار باشند.

مهارت و دانش

کد 32

دانش تخصصی در مشاغل روستایی بیشتر موروثی است تا علمی.

کد 48

کسب‌وکارهای خرد بدون حمایت دولتی نمی‌توانند به کار خود ادامه دهند.

حمایت‌های دولتی

ظرفیت‌سازی کارآفرینانه

کد 65

معافیت‌های مالیاتی و بیمه­ای ابزار مناسبی برای تقویت بنگاه‌های با نیروی کمتر از 10 نفر است.

کد 79

مشکل اصلی مشاغل روستایی نبود کانال­های توزیع است.

تقویت کانال‌های عرضه

 

 

جدول شمارة 5 نیز حاوی نمونه‌هایی از مفاهیم شناسایی‌شده در متن پیشینه تحقیق است که در قالب تم‌های فرعی دسته‌بندی‌شده است.

 

جدول 5: مفاهیم و تم‌های شناسایی‌شده در پیشینه تحقیق

کد

تم‌های شناسایی‌شده در پیشینه تحقیق

تم فرعی

تم فرعی

کد 4

نوآوری و خلاقیت

تقویت ویژگی‌های شخصیتی

 

فرهنگ‌سازی کارآفرینانه

کد 10

ریسک‌پذیری

کد 19

گرایش به کارآفرینی

کد 25

مهارت

کد 33

ارتباطات خانوادگی

تقویت کار تیمی

 

کد 43

توجه به کار تیمی

کد 51

آموزش مهارت‌های مدیریت کار تیمی

کد 54

توانمندی اجتماعی

مشارکت اجتماعی

توانمندسازی کارآفرینانه

 

سازگاری پویا

کد 58

فعالیت‌های بازاریابی

استفاده از استراتژی‌های بازاریابی

کد 62

بـازاریـابی

کد 72

ارائة وام‌های کم‌بهره بانکی

حمایت‌های دولتی

ظرفیت‌سازی کارآفرینانه

 

تسهیل ارائة وام‌های بانکی

کد 76

ارائة مشوق‌های دولتی به روستاییان

کد 80

اصلاح قوانین مالیاتی روستایی

بیمه و قوانین مالیاتی

کد 83

ارائة تخفیفات مالیاتی

 

 

مرحلة ششم شامل گزارش می‌شود. این مرحله زمانی شروع می‌شود که محقق مجموعه‌ای از تم‌های اصلی کاملاً انتزاعی و منطبق با ساختارهای زمینه‌ای تحقیق را در اختیار داشته باشد. این مرحله شامل تحلیل پایانی و نگارش گزارش است.

در جدول 6 گزارش نهایی حاصل از تحلیل تم ارائه ‌شده است.

 

جدول 6: تم‌های فرعی و تم‌های اصلی

 

تم‌های اصلی

تم‌های فرعی

پیشران‌های مؤثر در توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در بخش مشاغل خانگی روستایی

 

فرهنگ‌سازی کارآفرینانه

تقویت ویژگی‌های شخصیتی

سازگاری پویا

آموزش‌های مستمر

اعتماد اجتماعی

تقویت کار تیمی

توانمندسازی کارآفرینانه

مشارکت اجتماعی

استفاده از استراتژی‌های بازاریابی

ارتباط با مشتری

مهارت و دانش

ظرفیت‌سازی کارآفرینانه

بهبود و تقویت زیرساخت‌های روستایی

عضویت در نهادهای محلی

تقویت کانال‌های عرضه

بهبود فضای کسب‌وکار روستایی

حمایت‌های دولتی

استفاده از تکنولوژی‌های نوین

بهبود و اصلاح قوانین مالیاتی

 

 

4-1-تحلیل عاملی

در این پژوهش و در مرحلة کمّی برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه­ها برای تأیید چارچوب تبیین­شده از راه تحلیل تم، از تحلیل عاملی استفاده ‌شده است. در تحلیل عاملی کفایت نمونه بسیار مهم است. کفایت نمونه در تحلیل عاملی با استفاده از آزمون KMO انجام می‌گیرد. در واقع در تحلیل عاملی، شاخص KMOﻣـﺸﺨﺺ می‌کند ﺁﻳـﺎ ﺗﺤﻠﻴــﻞ ﻋــﺎﻣﻠﻲ بر روی‌داده‌های جمع‌آوری‌شده ‌اجراشدنی است یا خیر. کایزر (١٩٧٧) ﺣـﺪﺍﻗﻞ KMO ﺭﺍ ۰٫۶۰ ﺗﻌﻴﻴﻦ می‌کند؛ به ‌طوری‌ که ﺍﺟـﺮﺍﻱ ﺗﺤﻠﻴـﻞ ﻋـﺎﻣﻠﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺎﻧﻊ می‌داند ﻛﻪ KMO بزرگ‌تر یا مساوی ۰٫۶۰ ﺑﺎﺷﺪ.

مطابق جدول 7 مقدار KMO در این پژوهش 663/. به دست آمده است که نشان از کفایت نمونه‌ها دارد.

