نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سلماس، باشگاه پژوهشگران جوان، سلماس، ایران
2 دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
3 عضو هأیت علمی موسسه آموزش عالی البرز
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The current study considers the difficulties of feed industry SMEs regarding export and tests some hypotheses to clarify the relevant barriers. The applied research method is descriptive. 340 Questionnaires were distributed and 142 questionnaires were correctly answered. The findings show that regulations, bank and finance systems, and health permits, between the six identified factors, are the most important ones and have the highest regression coefficients on the export development barriers construction. The next factors are the lack of marketing plan, specialized educations, and cultural level of society. While previous studies have focused on export barriers, there are rare studies to investigate them in developing countries. So, the current paper aims to help policy makers and managers to improve the performance of firms and following the Iranian industry.
کلیدواژهها [English]
1- مقدمه:
در دنیای سراسر رقابت امروز، موفقیت هر ملت در گرو درک و شناخت از امکانات موجود و بهرهگیری بهینه از آنها به منظور رشد و توسعه بیشتر در همه ابعاد و زمینههاست و این امر مهم در کشور ما ایران نیز که سالیان دراز است تکیه بر درآمدهای نفتی داشته، بسیار ضروری و حیاتی به نظر میرسد. جامعهای که میخواهد بر پای خویش بایستد و استقلال خود را در جهان امروز حفظ کند نیاز به درآمد از منابع و امکانات دیگری دارد که باید شناخته شوند و به منظور رشد و توسعه آنها برنامه ریزی و سرمایهگذاری و اقدامات موثری را انجام دهند و از درآمد ناشی از این محصولات که زاییده خلاقیت های فردی و اجتماعی است استفاده نماید. این امر مهم در درجه اول به تحقیق در مورد شناخت منابع، موانع و امکانات و در درجه دوم به برنامهریزی برای دستیابی به بهره وری بالاتر و اقدام سریع تر در به انجام رساندن این برنامهها، نیاز دارد(بینشان[1]، 1998). از طرفی صادرات در حالی که عملکرد شرکت از جمله حجم فروش، سهم بازار، سودآوری و موقعیت رقابتی را بهبود میبخشد روی سطوحی از استخدام، درآمدهای ارزی، توسعة صنعتی و رفاه ملی هم به طور مثبت تأثیر میگذارد. با توسعة جهانی شدن و ادغام اقتصادی در میان کشورها، صادرات یکی از مهمترین استراتژیهای بینالمللی کردن شرکتها و اقتصادها ملی شد. مدیران شرکتها برای رقابت در بازارهای داخلی و همچنین خارجی باید مسائل و موانع متعدد صادراتی و نتایج آنها را روی توسعه صادراتی شرکت درک کنند. این مساله برای سیاستگذاران هم به منظور اتخاذ برخی اقدامات برای حذف یا حداقل کاهش آثار آنها دارای اهمیت است.
مروری بر آثار گذشته نشان داد اغلب تحقیقات در سطح کشوری تمرکز داشتهاند و فقط تعداد کمی از آنها رویکرد استانی را اتخاذ کردهاند. اکثریت مطالعات در ایالات متحده آمریکا و اروپا و تعداد کمی در کشورهای در حال توسعهای از قبیل برزیل، یونان، قبرس، لبنان و ترکیه اتفاق افتادهاند. هنوز هم به تحقیقات در کشورهای در حال توسعه نیاز مبرمی احساس میشود. سالیوان و باوراشمیت ( 1989) تاکید داشتند. آزمایش مفاهیم در موقعیتهای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و موسساتی برای ارزیابی توان تئوریهای غالب، معنای بافتی ایجاد میکند. در تلاشی برای افزایش دانش موجود، این تحقیق سعی میکند موانع صادراتی رو در روی شرکتهای تولیدی صنایع غذایی را در استان آذربایجان غربی در صنایع غذایی کوچک و متوسط بررسی نماید.
تحقیق ارائه شده در این مقاله در ابتدا یک قالب کاری مفهوم بر مبنای موانع صادراتی صنایع غذایی در استان آذربایجان غربی براساس متغیرهای عملکرد صادرات ترسیم میکند و سپس چندین فرضیه را مطرح میسازد. این تحقیق به بررسی این فرضیهها بر مبنای دادههای استخراج شده از شرکتهای تولیدی صنایع غذایی میپردازد و در آخر نتایج و مفاهیمی را برای مدیران و سیاستگذاران خصوصاً در کشورهای در حال توسعه مطرح مینماید.
2- مروری بر ادبیات تحقیق
مسائل صادراتی میتوانند به صورت محدودیتهای نگرشی، ساختاری، عملیاتی و سایر محدودیتهایی تعریف شوند که توانایی یک شرکت را برای اجرا، توسعه یا تداوم عملیات بینالمللی به تعویق میاندازند. مطالعات متعددی روی مسائل صادراتی از جوانب مختلف تمرکز کرده و متدلوژیهای متفاوتی را به کار بردهاند (کوکسال و کتانه[2]، 2010). تحلیل مشروحی از این آثار در جدول 1 ارائه شده است.
مرور ادبیات تحقیق اذعان میکنند موانع صادراتی میتوانند به صورت خارجی و داخلی طبقهبندی شوند. موانع داخلی صادرات عبارتند از مسائل درون شرکت و معمولاً منابع ناقص سازمانی را برای فعالیتهای صادراتی در بر میگیرند که معمولاً مرتبط به شرکت و ویژگیهای محصول هستند. برای مثال: منابع ناقص مالی، نبود دانش و اطلاعات بازار، محصولات کم کیفیت، قیمت بالا و منابع ناکافی انسانی.
این تحقیقات نشان دادند مشکل به دست آوردن اطلاعات در مورد بازارهای صادرات، یکی از موانع مهم صادراتی برای شرکتهای صادراتی و غیرصادراتی به شمار میرود(داسیلوا و دارچا[3]، 2001؛ لئونیدو[4]، 2004، تسفوم و لاتز[5]، 2006). عدم توانایی در جمعآوری، اشاعه و استفاده از اطلاعات صادرات بازار، اثر سوئی بر عملکرد صادرات شرکت دارد(کوکسال و کتانه، 2010).