ﻳﻜﻲ دیگر ﺍﺯ ﻣﻔﺮﻭﺿﻪ‌ﻫﺎﻱ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺩﺭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻋﺎﻣﻠﻲ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻭﺟـﻮﺩ ﺩﺍﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷـﺪ. ﺍﮔـﺮ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ، به‌کارگیری ﻣﺪﻝ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻋﺎﻣﻠﻲ ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﻧﻴــﺴﺖ. این کار با ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻛﺮﻭﻳﺖ ﺑﺎﺭﺗلت انجام می‌گیرد.

 

جدول 7: آزمون بارلت و اندازه‌گیری کفایت نمونه (KMO)

آزمون اندازه‌گیری کفایت نمونه (KMO)

.668

آزمون بارلت

کای اسیوئر

1047.92

درجة آزادی

120

معنی‌داری

.000

 

 

مطابق جدول 7، مقدار معنی‌داری آزمون ﻛﺮﻭﻳﺖ ﺑﺎﺭﺗلت کوچک‌تر از پنج­صدم است که نشان­دهندة وجود همبستگی بین متغیرهاست؛ بنابراین با توجه به برقراری هر دو شرط تحلیل عاملی، به‌ کارگیری ﻣﺪﻝ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻋﺎﻣﻠﻲ بر روی‌داده‌ها اجراشدنی و ﻣﻨﺎﺳـﺐ است.

در تحلیل عاملی محاسبه و بررسی ضریب تعیین بسیار مهم است که این موضوع در جدول 8 نشان داده‌ شده است. اگر مقدار ضریب تعیین متغیری بیش از پنج­صدم باشد، آن شاخص در مدل باقی می­ماند، در غیر صورت از مدل حذف می‌شود.

 

جدول 8: ضریب تعیین مؤلفه‌های تحقیق

 

اولیه

استخراج‌شده

تقویت ویژگی‌های شخصیتی

1.000

.811

سازگاری پویا

1.000

.707

استفاده از تکنولوژی‌های نوین

1.000

.545

اعتماد اجتماعی

1.000

.587

حمایت‌های دولتی

1.000

.854

آموزش‌های مستمر

1.000

.698

استفاده از استراتژی‌های بازاریابی

1.000

.700

تقویت کار تیمی

1.000

.593

عضویت در نهادهای محلی

1.000

.712

تقویت زیرساخت‌های روستایی

1.000

.893

مهارت و دانش

1.000

.791

تقویت کانال‌های عرضه

1.000

.793

بهبود فضای کسب‌وکار روستایی

1.000

.501

ارتباط با مشتری

1.000

.778

مشارکت اجتماعی

1.000

.826

بهبود و اصلاح قوانین مالیاتی

1.000

.625

 

 

با توجه به این­که ضریب تعیین همة شاخص‌ها در جدول 8، بیش از پنج­صدم است؛ بنابراین همة شاخص‌های تحقیق در مدل باقی می‌مانند.

در تحلیل عاملی از مجموع چرخشیِ مربعات بارگذاری­شده برای محاسبة واریانسِ توزیعی استفاده می‌شود.

 

جدول 9: واریانس کل توزیعی

ابعاد

مقادیر ویژه اولیه

مجموع چرخشی از مربعات بارگذاری­شده

کل

درصد واریانس

درصد تجمعی

کل

درصد واریانس

درصد تجمعی

1

5.40

33.77

33.77

4.06

25.38

25.38

2

3.74

23.42

57.20

3.84

24.00

49.39

3

2.17

13.57

70.77

3.42

21.38

70.77

4

1.16

7.28

78.06

 

 

 

5

.91

5.72

83.78

 

 

 

6

.64

4.02

87.81

 

 

 

7

.52

3.28

91.10

 

 

 

8

.43

2.70

93.80

 

 

 

9

.34

2.12

95.92

 

 

 

10

.26

1.64

97.56

 

 

 

11

.20

1.29

98.86

 

 

 

12

.09

.606

99.46

 

 

 

13

.04

.28

99.75

 

 

 

14

.02

.16

99.91

 

 

 

15

.00

.05

99.97

 

 

 

16

.00

.02

100.00

 

 

 

 

 

حداقل مقدار قابل قبول برای واریانس توزیعی 60 درصد است. در این پژوهش مطابق جدول 9 مقدار واریانس توزیعی 77/70 است که به معنی قابل­قبول­بودن مقدار واریانس توزیعی متغیرهاست.

در این پژوهش برای تأیید دسته‌بندی متغیرها از ماتریس ابعادچرخشی استفاده ‌شده است.

 

جدول 10: ماتریس ابعادچرخشی

 

فرهنگ‌سازی

توانمندسازی

ظرفیت‌سازی

تقویت ویژگی‌های شخصیتی

.747

.438

.247

سازگاری پویا

.689

.406

.259

استفاده از تکنولوژی‌های نوین

.196

-.265

-.589

اعتماد اجتماعی

-.759

-.092

-.042

حمایت‌های دولتی

.173

-.246

.874

آموزش‌های مستمر

-.822

-.043

-.141

استفاده از استراتژی‌های بازاریابی

.323

-.603

-.282

تقویت کار تیمی

-.730

-.243

-.047

عضویت در نهادهای محلی

-.378

.108

.468

تقویت زیرساخت‌های روستایی

.197

-.278

.881

مهارت و دانش

.357

.810

-.090

تقویت کانال‌های عرضه

.488

.138

.732

بهبود فضای کسب‌وکار روستایی

.230

.057

.657

ارتباط با مشتری

.211

.856

-.019

مشارکت اجتماعی

.004

.878

-.235

بهبود و اصلاح قوانین مالیاتی

-.331

.033

-.717

 

 

برای تفسیر جدول 10 باید به این نکته توجه کنیم که مقدار قدر مطلق بالای 5/. را می‌توان در یک طبقه دسته‌بندی کرد (مؤمنی، 1393). با توجه به نتایج جدول بالا دسته‌بندی انجام‌شده در این پژوهش بر مبنای مدل ساخته‌شده از تحلیل تم تأیید می­شود.