پرسنل صادرات یکی از مزایای رقابتی مهم شرکتها محسوب میشوند چون دارای تخصص و مهارتهایی از قبیل شناخت مشتریان خارجی، طراحی موثر در بازاریابی سیستماتیک، بررسی و تحلیل فرصتهای بازاریابی و استفاده از شیوههای صادرات هستند(هالت و دیگران[6]، 2000) تحقیقات انجام شده توسط باگچی-سن[7](1999) و کاتسیکئاس و مورگان[8](1994) نشان دادند عدم وجود پرسنل صادراتی شایسته، توسعه صادراتی شرکت را تضعیف مینماید.
مسائل صادراتی مرتبط به محصول میتواند تحت عنوان مسائل کیفی و فنی یا تطبیق گروهبندی شوند. وجود مزیتهای محصولی از لحاظ کیفیت، قیمت، کارآمدی و شهرت مارک تاثیر بسزایی روی توسعه صادراتی شرکت دارد. بالعکس نبود مزیتهای محصولی به طور منفی روی تقاضای صادرات محصولات و به طور مستقیم روی بازدهی صادرات تاثیر میگذارد.
قیمتگذاری طبق نظر کنگ و جیوآن(1998) و کاتسیکئاس و مورگان (1994) و لئونیدو (2004) یک مسئله حائز اهمیت در صادرات است. عدم توانایی برای ارائه قیمتهای راضی کننده در بازارهای بینالمللی میتواند ناشی از افزایش هزینة واحدی کالای فروخته شده باشد که موجب هزینههای اضافی تعدیل محصول، بستهبندی برای بازاریابی صادراتی، هزینههای مدیریتی، عملیاتی و حمل و نقل بیشتر، تعرفهها، مالیات یا کرایههای بالاتر و هزینههای بیشتر بازاریابی و توزیع میگردد. عدم توانایی در ارائه قیمتهای صحیح موجب مشکلاتی در فروش صادراتی شده و به طور منفی روی سهام بازار صادرات و بهرهوری تأثیر میگذارد.
از دیرباز شرایط عوامل تولید بعنوان عنصر مهم تأثیر گذار بر بهره وری شرکتها شناخته شده است. زیرساختهای فیزیکی با وجود اینکه میزان اثرشان مورد مناقشه است، نقش مهمی در بهرهوری دارد (کروگر و لینداهل[9]، 2001). جهانی شدن و در نتیجه افزایش سیالیت تجاری، تقاضای زیرساختهای ارتباطی و حمل ونقل در تمامی کشورها با هرسطح از توسعه را افزوده است.
دسترسی مؤثر به سرمایه برای شرکتها جهت سرمایه گذاری بلندمدت که باعث افزایش سطح بهرهوری میشود، مهم است. تحقیقات زیادی در زمینه تحلیل تأثیر توسعه بازارهای مالی بر رفاه اقتصادی انجام شده است(آنگ[10]، 2008). برخی به نقش بازارهای سرمایه توجه دارند و برخی دیگر به امکان دسترسی به اعتبار پرداختهاند. اگرچه شواهد روشنی برای اینکه کدامیک از نظامهای مالی مبتنی بر سرمایه یا بانک مرجّح است، بازارهای مالی توسعه یافته تر برای رشد مساعدند(کوکسال و کتانه، 2010).
هم کیفیت و هم اندازه آموزش و تحصیلات عالی در یک اقتصاد تأثیر مثبتی بر سطح رفاه اقتصادی دارد(کروگر و لینداهل[11]، 2001). اما رابطه سادهای میان افزایش هزینه برای آموزش و بهره وری وجود ندارد: در دهههای اخیر در برخی کشورها دیده شده برخلاف افزایش حصول بخش بیشتری از افراد جامعه به تحصیلات عالی، میزان بهرهوری همچنان پایین است(ایسترلی[12]، 2001).
زیرساختهای علمی و فناوری برای رشد بهرهوری مهم است. در اقتصادهای پیشرفته منبعی برای اندیشههای نو است؛ که محرک مرز پیشرفت دانش است. در کشورهای عقب مانده تر ظرفیت جذب مورد نیاز برای دانش آماده تولید را بهبود میبخشد (گریفیت و دیگران[13]، 2004). اما ظرفیت نوآور تنها یک مهم برای هزینه بر تحقیق و توسعه نیست؛ رقابتپذیری اقتصاد خرد در ابعاد زیادی از کیفیت محیط کسب وکار و پیشرفته بودن عملیات شرکت جهت هزینههای تحقیق و توسعه برای تولید اختراعات بیشتر و دیگر بروندادهای نوآور به قدر کافی بالا بوده است (فورمن، پرتر، و استرن[14]، 2002).
حیطه قوانین و مشوقهای ناظر بر راهبرد شرکت و رقابت تأثیر مهمی بر چگونگی مقابله شرکتها با شرایط عوامل تولید روبرو دارد. سطوح بالای رقابت ایجاد شده در بازارهای بومی به خصوص برای عملکرد بالا مهم است (پرتر و ساکاکیبارار[15]، 2004). رقابت، ورود شرکتهای جدید، خروج شرکتهای فعال، و سطوح عملکرد متفاوت در تمام شرکتهای موجود را تحت تأثیر قرار میدهد. بدلیل محوری بودن رقابت، تأثیر دولت- از طریق قوانین رقابت، سهمیهها و مشوقهای مالیاتی، و شرایط حاکم بر مالکیت دولتی یا شرکتهای وابسته به دولت- برای بهرهوری حیاتی است. ساختار مالکیت شرکتها (خصوصی، دولتی، یا مختلط) عامل دیگری است که برای نوع تعامل رقابتی مهم است (مگینسون و نتر[16]، 2001).