 

5- بحث و نتیجه‌گیری

نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد برای توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در بخش مشاغل روستایی عوامل بسیار زیادی دخالت دارند که با توجه به اهمیت آن‌ها باید راهکارهای مناسبی ایجاد شود.

بدین منظور در این تحقیق عوامل مؤثر در توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) به سه بخش ظرفیت‌سازی کارآفرینانه، توانمندسازی کارآفرینانه و فرهنگ‌سازی کارآفرینانه دسته­بندی ‌شده‌اند. مقولة فرهنگ‌سازی کارآفرینانه یکی از عوامل مؤثر در توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) است. با ایجاد فرهنگ کارآفرینانه باورها و نگرش‌های افراد دربارة مشاغل روستایی به‌ویژه در کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) بهبود یافته است و گرایش افراد به فعالیت در این زمینه بیشتر خواهد شد.

مطابق نتایج تحقیق برای ایجاد فرهنگ کارآفرینانه باید به عواملی مانند مرکز کنترل درونی، تجربه، نوآوری، خلاقیت و میل بالا به موفقیت تأکید کرد؛ عواملی که با نظرات بیان­شدة بسیاری از محققان در پیشینة تحقیق سازگار است (ایزدی و همکاران، 1395؛ برادران نصیری، 2011؛ محمدیان و همکاران، 1395؛ رودگرنژاد و همکاران،2011؛ سعدی و حیدری، 1392 و طوسی و همکاران،1390).

به دلیل پویایی فضای کاری کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی اهمیت خلاقیت و نوآوری بیش از پیش باید در نظر و اولویت قرار گرفته شود؛ زیرا راز بقای این نوع کسب‌وکارها در رقابت با شرکت و بنگاه‌های بزرگ، تولید و ارائة محصولات و خدمات متنوع، رقابتی و خلاقانه است. هم­چنین تأکید بر ریسک‌پذیری و انعطاف‌پذیری در موفقیت کسب‌وکارهای بسیار کوچک بسیار مهم است.

اعتماد اجتماعی، تعهد مدیریتی (بستام و همکاران، 1394؛ حیدری و ساربان، 1394 و قدیری و همکاران، 1395) نیز در ایجاد فرهنگ کارآفرینانه و در ادامه توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی نقش مؤثری دارند.

یکی دیگر از عوامل برای بهبود و توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل روستایی، بهبود ارتباطات خانوادگی و تقویت کار گروهی است. تقویت کار گروهی باعث نوعی هم‌افزایی در کسب‌وکار می­شود و می‌تواند نواقص درون فردی و بین فردی را کاهش دهد.

علاوه بر موارد گفته­شده، سازگاری پویا، فرهنگ بازارمحور (دمیل و لکوک، 2010 و ماسون و همکاران، 2011) و آموزش‌های مستمر (سعدی و همکاران، 1393؛ کریمی و همکاران، 1393؛ محمدیان و همکاران، 1395؛ پفاژ و همکاران، 1393؛ پیشگاهی­فرد و همکاران، 1388) نیز در ایجاد و توسعة فرهنگ کارآفرینانه بسیار نقش‌آفرین هستند.

افراد شاغل در بخش کسب‌وکارهای بسیار کوچک در حوزة مشاغل روستایی به آموزش مستمر به­خصوص آموزش‌های حرفه نیاز دارند و لازم است دست‌اندرکاران توجه ویژه­ای به این موضوع داشته باشند. در ضمن، این آموزش‌ها باید در حوزه‌های مختلف مانند آموزش کار گروهی و مهارت کار با دیگران با نهایت دقت و به کمک افراد مجرّب انجام گیرد.

«ظرفیت‌سازی کارآفرینانه»یکی دیگر از عوامل توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی است.

هدف ظرفیت‌سازی کارآفرینانه بهبود مسائل زمینه‌ای و محیطی است که کارفرمایان کسب‌وکارهای بسیار کوچک کنترل حداکثری روی آن ندارند. ظرفیت‌سازی کارآفرینانه باعث می‌شود تا مسائل زیربنایی و زیرساختی کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل روستایی بهبود یابد.

برای ایجاد ظرفیت‌سازی کارآفرینانه باید به بهبود و تقویت زیرساخت‌های روستایی (منصوری و همکاران، 1396) توجه ویژه­ای شود. در این بین، عضویت در نهادهای محلی، شرکت در نمایشگاه‌ها و توانمندسازی نهادهای روستایی (نیکولسن، 2010؛ پیشگاهی­فرد و همکاران، 1388؛ حیدری ساربان، 1394 و فونگتونگ و سوریا، 2013)، تقویت کانال‌های عرضه (دسترسی به اطلاعات بازار) (دفت و آلبرز، 2013؛ بستام و همکاران، 1394 و فونگتونگ و سوریا، 2013) نیز باید در مرکز توجه و تأکید قرار گیرند.