یکی از جنبههای اصلی حوزه راهبرد و رقابت، گشودگی[17] کشور برای تجارت و سرمایه گذاری خارجی است. باین ترتیب که کشورها قادر به استفاده از مزیتهای نسبی خود، یک پیشرفت مستقیم به بهرهوری کل اقتصاد، میشود. دسترسی به اندیشهها و فناوری پیشرفته تر از خارج را ممکن می سازد، و شرکتهای بومی را در معرض فشارهای رقابتی بیشتری قرار میدهد. ادبیات تجربی در رابطه با تأثیر گشودگی در بلندمدت در رشد و بهرهوری متفاوت است. تعدادی از تحقیقات رابطهای میان گشودگی و رشد رفاه اقتصادی یافتهاند(بالدوین[18]، 2003) یا نقش تجارت با اقتصادهای پیشرفته را بازبینی کردهاند(کو و هلپمن، 1995). برخی دیگر اظهار کردهاند که ممکن است میان گشودگی و دیگر عوامل مانند نهادهای قوی، که تأثیرات مثبتی ایجاد میکنند اثر متقابل وجود داشته باشد(دلار وکرای[19]، 2002). در حالی که برخی دیگر مدعی اند تجارت یک تأثیر مثبت مستقل دارد(آلکالا و سیکنه[20]، 2004).
شرایط تقاضا نیز در ادبیات اقتصادی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مقررات محیطی و حمایت از مصرف کننده به خصوص طبیعتاً از منظر شرکت گزاف دیده میشود؛ اگر محصولات دوستدار محیط، قیمتهای بالاتر را ایجاد میکند یا بسوی هزینههای تولید پایین تر رهنمون می سازد، شرکتها متعهد به تولید آنها بدون نیاز به قانونگذاری میشوند. ادبیات تجاری بیان میکند که با ابهام زیاد درباره فناوریهای آینده، نیازهای مصرف کننده، و مقررات، قانون گذاری دقیق برای پیش بینی تغییرات آینده دیگر بازارها که میتواند شرکتها را برای سرمایهگذاری در فناوریهای سودآور رهنمون سازد، یک دید ساده است. و غریب نیست که این فناوریهای جدید منافع بهرهوری مستقیم که شرکت ها در غیر این صورت نادیده میگرفتند را فراهم سازد (پرتر و لینده، 1995). در ادبیات مدیریت نیز تمرکز فزآیندهای بر اهمیت تقاضا وجود دارد که مشتریان را به عنوان شرکایی در فرآیند نوآوری هدایت میکند.
جدول 1: مطالعات انجام گرفته در آثار گذشته (کوکسال و کتانه، 2010)
موانع مهم صادراتی |
مجموعة دادهها |
میزان نمونهبرداری |
واحد تحلیل |
شرکت |
بخش |
کشور |
تحقیقات |
دانش و ارتباطات بازاریابی صادرات، مدیریت کلی صادرات، ویژگیهای محصول و موقعیت رقابتی صادرات |
نظرسنجیهای پستی |
449 |
صادرکنندگان و غیر صادرکنندگان |
کوچک و متوسط |
چندگانه |
بریتانیای کبیر |
مورگان و کاتسیکیز (1997) |
کمبود منابع مالی و اطلاعات ناکافی بازار ارائه شده توسط دولت |
مصاحبههای حضوری |
177 |
غیرصادرکنندگان |
کوچک، متوسط و بزرگ |
چندگانه |
ترکیه |
کاراکایا و هارکار (1999) |
رقابت سخت تولیدکنندگان خارجی، اندازه شرکت و ملزومات مالی |
نظرسنجیهای پستی |
54 |
صادرکنندگان |
کوچک . متوسط |
چندگانه |
کانادا |
باغچی سن (1999) |
انگیزههای ناکافی، رقابت فشرده بینالمللی و سیاستهای نرخ مبادلات ارزی |
نظرسنجیهای پستی |
69 |
صادرکنندگان |
کوچک، متوسط و بزرگ |
N/A |
برزیل |
داسیلوا و داروشا ( 2001) |
نبود منابع، رقابت خارجی سخت و عدم وجود دانش صادرات |
نظرسنجیهای پستی |
286 |
صادرکنندگان و غیر صادرکنندگان |
کوچک و متوسط |
مشروب |
اسپانیا |
اورتگا (2003) |
عدم همکاری دولت، رقابت شرکتها در بازارهای خارجی، سیاستهای تبلیغ و قیمتگذاری، تعرفههای بالای خارجی و کمبود سرمایه مالی |
مصاحبههای حضوری |
61 |
صادرکنندگان و غیرصادرکنندگان |
N/A |
چندگانه |
لبنان |
احمد و همکاران (2004) |
ویژگیهای مدیریت پروژة صادرات و انطباق با نیازهای بازار خارجی |
مصاحبههای پستی |
122 |
صادرکنندگان |
N/A |
چندگانه |
استرالیا |
کرایگ و احمد (2005) |
موانع آییننامهای و قدرت رقابت |
نظرسنجیهای الکترونیکی |
145 |
صادرکنندگان |
کوچک |
چندگانه |
ترکیه |
آلتینتاس و همکاران (2007) |
مسائل خارجی صادرات از محیط کلان شرکت نشأت میگیرند و به ساختار بازار صادرات و سیاستهای داخلی و خارجی دولت مرتبط میشوند. این نیروهای کلان محیطی از جمله رقابت در بازارهای صادرات، کشور مبدأ یا وجهه و موانع تعرفه یا بدون تعرفه کشور که توسط دولتهای خارج وضع میشوند به طور معنیداری عملکرد صادرات شرکت را تحت تاثیر قرار میدهند.
این مطالعات وجود رقبای بیپروا، نبود قیمتهای رقابتی و رقابت سخت میان بازارهای صادرات را به عنوان مسائل صادراتی مطرح نمودند. برای مثال، داسیلوا و داروشا ( 2001) نشان دادند وجود رقابت سخت در بازارهای مرکوسور (بلوک تجاری معروف به بازار مشترک آفریقای جنوبی) دومین مسئله بسیار شاخص صادراتی است. به علاوه، شرکتهای کوچک معمولاً به خاطر منابع محدود از رقابتهای شرکتهای بزرگتر شکایت دارند.