دولت و سایر دستگاه‌های متولّی نیز می‌توانند با ایجاد و تقویت نمایشگاه‌های محلی و منطقه‌ای که موجب برقراری ارتباط مستقیم بین تولیدکننده و مشتری می‌شود، گام بسیار مهمی را در بهبود وضعیت جاری مشاغل روستایی بردارد و موجب پویایی فضای کسب‌وکار در روستا­ها شود.

بهبود فضای کسب‌وکار روستایی با کاهش قوانین و مقررات دست­وپاگیر و رقابت‌پذیری (کاسادیسوس- ماسانل و ریچارت ،2010 و ایزدی و همکاران، 1395) و هم­چنین بهبود و اصلاح قوانین مالیاتی و بیمه (مقیمی و همکاران، 1389؛ هیسریچ و درنووسک، 2002؛ فرای، 1993؛ نیکولاس،2010؛ رودگرنژاد و همکاران، 2011؛ حسین­زاده و همکاران، 1390 و میدری و همکاران، 1392) نیز در ایجاد ظرفیت‌سازی کارآفرینانهو درنتیجه بهبود کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی نقش مؤثری دارند.

یکی از مشکلات گریبان­گیر روستاها به­کار نگرفتن فناوری­های جدید در تولید و ارائة خدمات است. آموزش روستاییان و سپردن تسهیلات کم‌بهره و ترغیب و تشویق آنان به استفاده از فناوری­های جدید باعث کاهش هزینه‌ها و افزایش تولید می‌شود.

یکی دیگر از مسائل و مشکلات پیش روی کسب‌وکارهای بسیار کوچک در حوزة مشاغل روستایی، بی­توجهی به «توانمندسازی کارآفرینانه» است. توانمندسازی کارآفرینانه به بهبود قابلیت‌های کارآفرینان و کارفرمایان روستایی می‌انجامد.

برای توانمندسازی کارآفرینانه باید به مشارکت اجتماعی که شامل انسجام اجتماعی، بینش مشتـرک خانوادگی، مبادلة اطلاعات (حیدری ساربان، 1394؛ قدیری و همکاران، 1395؛ ایزدی و همکاران، 1395 و احمدپورداریانی و همکاران، 1388) توجه کرد.

کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی از طریق استفاده از راهبردهای بازاریابی مناسب و توجه به مقولة تمایز و رهبری هزینه در تولید، مزیت رقابتی روزافزونی را در تولید وارئه خدمات کسب کنند.

با توجه به شرایط خاص محیط روستایی، توجه به تقویت کانال‌های ارتباطی و بر اثر آن بهبود ارتباط با مشتری نیز بسیار مهم است. در این بین تأکید بر استفاده از شبکه‌های اجتماعی و رسانه­های اجتماعی برای بازاریابی و ارتباط دوسویه با مشتری بسیار کارگشاست.

توجه به مهارت و دانش‌افزایی و هم­چنین برنامه‌ریزی، تدوین طرح کسب‌وکار، توانمندی اجتماعی (پفاژ و همکاران، 1393؛ ایزدی و همکاران، 1395؛ کریمی و همکاران، 1393؛ خراسانی و همکاران، 1393؛ طوسی و همکاران، 1393؛ دادورخانی، 1997؛ هیسریچ و درنووسک، 2002؛ رای، 1993؛ سعدی و همکاران، 1393 و سعدی و حیدری، 1392) نیز باعث توانمندسازی کارآفرینانه و درنتیجه بهبود کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل روستایی می‌شوند.

با توجه به این­که هدف اصلی این پژوهش، شناسایی پیشران‌های مؤثر در توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در بخش مشاغل خانگی روستایی است، این پیشران‌ها با عنوان فرهنگ‌سازی کارآفرینانه، ظرفیت‌سازی کارآفرینانه و توانمندسازی کارآفرینانه تبیین شده­اند. شایان ذکر است در این پژوهش تلاش شده است هریک از شاخص‌ها به طور دقیق از راه مصاحبة اکتشافی با خبرگان و دست­اندرکاران حوزة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) و بررسی پیشیة تحقیق، تبیین شود. گفتنی است توجه به این ابعاد و شاخص‌ها می‌تواند موجب بهبود وضعیت کارآفرینان و کارفرمایان روستایی و توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در بخش مشاغل خانگی روستایی شود.

5-1-پیشنهادهای کاربردی

در ادامه و با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهادهای کاربردی برای توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک در بخش مشاغل خانگی روستایی ارائه می­شود.

الف) پیشنهادهایی برای فرهنگ‌سازی کارآفرینانه

برای ایجاد و بهبود فرهنگ‌سازی کارآفرینانه در کسب‌وکارهای بسیار کوچک و در بخش مشاغل خانگی روستایی باید موارد زیر را کارآفرینان، دست­اندرکاران و مسئولان در نظر و در اولویت قرار دهند:

  • برگزاری کارگاه­های آموزشی منظم برای تقویت کار گروهی به کمک افراد مجرّب
  • برگزاری مستمر دوره‌های آموزش خلاقیت و نوآوری
  • مستندسازی فرایندها و در اختیار دادن تجربه و هم­چنین استفاده از تجربه‌های دیگران
  • توجه به بازار برای تولید محصول و ارائة خدمات برای تطبیق محصول و خدمات با نیازهای مشتریان
  • توجه به آموزش مستمر کارآفرینان و کارفرمایان روستایی برای به‌روز کردن دانش عمومی و تخصصی
  • افزایش اعتماد عمومی دربارة محصولات خانگی روستایی با شیوه­های نوین تبلیغاتی
  • آموزش دوره‌های مدیریتی به­خصوص مدیریت استراتژیک برای مصون­سازی کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در مقابل تغییرات محیطی
  • بهبود و تقویت ارتباطات خانوادگی و اجتماعی بین روستاها از طریق برگزاری همایش‌های و بازارچه‌های منطقه‌ای
  • تولید محصولات و ارائه خدمات باکیفیت جهت افزایش اعتماد عمومی به کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو)

ب) پیشنهادهایی برای ظرفیت‌سازی کارآفرینانه

با توجه به اهمیت ظرفیت‌سازی کارآفرینانه در حوزة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) توجه به مسائل زیر بسیار مهم است:

  • راه‌اندازی نمایشگاه‌های دائمی روستایی و منطقه‌ای برای ارائة محصولات و خدماتِ کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) فعال در بخش مشاغل روستایی
  • ایجاد و تقویت کانال‌های عرضة محصولات و خدمات در بستر تجارت الکترونیک و شبکه‌های مجازی
  • بهبود فضای کسب‌وکار روستایی و رقابت‌پذیری از راه کاهش بروکراسی اداری، شفاف‌سازی مالی، بهبود فرایندها و رویه‌های اداری
  • حمایت‌ دولت از توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) از راه کاهش هزینه‌های سرمایه‌گذاری، تسهیل فرایند پرداخت وام و سایر موارد
  • استفاده از تکنولوژی‌های نوین و شبکه‌های اجتماعی برای بازاریابی محصولات و خدمات روستایی
  • اهتمام بیشتر مسئولان نظام بر بهبود و اصلاح قوانین مالیاتی و بیمه در حوزة مشاغل روستایی

ج) پیشنهادهایی برای توانمندسازی کارآفرینانه

توانمندسازی کارآفرینانه نقش بسیار مهمی در کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) دارد. برای توانمندسازی کارآفرینانه باید اقدامات زیر انجام گیرد.

  • توجه کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) به مزیت­های رقابتی مشاغل روستایی در ارائة خدمات و محصولات
  • به کارگری مناسب راهبرد­های بازاریابی برای ارائة محصولات و خدمات به بازار
  • برقراری ارتباط مستمر با مشتری برای شناسایی و رفع نیازهای کنونی و آیندة مشتریان
  • برقراری ارتباط مستمر بین کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) شاغل در حوزة روستایی برای هم‌افزایی در کسب‌وکار
  • توجه به لزوم هدف‌گذاری در کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) جهت مقابله با حوادث غیرقابل پیش‌بینی
  • توجه به برنامه‌ریزی کوتاه­مدت، میان­مدت و بلندمدت توسط کارآفرینان و کارفرمایان کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در مشاغل خانگی روستایی

5-2-پیشنهادهایی برای تحقیقات بعدی

با توجه به اهمیت حضور زنان روستایی در خانواده و فضای اجتماعی جامعه، پیشنهاد می‌شود نقش زنان کارآفرین به‌ طور مستقل بررسی و تجزیه‌وتحلیل شود و به ‌طور موردی جایگاه آنها با عنوان عنصر کلیدی در کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) خانگی تبیین شود. همچنین پیشنهاد می‌شود هریک از شاخص‌ها و مؤلفه‌های به‌دست‌آمده در این مقاله با فضای کسب‌وکار روستایی عمیقاً بررسی شود و شاخص‌های آن بهبود و توسعه یابد.

با توجه به اهمیت موضوعاتی چون بررسی، تدوین و انتخاب راهبردهای مناسب، برقرار ارتباط با مشتری، ارائة طرح کسب‌وکار، بازاریابی، مشارکت اجتماعی و غیره در بهبود و توسعة کسب‌وکارهای بسیار کوچک (میکرو) در بخش مشاغل خانگی روستایی، پیشنهاد می‌شود روش­هایی برای آموزش نظام­مند مؤلفه­های فوق و سایر متغیرهای جمع‌آوری و تحلیل­شدة این پژوهش تبیین شود.