یافتن حمل و نقل قابل اعتماد و مناسب نیز برای رعایت برنامههای زمانی تحویل و کاهش هزینهها به خاطر فاصلة زیاد بین صادرکنندگان و مشتریان ضروری است. در تحقیقات صورت گرفته توسط راماشان و سوتار[21](1996) و بائراشمیت و سولیوان[22](1989) صادرکنندگان هزینههای بالای حمل و نقل و بیمه را به عنوان موانع صادراتی برشمردند.
کشور مبدأ یا وجهة مارک اعتباری این کشور در بازارهای صادرات به شدت بر علایق مشتری و تمایل خرید محصولات صادراتی تاثیر میگذارد(وانگ و یانگ[23]، 2008) چون مشتریان تمایل دارند نگرشها و تصورات خود را نسبت به محصولات تعمیم دهند، در صورتی که تصور کلیشهای از کشور مبدأ منفی باشد برای صادرکنندگان به بازار بینالمللی، مشکل عظیمی به وجود میآید. برای مثال، کینرا(2006) و اوکاس(2002) کشف کردند محصولاتی که از کشورهای توسعه یافته صادر میشوند، دارای مطلوبیت بیشتر و آنهایی که از کشورهای در حال توسعه میآیند در کشورهای آسیای جنوب شرقی مطلوبیت کمتری دارند. به طور خلاصه، فروش صادرات به طور منفی تحت تأثیر وجهة ضعیف کشور قرار دارد و این مساله سهام بازار و بهرهوری در بازارهای صادراتی را کاهش میدهد.
دولتهای خارجی میتوانند موانع تعرفه یا بدون تعرفه از قبیل سهمیهها، تحریمها و موانع پولی وضع کنند تا توسعة صنایع داخلی را حمایت یا تشویق کنند. برای مثال احمد و دیگران(2004) دریافتند تعرفههای بالای خارجی یکی از مسائلی است که صادرکنندگان مالزیایی با آن مواجهند. باید انتظار داشت وضع موانع با تعرفه بالا یا بدون تعرفه به طور زیانبخشی روی توسعه صادراتی شرکت تاثیر بگذارد.
برنامههای تبلیغی صادرات هم سیاست همگانی است که قصد دارد فعالیت صادراتی را در سطح شرکت، صنعت یا کشور افزایش دهد. کمبود محرکهای صاراتی و عدم همکاری موسسات دولتی مانع مهمی برای صادرکنندگان محسوب میشود. داسیلوا و داروشا، 2001؛ کالکا و کاتسیکائس، 1995). هدف از برنامههای تبلیغی صادرات عبارت است از افزایش توسعه صادراتی شرکت به وسیلة تقویت توانمندیها، منابع، استراتژیها و رقابتجوییهای شرکت (شمسودوآ و علی[24]، 2006؛ ویلکینسون و بروترز[25]، 2006). بنابراین، میتوان اظهار کرد برنامههای تبلیغی صادرات به طور غیرمستقیم توسعه صادراتی شرکت را تحت تاثیر قرار میدهند.
براساس مطالب مذکور، و مدل ملی الماس پورتر فرضیههای زیر میتوانند مطرح شوند:
H1: قوانین و مقررات صادرات از جمله عوامل مانع صادرات شرکتهای صنایع کوچک و متوسط (SMEs) است.
H2: سیستم بانکی کشور از جمله عوامل مانع صادرات شرکتهای صنایع کوچک و متوسط (SMEs) است.
H3: اخذ مجوزهای بهداشتی از جمله عوامل مانع صادرات شرکتهای صنایع کوچک و متوسط (SMEs) است.
H4:فقدان آموزشهای تخصصی در زمینه صادرات از جمله عوامل مانع صادرات شرکتهای صنایع کوچک و متوسط است.
H5: سطح فرهنگ جامعه نسبت به مقوله صادرات از جمله عوامل مانع صادرات شرکتهای صنایع کوچک و متوسط است .
H6: فقدان برنامه های بازاریابی نسبت به مقوله صادرات از جمله موانع صادرات شرکتهای صنایع کوچک و متوسط است.
3- روش شناسی تحقیق
3-1- جمعآوری نمونه و دادهها
نمونة تحقیق شامل شرکتهای تولیدی صادراتی استان آذربایجان غربی است. پس از مطالعة شروع آثار گذشته و همچنین بحث و گفتگوهایی با چندین مدیر صادراتی شرکت در کشور و استان آذربایجان غربی، پرسشنامهای آماده شد. روش نظرسنجی پستی با یک پرسشنامة از پیش آزموده شده به کار گرفته شد. از 340 پرسشنامه فرستاده شده، 142 مورد تکمیل و بازگردانده شدند. نرخ پاسخ 42 درصد بود. قالب جمعیتی نمونة از دفتر راهنمای صادرکنندگان استان و سازمان بازرگانی اتخاذ شد. به طور کلی شرکت تولیدی صادرکننده به پرسشنامه های ارسال شده پاسخ گفتند. فراوانیها و آزمونهای غیرمستقل برای تعیین تمایزات برجستة بین شرکتهای پاسخدهنده و غیر پاسخگو انجام شد و هیچ تمایز شاخصی شناسایی نشد.
3-2- مقیاسها
3-2-1- موانع صادراتی
موانع صادراتی مرتبط به شرکت از قبیل مشکل بدست آوردن اطلاعات، قوانین و مقررات صادرات، سیستم بانکی کشور،اخذ مجوزهای بهداشتی، فقدان آموزشهای تخصصی، سطح فرهنگ جامعه نسبت به مقوله صادرات، فقدان برنامههای بازاریابی نسبت به مقوله صادرات بازار خارجی، تعیین پتانسیل بازار، کمبود پرسنل شایسته در صادرات و غیره در این پرسشنامه گنجانده شدند. مسائل خارجی مرتبط به ترغیبها یا محرکهای صادرات ارائه شده توسط موسسات دولتی، وضع موانع با تعرفة بالا یا بدون تعرفه، وجهة کشور خارجی، سطح رقابت در بازار صادرات و ملزومات اسنادی صادرات، گنجانده شدند. همانطور که کاتسیکیز و مورگان ( 1994) توجیه کردهاند یک مسئله خاص صادراتی ممکن است براساس یک مبنای رایج، دارای اهمیت نباشد در حالی که مسأله دیگری مهم تلقی شود، اما مسأله نادری باشد(کوکسال و کتانه[26]، 2010).