[1] Preuss & Perschke

[2] Mattare & Monahan

[3] Parry

[4] Dyt & Halabi  

[5] Dewaelheyns & Van Hulle

[6] Rhodes

[7] Clark & Douglas

[8] Newbery & Bosworth

[9] Campin et al

[10] Dębski

[11] Sayers

[12] Agyapong

[13] Muske et al

[14] Banki  et al

[15] Australian Bureau of Statistics 2007a

[16] Bureau of Labor Statistics us

[17] Crosby et al

[18] suriya & Gruen

[19] Mason et al

[20] Edwards et al

[21] Alom et al

[22] Donga et al

[23] Ndege et al

[24] Strydom

[25] Sorensen & Chang

[26] Fongthong & Suriya

[27] Hisrich & Drnovsek

[28] Nicholson

[29] Spanjol et al

[30] Richardson

[31] Carter et al

[32] Di Domenico et al

[33] Daft & Albers

[34] Casadesus-Masanell & Ricart

[35] Braun & Clarke

  1. منابع

    1. ابویی اردکان، محمد؛ لبافی، سمیه؛ آذر پور، سمانه و جلال پور، مهدیه (1393). «شناسایی عوامل حیاتی موفقیت تفکر راهبردی در دیدگاه مدیران سازمان‌های فرهنگی شهر اصفهان». پژوهشنامه مدیریت اجرایی، (11) 6، 1-1.
    2. احمدپور داریانی، محمود؛ داوری، علی و رمضانپور نرگسی، قاسم (1389). «محیط مساعد کسب‌وکار، پیش‌نیاز توسعه کارآفرینی در ایران». مطالعات مدیریت (بهبود و تحول)، 17(61)، 65-89.
    3. ایزدی، بنت‌الهدی؛ رضایی مقدم، کورش و اسدالله‏­پور، علی (1395)، «سازه‌های مؤثر و موانع تحقق توسعه کارآفرینی در مشاغل خانگی بخش کشاورزی در مناطق روستایی شیراز». علوم ترویج و آموزش کشاورزی، 12(1)، 39-51.
    4. برادران نصیری، مستوره (1388). «توجه به مشاغل خانگی زنان جدی می‌شود».  قابل‌ دسترس در سایت