بنابراین، کاربرد دو مقیاس متفاوت برای اندازهگیری فراوانی و اهمیت هر مسأله صادراتی عاقلانهتر است. پرسشنامه ابتدا در مورد فراوانی وقوع هر مساله در یک مقیاس پنج نقطهای از نوع لیکرت سوال میکند که از 5- همیشه تا 1- هیچگاه تنظیم شده است و سپس از پاسخ دهندگان درخواست میکند اهمیت هر مساله را در یک مقیاس پنج نقطهای از نوع لیکرت از 5- خیلی مهم تا 1- اصلاً مهم نیست درجهبندی کنند.
روایی محتوایی پرسشنامه مورد استقاده در این تحقیق از طریق اساتید و متخصصین بازاریابی و صادرات بررسی و مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ سنجیده شد که در جدول ذیل آمده است.
عامل |
آلفای کرونباخ |
منبع |
Aقوانین صادرات |
0.73 |
آلتینتاس و همکاران ( 2007) |
Bسیستم بانکی |
0.77 |
احمد و همکاران ( 2004) |
Cاخذ مجوزهای بهداشتی |
0.87 |
لئونیدو ( 2000) |
Dفقدان آموزش تخصصی در زمینه صادرات |
0.72 |
اورتگا ( 2003) |
Fسطح فرهنگی جامعه نسبت به مقوله صادرات |
0.70 |
رحمانی یوشانلوئی و همکاران(2013) |
Hفقدان برنامههای بازاریابی |
0.76 |
رحمانی یوشانلوئی و همکاران(2013) |
3-2-2- جمعیت شناختی
این تحقیق با سوالاتی در ارتباط با موقعیت پاسخدهندگان در شرکت و اطلاعات جمعیت شناختی شرکت مانندجنسیت، تحصیلات، و غیره همراه بود که از میان 142 نفر پاسخ دهنده 96.5 درصد آنها را مردان و حدود 3.5 درصد را زنان تشکیل دادهاند که 8.5 درصد آنها در دامنه 25-30 سال، 23.9 درصد 31 تا 35 سال، 21.8 درصد 36 تا 40 سال و 16.9 درصد 41 تا 45 سال،11.3 درصد 46 تا 50 سال، 4.9 درصد 51 تا 55 سال، 7 درصد 56 تا 60 سال و 5.6 درصد بالای 60 سال هستند. پاسخ دهندگان از لحاظ میزان تحصیلات، 2.1 درصد دیپلم، 2.8 درصد فوق دیپلم، 46.5 درصد لیسانس و 8/33 درصد فوق لیسانس و 14.8 درصد دکتری هستند. از نظر تجربه خدمت 24.6 درصد کمتر از 5 سال، 22.9 درصد بین 5 تا 10 سال، 39.8 درصد بین 10 تا 20 سال و 12.3 درصد 21 سال و بالاتر تجربه خدمت دارند و 0.4 درصد به این سوال جواب ندادند. از نظر سمت 4.2 درصد پاسخ دهندگان مدیر عامل و مشاور در امور بازاریابی و صادرات و 40.8 درصد مدیر صادرات و کارشناسی ارشد، 54.9 درصد مدیر بازرگانی و فروش یا کارشناس بودهاند. و از نظر سابقه فعالیت صادراتی 11.3 درصد کمتر از 5 سال، 25.4 درصد بین 5 تا 10 سال، 37.3 درصد بین 11 تا 15 سال و 26.1 درصد بالای 15 سال سابقه فعالیت صادراتی داشتهاند.
4- یافتهها
4-1 تحلیل عاملی اکتشافی مرتبه اول موانع توسعه صادرات
برای سنجش موانع توسعه صادرات در مجموع 47 سوال در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی توسط نرمافزار SPSS در جدول زیر نشان داده شده است. در پایان 24 سوال به علت اشتراک کمتر از 0.5 و بارعاملی اشتباه بروی سایرمتغیرهای نامرتبط حذف شد و 23 گویه در 6 بعد طبقهبندی شدند. اندازه کفایت نمونه[27] (KMO) و همچنین آزمون معناداری کرویت نمونه بارتلت[28] نیز در تحلیل عاملی اکتشافی توسط SPSS به ترتیب برابر 838/0 و 000/0 است. همچنین این 6 عامل در مجموع حدود 70 درصد واریانس نمرات را تبیین میکنند، لذا میتوان نتیجه گرفت که دادهها برای تحلیل عاملی مناسب است. ماتریس چرخش یافته عاملی نشان دهنده همبستگی بالای گویهها با عوامل مرتبط و همبستگی پایین اشان با سایر عوامل است. که این نشان دهنده روایی واگرای مناسب برای مقیاس ارائه شده است.
جدول3: کفایت نمونه برداری
Kaiser-Meyer-Olkin Measure of Sampling Adequacy. |
.838 |
|
Bartlett's Test of Sphericity |
Approx. Chi-Square |
3.592E3 |
df |
276 |
|
Sig. |
.000 |
جدول4: واریانس کل تبیین شده
Component |
Initial Eigenvalues |
Extraction Sums of Squared Loadings |
Rotation Sums of Squared Loadings |
||||||
Total |
% of Variance |
Cumulative % |
Total |
% of Variance |
Cumulative % |
Total |
% of Variance |
Cumulative % |
|
1 |
6.401 |
26.670 |
26.670 |
6.401 |
26.670 |
26.670 |
3.335 |
13.895 |
13.895 |
2 |
3.684 |
15.351 |
42.021 |
3.684 |
15.351 |
42.021 |
3.022 |
12.592 |
26.487 |
3 |
2.088 |
8.699 |
50.720 |
2.088 |
8.699 |
50.720 |
2.880 |
11.999 |
38.486 |
4 |
1.617 |
6.737 |
57.457 |
1.617 |
6.737 |
57.457 |
2.818 |
11.743 |
50.229 |
5 |
1.540 |
6.417 |
63.874 |
1.540 |
6.417 |
63.874 |
2.539 |
10.578 |
60.806 |
6 |
1.475 |
6.145 |
70.019 |
1.475 |
6.145 |
70.019 |
2.211 |
9.213 |
70.019 |
جدول 5 نشان میدهد که این سئوالات جمعاً 6 عامل را تشکیل میدهد و این 6 عامل در حدود 01/70 درصد واریانس سازه موانع صادرات را تبیین و پوشش می نماید که در واقع نشان دهندة روایی مناسب سؤالات این حوزه است.در ادامه ماتریس چرخش یافته عاملی این حوزه آورده میشود که نشان میدهد که چه سئوالاتی و با چه بارهای عاملی به این عاملها مرتبط هستند.
جدول 5: ماتریس چرخش یافته عاملی
|
Component |
|||||
|
فقدان برنامههای بازاریابی |
سطح فرهنگی جامعه نسبت به مقوله صادرات |
قوانین صادرات |
سیستم بانکی |
اخذ مجوزهای بهداشتی |
فقدان آموزش تخصصی |
H1 |
.699 |
.057 |
.229 |
.263 |
.123 |
-.039 |
H2 |
.749 |
.056 |
.208 |
.229 |
.099 |
.032 |
H3 |
.784 |
.023 |
.296 |
.059 |
.164 |
.046 |
H4 |
.741 |
-.048 |
.048 |
.103 |
.168 |
.101 |
H5 |
.809 |
.072 |
.171 |
.035 |
.202 |
.084 |
A1 |
.284 |
.002 |
.717 |
.088 |
.210 |
.027 |
A2 |
.297 |
-.055 |
.793 |
.125 |
.206 |
.088 |
A3 |
.122 |
.043 |
.783 |
.042 |
.039 |
.050 |
A4 |
.165 |
-.020 |
.836 |
.098 |
.188 |
.037 |
B1 |
.220 |
-.071 |
.134 |
.767 |
.125 |
.009 |
B2 |
.071 |
-.048 |
.100 |
.872 |
.050 |
-.071 |
B3 |
.066 |
-.101 |
-.014 |
.722 |
.058 |
.023 |
B4 |
.192 |
.033 |
.114 |
.832 |
.102 |
-.101 |
C1 |
.162 |
-.017 |
.273 |
.174 |
.666 |
.149 |
C2 |
.116 |
.042 |
.236 |
.174 |
.768 |
.075 |
C3 |
.130 |
.030 |
.078 |
.057 |
.847 |
.012 |
C4 |
.295 |
.056 |
.061 |
-.015 |
.702 |
.010 |
F1 |
.029 |
.873 |
-.093 |
-.046 |
.025 |
.092 |
F2 |
-.016 |
.891 |
.028 |
-.080 |
.002 |
.072 |
F3 |
.043 |
.865 |
-.022 |
-.055 |
.050 |
.103 |
F4 |
.065 |
.774 |
.090 |
-.013 |
.032 |
.282 |
D1 |
.070 |
.138 |
.010 |
-.053 |
.020 |
.837 |
D2 |
.054 |
.136 |
.086 |
-.072 |
.067 |
.847 |
D3 |
.049 |
.190 |
.066 |
.008 |
.095 |
.782 |
Extraction Method: Principal Component Analysis. Rotation Method: Varimax with Kaiser Normalization. |
|
|||||
a. Rotation converged in 6 iterations. |
|
|
|
|||
|
|
|
|
4-2- تحلیل عاملی تاییدی متغیرهای پژوهش
در این بخش، نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی هر یک از متغیرهای پژوهش توسط نرمافزار LISREL به صورت جداگانه برای هر متغیر آورده شده است. لازم به ذکر است که به منظور کاهش متغیرها و در نظر گرفتن آنها به عنوان یک متغیر مکنون، بار عاملی به دست آمده باید بیشتر از 3/0 باشد (مؤمنی و فعال قیوم، 1386). در تحلیل عاملی تائیدی محقق میداند چه سوالی مربوط به چه بعدی است. یعنی در تحلیل عاملی تائیدی مدل مفهومی برای هر یک از مفاهیم یا متغیرهای تحقیق وجود دارد.
4-3- تحلیل عاملی تائیدی مرتبه اول موانع توسعه صادرات
نمودار1 مدل اندازهگیری موانع توسعه صادرات را در حالت تخمین استاندارد نشان میدهد. نتایج تخمین حاکی از مناسب بودن نسبی شاخص ها دارد. با توجه به خروجی لیزرل مقدار 2χ محاسبه شده برابر با 55/549 است که نسبت به درجه آزادی 237 کمتر از عدد 3 است. پایین بودن میزان این شاخص نشان دهنده تفاوت اندک میان مدل مفهومی با دادههای مشاهده شده تحقیق است. مقدار RMSEA برابر با 068/0 است. حد مجاز RMSEA ، 08/0 است. شاخصهایGFI , AGFI و NFI بترتیب برابر با 89/0، 90/0 و 92/0 است که نشاندهنده برازش نسبتاً بالایی هستند.