    .www.jamejamonline.ir/newstext.aspx

    1. بستام، ­هادی؛ مشبکی، اصغر؛ کردنائیج، اسدالله و آذر، عادل (1394). «طراحی مدل کسب‌وکار انطباقی؛ موردمطالعه: صنایع غذایی». کاوش‌های مدیریت بازرگانی. 7(14)، 149-179.
    2. پفاژ ابراهیم؛ عنایتی ترانه و محبوبی محمدرضا (1393). «تأثیر آموزش‌های فنی و حرفه‌ای مشاغل خانگی بر بهبود کسب‌وکار زنان استان گلستان».­ مهارت‌آموزی، 2(7)، 7 - 24.
    3. پیشگاهی فرد، زهرا (1388). «آینده‌پژوهی وضعیت اشتغال زنان در منطقه خاورمیانه با تأکید بر جایگاه ایران». زن در توسعه و سیاست، (7) 3، 106-89.
    4. جندقی، غلامرضا و فلاح، محمدرضا (1389). «کاربرد آمار در پژوهش». قم: انتشارات رنگ آسمان.
    5. حسین ­زاده بحرینی، محمدحسین و ملک­الساداتی، سید سعید (1390). «موانع نهادی سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار در ایران». نشریه پژوهشنامه بازرگانی. 15(59)، 25- 55.
    6. حیدری ساربان، وکیل (۱۳۹۲). «نقش توانمندسازی روان‌شناختی بر تقویت کارآفرینی روستایی؛ مطالعه موردی: استان اردبیل»، مجله جغرافیا و توسعه ناحیه‌ای. 11(20)، 217- 237.
    7. حیدری ساربان، وکیل (1394). «نقش سرمایه اجتماعی در تقویت کارآفرینی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: استان اردبیل». فصلنامه جغرافیا و برنامه‌ریزی محیطی 26(2)، 165- 178.
    8. خراسانی، اباصلت؛ قهرمانی، محمد و میراحمدی، خالد (1393). «چالش‌های برون‌سپاری آموزش به مؤسسات ارائه‌دهنده آموزش از دیدگاه مدیران و کارشناسان آموزش». آموزش و توسعه منابع انسانی، دوره 1 ، شماره 1 ، 29-1.
    9. دادور‌خانی، فضیله (1385). «توسعه روستایی و چالش‌های اشتغال زنان». پژوهش‌های جغرافیایی، 55(1)، 171-188.
    10. رحمانی، زین‌العابدین و رضایی، ملیحه (1394). «بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی بر عملکرد کسب‌وکار با نقش میانجی ظرفیت نوآوری؛ مطالعه موردی: شرکت سایپا استان مازندران». تحقیقات بازاریابی نوین. 5(1)، 133-146.
    11. رضوانی، مهران؛ طالبی، کامبیز و توکلیان، سعید (1390) «شناسایی مؤلفه‌های بازاریابی نوآورانه در شرکت‌های کوچک و متوسط فناوری محور». مجله فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره 7، 83-98.
    12. رودگرنژاد، فروغ و کریم، کیاکجوری (1389). «چالش‌ها و موانع توسعه کسب‌وکارهای خانگی». اولین همایش ملی توسعه مشاغل خانگی چالش‌ها- راهکارها، تهران، 143 -135
    13. سعدی، حشمت­اله و حیدری، فریبا (1392). «تعاونی‌های کسب‌وکار خانگی در استان همدان؛ چالش‌ها و راهکارها». توسعه کارآفرینی، 6(1)، 87- 104.
    14. سعدی، حشمت­اله؛ جلیلیان، سارا و یعقوبی­فرانی، احمد (1393). «تأثیر کسب‌وکارهای خانگی بر توانمندی اجتماعی زنان روستایی». زن و جامعه (جامعه‌شناسی زنان): 5(3)، 85-106.
    15. طوسی، رمضان؛ جمشیدی، علی‌رضا و تقدیسی، احمد (1393). کارآفرینی روستایی و تعیین عوامل مؤثر بر آن؛ (مطالعه‌ی موردی: روستاهای شهرستان مینودشت). پژوهش و برنامه‌ریزی روستایی، 8(3)، 1-12.
    16. قدیری معصوم، مجتبی؛ حجی پور، محمد؛ قراگوزلو، هادی و جورنبیان، محمد رمضان (1395). «تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در ریسک‌پذیری و کارآفرینی جوانان روستایی؛ مطالعه موردی: شهرستان تنکابن». پژوهش و برنامه‌ریزی روستایی، 5(16)، 17 -35.
    17. قمبرعلی، رضوان و زرافشانی، کیومرث (1387). «شناسایی شاخص‌های موفقیت کارآفرینان روستایی با استفاده از تحلیل مقیاس بندی چندبعدی». فصلنامه توسعه کارآفرینی. 1(2)، 160- 131.
    18. کریمی، آصف؛ بانکی­پور، بهزاد و احمدپور داریانی، محمود (1393). «تحلیل سازوکارهای توسعه کسب‌وکارهای کوچک و متوسط؛ موردمطالعه: کسب‌وکارهای کوچک و متوسط قزوین». فصلنامه توسعه کارآفرینی. 7(2)، 305 -326.
    19. گلابی، امیرمحمد و خداداد حسینی، سید حمید (1390). «مفهوم‌پردازی نقش فرد کارآفرین در بازاریابی کسب‌وکارهای خانگی محور». مدیریت بازاریابی. 6(11)، 63 - 84.
    20. محمدیان، ایوب؛ مانیان، امیر و خداداد برمی، مریم (1395). «طراحی مدل کسب‌وکار مرکز رشد مجازی در ایران». نشریه رشد فناوری. تابستان، 12(47)، 1-11.
    21. مقیمی، سید محمد و سید امیری، نادر (1389). «عوامل مؤثر بر رشد و توسعه شرکت‌های خانوادگی استان تهران: پژوهشی در دو صنعت نساجی و نفت». فصلنامه علوم مدیریت ایران، 5(18)، 77 -104.
    22. منصوری، سمیه؛ وظیفه، زهرا و یوسفی طبس، حلیمه (1396). «اولویت‌بندی پیشران‌های عوامل اثرگذار در راستای توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان در استان کرمان». فصلنامه توسعه کارآفرینی، دوره 10، شماره 2، 338 -319.
    23. مؤمنی، منصور (1393). «تحلیل‌های آماری با استفاده از SPSS». تهران. انتشارات کتاب نو.
    24. میدری، احمد؛ نصیری اقدم، علی و مرتضوی­فر، زینب (1392). «ارزیابی موانع انجام دادن کسب‌وکار در استان زنجان». نشریه تحقیقات اقتصادی. دوره 48، شماره 3، 129- 147.
    25. نیرومند، پوراندخت؛ رنجبر، محبوبه؛ اعرابی، سید محمد و حاجی صادقی، بهناز (1392). «ارائه چارچوبی برای طراحی مدل کسب‎وکار». فصلنامه علمی-پژوهشی مدیریت فناوری اطلاعات، 5(4)، 267-284.
    26. هاشمی، فرزاد (1388). «بررسی روند اشتغال‌زایی صنایع کوچک در ایران». پژوهش‌ها و سیاست‌های اقتصادی، 21(10)، 111-130.
      1. Agyapong, D. (2010). Micro, small and medium enterprises’ activities, income level and poverty reduction in Ghana–A synthesis of related literature. International Journal of Business and Management, 5(12), 196.
      2. Alom, F., Abdullah, M. A., Moten, A. R., & Azam, S. F. (2016). Success factors of overall improvement of microenterprises in Malaysia: an empirical study. Journal of Global Entrepreneurship Research, 6(1), 1-13.
      3. Australian Bureau of Statistics. (2007a). Counts of Australian businesses including entries and exits. Cat. No. 8165.0,Canberra
      4. Banki, M. B., Ismail, H. N., & Muhammad, I. B. (2016). Coping with seasonality: A case study of family owned micro tourism businesses in Obudu Mountain Resort in Nigeria. Tourism Management Perspectives, 18, 141-152.
      5. Braun, V., & Clarke, V. (2006). Using thematic analysis in psychology. Qualitative research in psychology, 3(2), 77-101.
      6. Campin, S., Barraket, J., & Luke, B. (2013). Micro-business community responsibility in Australia: Approaches, motivations and barriers. Journal of Business Ethics, 115(3), 489-513.