بارهای عاملی مدل در حالت تخمین استاندارد میزان تاثیر هر کدام از متغیرها و یا گویهها را در توضیح و تبیین واریانس نمرات سازه اصلی را نشان میدهد. به عبارت دیگر بار عاملی نشان دهنده میزان همبستگی هر متغیر مشاهده گر (سوال پرسشنامه) با متغیر مکنون (عامل ها) است. با توجه به نمودار1 میتوان بارهای عاملی هر یک از سوالات تحقیق را مشاهده نمود. برای مثال بار عاملی سوال اول در بعد فقدان برنامه بازاریابی دارای بار عاملی (72/0) است. به عبارت دیگر سوال اول بعد فقدان برنامه بازاریابی تقریباً 52 درصد از واریانس عامل فقدان برنامه بازاریابی را تبیین مینماید. مقدار 48/0 نیز مقدار خطا است (مقدار واریانسی که توسط سوال اول قابل تبیین نیست، واضح است که هر چه مقدار خطا کمتر باشد ضرایب تعیین بالاتر و همبستگی بیشتری بین سوال و عامل مربوطه وجود دارد). مقدار ضریب تعیین عددی بین 0 و 1 است که هر چه به سمت 1 نزدیک شود مقدار تبیین واریانس بیشتر میگردد.
خروجی بعدی (مدل در حالت معناداری) معناداری ضرایب و پارامترهای بدست آمده مدل اندازهگیری موانع توسعه صادرات را نشان میدهد که تمامی ضرایب بدست آمده معنادار شدهاند. زیرا مقدار آزمون معناداری بزرگتر از 1.96 یا کوچکتر از 1.96- نشان دهنده معناداری بودن روابط است. دو خروجی نرمافزار لیزرل (مدل در حالت تخمین استاندارد و مدل در حالت ضرایب معناداری) در ادامه نشان داده شده است.
نمودار1:تحلیل عاملی مرتبه اول موانع توسعه صادرات در حالت ضرایب معناداری
4-4- تحلیل عاملی تائیدی مرتبه دوم موانع توسعه صادرات
در تحلیل عاملی مرتبه اول از سوالات پرسشنامه به ابعاد(قوانین و صادرات، فقدان برنامههای بازاریابی، فقدان آموزشهای تخصصی در زمینه صادرات، اخذ مجوزهای بهداشتی، سیستم بانکی، سطح فرهنگی جامعه نسبت به مقوله صادرات) رسیدیم. در تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز از عاملها به مفهوم (موانع توسعه صادرات) دست پیدا میکنیم. در بین ابعاد موانع توسعه صادرات ، فقدان برنامه بازاریابی دارای تاثیر بیشتری بر توسعه صادرات دارد.
میزان بار عاملی فقدان برنامه بازاریابی بر توسعه صادرات (94/0) است. به عبارت دیگر حدود 88 درصد از واریانس توسعه صادرات را تبیین مینماید. همچنین شاخصهای برازش مدل حاکی از مناسب بودن مدل اندازهگیری است. مقدار RMSEA برابر با 074/0 است و با توجه به اینکه کمتر از 08/0 است نشان میدهد میانگین مجذور خطاهای مدل مناسب است.
نمودار 2:تحلیل عاملی مرتبه دوم توسعه صادرات در حالت تخمین استاندارد
نمودار 3: تحلیل عاملی مرتبه دوم توسعه صادرات در حالت ضرایب معناداری
جدول6: شاخصهای برازش مدل
شاخصها |
مقدار مجاز |
اعداد بدست |
نتیجه |
نسبت کای دو به درجه آزادی |
/df<3 |
2.55 |
برازش مناسب |
RMSEA |
0.08> |
0.074 |
برازش مناسب |
GFI |
بالاتر از 9/0 |
0.94 |
برازش مناسب |
AGFI |
بالاتر از 9/0 |
0.92 |
برازش مناسب |
CFI |
بالاتر از 9/0 |
0.96 |
برازش مناسب |
NFI |
بالاتر از 9/0 |
0.96 |
برازش مناسب |
NNFI |
بالاتر از 9/0 |
0.94 |
برازش مناسب |
در مورد تایید مدل ارائه شده میتوان اشاره نمود که مقدار RMSEA برابر با 0.069 حاصل شده است و از مقدار 0.08 کمتر است و همچنین دو شاخص GFI و AGI به ترتیب 0.94 و 0.92 حاصل شدهاند که نشان از برازش خوب مدل دارد و مقدار نسبت کای دو به درجه آزادی برابر 2.55 به دست آمده که کمتر از 3 است، لذا نتیجهگیری میشود که مدل حاصل شده دارای برازش کافی بوده و مناسب است. چنان که از نمودار 2 بر میآید از میان 6 عامل شناسایی شده عامل قوانین و مقرارت، سیستم بانکی و اخذ مجوزهای بهداشتی به ترتیب بیشترین اهمیت را از آن خود نمودهاند و بیشترین ضریب رگرسیونی را بر موانع توسعه صادرات داشتهاند. عامل بعدی فقدان برنامههای بازاریابی نسبت به مقوله صادرات بوده و سپس به ترتیب آموزشهای تخصصی و سطح فرهنگ جامعه نسبت به مقوله صادرات است .
4-5- آزمون تحلیل واریانس فریدمن
برای رتبهبندی شاخصهای مرتبط با ابعاد تحقیق از آزمون فریدمن استفاده گردیده است که به شرح ذیل است:
بنابراین میتوان فرضیات آماری زیر را تدوین نمود:
H0: بین وضعیت موجود شش عامل مربوط به توسعه صادرات تفاوت معناداری وجود ندارد.
H1: بین وضعیت موجود شش عامل مربوط به توسعه صادرات تفاوت معناداری وجود دارد.
خروجی Spss شامل دو جدول است. در جدول دوم، میانگین رتبههای هر متغیر ارائه شده و در جدول اول نیز مشخصات آماری و آماره ارائه گردیده است. هرچقدر میانگین رتبهها بزرگتر باشد، اهمیت آن متغیر بیشتر است. با توجه به خروجی Spss مقدار عدد معناداری (sig) از سطح معناداری استاندارد (5% = a) کمتر است. بنابراین فرض 0H در سطح اطمینان 95% تأیید نمیشود. بنابراین میتوان گفت بین وضعیت موجود شش عامل مربوط به توسعه صادرات تفاوت معنی داری وجود دارد.