      7. Carter, S., Mason, C., & Tagg, S. (2006). Lifting the barriers to growth in UK small businesses. Policy Document, 331.
      8. Casadesus-Masanell, R., & Ricart, J. E. (2010). From Strategy to Business Models and onto Tactics. Long Range Planning, 43(2), 195-215.
      9. Clark, D. N., & Douglas, H. (2010). Micro business: Characteristics of home-based business in New Zealand. Small Enterprise Research, 17(2), 112-123.
      10. Crosby, N., Hughes, C., & Murdoch, S. (2006). Flexible property leasing and the small business tenant. Journal of Property Research, 23(2), 163-188.
      11. Daft, J., & Albers, S. (2013). A conceptual framework for measuring airline business model convergence. Journal of Air Transport Management, 28, 47-54.
      12. Debski, M. (2017). Quality in The Marketing Communication of Micro Family Businesses Offering Accommodation Services. Prace Naukowe Uniwersytetu Ekonomicznego we Wrocławiu. 148-159.
      13. Demil, B., & Lecocq, X. (2010). Business model evolution: in search of dynamic consistency. Long range planning, 43(2-3), 227-246.
      14. Dewaelheyns, N., & Van Hulle, C. (2008). Legal reform and aggregate small and micro business bankruptcy rates: evidence from the 1997 Belgian bankruptcy code. Small Business Economics, 31(4), 409.
      15. Di Domenico, M., Daniel, E., & Nunan, D. (2014). ‘Mental mobility’in the digital age: entrepreneurs and the online home‐based business. New Technology, Work and Employment, 29(3), 266-281.
      16. Donga, G., Ngirande, H., & Shumba, K. (2016). Perceived barriers to the development of small, medium and microenterprises: A case study of Thulamela Municipality in the Limpopo Province. Problems and Perspectives in Management, 14(4), 61-66.
      17. Dyt, R., & Halabi, A. K. (2007). Empirical evidence examining the accounting information systems and accounting reports of small and micro business in Australia. Small Enterprise Research, 15(2), 1-9.
      18. Edwards, P., Edwards, S., & Economy, P. (2010). Home-based business for dummies. John Wiley & Sons.
      19. Fongthong, S., & Suriya, K. (2013). Village Funds, Phones and Home-Based Business in Thailand. International Journal of Intelligent Technologies and Applied Statistics, 6(2), 201-214.
      20. Fry, F. (1993). Entrepreneurship: A planning Approach. Englewood Cliffs. New Jersey: Prentice Hall.
      21. Hisrich, R. D., & Drnovsek, M. (2002). Entrepreneurship and small business research – a European perspective. Journal of Small Business and Enterprise Development, 9(2), 172-222. 
      22. Mason, C. M., Carter, S., & Tagg, S. (2011). Invisible businesses: The characteristics of home-based businesses in the United Kingdom. Regional Studies, 45(5), 625-639.
      23. Mattare, M., Monahan, M., & Shah, A. (2010). Navigating Turbulent Times and Looking into the Future: What Do Micro-Entrepreneurs Have to Say? Journal of Marketing Development and Competitiveness, 5(1), 79-94.
      24. Muske, G., Woods, M., Swinney, J., & Khoo, C. (2007). Small businesses and the community: Their role and importance within a state's economy. Journal of Extension, 45(1).
      25. Ndege, M., & Van der Bijl Park, G. P. (2015). Factors that affect the growth and development of small, micro and medium-sized business enterprises in the Vaal Triangle region of Gauteng Province in South Africa. European Journal of Business, Economics and Accountancy, 3(3), 73-100.
      26. Newbery, R., & Bosworth, G. (2010). Home-based business sectors in the rural economy. Society and Business Review, 5(2), 183-197.
      27. Nicholson, I. (2010). “A Brief Guide to Starting a Home Based Business”, Business eBook comes with the compliments of http://www.simple-ebusiness-traffic-solutions.com/
      28. Parry, S. (2012). Going green: the evolution of micro‐business environmental practices. Business Ethics: A European Review, 21(2), 220-237.
      29. Preuss, L., & Perschke, J. (2010). Slipstreaming the larger boats: Social responsibility in medium-sized businesses. Journal of Business Ethics, 92(4), 531-551.
      30. Rhodes, Chris. (2017). Business Statistics. Briefing Paper Number 06152. London: House of Commons Library. 
      31. Richardson, J. (2008). The business model: an integrative framework for strategy execution. Strategic change, 17(5‐6), 133-144.
      32. Sayers, J. G. (2008). What Next? Women Seeking Work-Life Balance by Setting Up Life-Style Businesses.
      33. Sayers, J. G. (2010). Home-based businesses in the city. Small Enterprise Research, 17(2), 165-176.
      34. Sorensen, J. B. & Chang, P. M. Y. (2006). “Determinants of Successful Entrepreneurship: A Review of the Recent Literature”, Report prepared for the Ewing Marion Kauffman Foundation.
      35. Spanjol, J., Tam, L., Qualls, W., & Bohlmann, J. (2011). New Product Team DecisionMaking: Regulatory Focus Effects on Number, Type, and Timing Decisions, The Journal of prduct Innovation Management, 28(5), 623-640.
      36. Strydom, J. (2017). Longevity of SMMEs in Soweto: Does marketing play a role? African Journal of Science, Technology, Innovation and Development, 9(6), 685-695.
      37. Suriya, K., & Gruen, C. (2012). Souvenir production in community-based tourism and poverty reduction in Thailand. The Empirical Econometrics and Quantitative Economics Letters, 1(1), 1-4.
      38. Welter, P. (2006). Introduction to the special issue toward building womens Entreprenearship, Entreprenearship Theory & practice, 35(2), 585-593.

    69. Zott, C., Amit, R., & Massa, L. (2011). The business model: recent developments and future research. Journal of management, 37(4), 1019-1042.