جدول6: میانگین رتبهها در آزمون فریدمن به منظور بررسی عوامل مرتبط با توسعه صادرات
عوامل مرتبط با توسعه صادرات |
میانگین رتبه |
H فقدان برنامههای بازاریابی |
3.45 |
A قوانین صادرات |
2.61 |
B سیستم بانکی |
3.70 |
C اخذ مجوزهای بهداشتی |
3.32 |
F سطح فرهنگی جامعه نسبت به مقوله صادرات |
3.82 |
D فقدان آموزش تخصصی در زمینه صادرات |
4.10 |
جدول7: شاخصهای آماری به منظور بررسی عوامل مرتبط با توسعه صادرات
مقادیر محاسبه شده |
شاخصهای آماری |
142 |
تعداد |
55.515 |
|
5 |
درجه آزادی |
.000 |
عدد معنیداری (sig) |
همانطور که در جدول میانگین رتبهها مشاهده میشود، کمترین رتبه مربوط به D (فقدان آموزش تخصصی در زمینه صادرات) و بیشترین رتبه مربوط به H (فقدان برنامه های بازاریابی است.
5- نتیجهگیری
نتایج تحقیق حاضر نشان داد که شش عامل قوانین و صادرات، فقدان برنامههای بازاریابی، فقدان آموزشهای تخصصی در زمینه صادرات، اخذ مجوزهای بهداشتی، سیستم بانکی، سطح فرهنگی جامعه نسبت به مقوله صادرات مهمترین عواملی هستند که بر صادرات محصولات صنایع غذایی در استان آذربایجان غربی تاثیر گذارند. همچنین در تحلیل عاملی مرتبه دوم مطالعه از عاملها به سازه موانع توسعه صادرات دست پیدا میکنیم. در بین ابعاد موانع توسعه صادرات ، فقدان برنامه بازاریابی دارای بیشترین تاثیر را بر سازه توسعه صادرات دارد. رتبه بندی موانع شناسایی نشان میدهد که فقدان برنامههای بازاریابی و قوانین صادرات مهمترین موانع توسعه صادرات در صنایع غذایی استان آذربایجان غربی هستند و پس از آنها به ترتیب سیستم بانکی، اخذ مجوزهای بهداشتی، سطح فرهنگ جامعه نسبت به مقوله صادرات و در نهایت فقدان آموزش تخصصی در زمینه صادرات قرار دارد. این نتایج نشان میدهد که برای توسعه هر چه بیشتر صادرات استان خصوصاً در زمینه صنایع غذایی نیاز به اقداماتی از سوی مدیران شرکتهای کوچک و متوسط و هم چنین دولت است. اجرای برنامههای بازاریابی و تدوین استراتژیهای مناسب برای بازاریابی محصولات غذایی استان در بازارهای هدف، تعدیل و اصلاح قوانین و مقررات صادرات، تجدید نظر در سیستم بانکی به منظور اعطای آسان تر و هدفمندتر وامهای بانکی و مبادلات مالی، انجام اقدامات لازم به منظور اخذ مجوزهای بهداشتی، تدارم دیدن برنامههای تبلیغاتی در سطح استانی و ملی به منظور آشنا کردن آحاد جامعه درباره اهمیت و مزایای صادرات و نقش آن در بهبود اقتصاد و کیفیت زندگی مردم استان و آموزش مدیران و کارشناسان به منظور آشنایی هرچه بهتر و تخصصی تر با مقوله صادرات از جمله مهمترین اقداماتی است که باید مورد توجه مدیران سازمان ها و سیاست گذاران قرار بگیرد. اما این تحقیق همانند هر تحقیق علمی دیگر دارای محدودیتهایی است. چون این تحقیق روی شرکتهای واقع در استان آذربایجان غربی تمرکز کرده بود، نمیتوان یافتههای آن را برای تمامی کشورهای در حال توسعه مطابقت دارد. تحقیق بیشتری در سایر کشورهای لازم است تا نتیجهگیریهای قابل اعتمادتر و جامعتری حاصل شود و مسائل صادراتی شرکتهای کشورهای در حال توسعه بهتر درک شود به نحوی که استراتژیهای سودمندتری طراحی گردد. هرچند برخی نتایج این تحقیق مشابه نتایج مطالعاتی در خارج از کشور خصوصا کشورهای در حال توسعه است. برای مثال مطالعاتی همچون بودور ( 1986) در کشور ترکیه، لئونیدو (1995) قبرس، لئونیدو ( 2000) قبرس، اورتگا ( 2003) اسپانیا، احمد و همکاران ( 2004) لبنان و آلتینتاس و همکاران ( 2007) ترکیه به موانعی همچون نبود دانش و اطلاعات کافی درباره صادرات و بازاریابی، پیچیدگیها، موانع قانونی و بوروکراسی مربوط به صادرات و عدم همکاری دولت به عنوان مهمترین موانع توسعه صادرات نام میبرند. اما در تحقیقات آتی بررسی مسائل صادراتی از جنبة منابع صادراتی میتواند مورد نظر محققین باشد، چون اغلب مسائل صادراتی تجربه شده توسط شرکتها داخلی هستند. تحقیق دیگری نیز میتواند اثرات محرکهای دولتی روی مسائل صادراتی را تحلیل کند تا کارایی این مقیاسها و کاهش یا حذف آنها بررسی شود. بررسی تاثیر موانع صادراتی روی توسعه صادراتی شرکت از جنبة تعدیل آثار عوامل محیطی و سازمانی هم سودمند خواهد بود. این تحقیق میتواند به شرکتها کمک کند فعالیتهای صادراتی خود را با اطمینان بیشتری در بازارهای خارجی طراحی و اجرا کنند.
پیشنهادات زیر براساس نتایج بدست آمده از تحقیق به تفکیک عوامل ارائه میشود.
با توجه به اینکه حجم عمده فروش محصولات صنایع غذایی بیشتر مربوط به فروش در بازارهای داخل است می توان گفت که حجم تولید پاسخگوی نیاز بازار داخل هست و با برنامهریزی صحیح در استفاده از ظرفیت کامل تولیدی بنگاه تولیدی-صادراتی، اختصاص سهمی از تولیدات به صادرات، اشاعه و تبلیغ فرهنگ تولید برای صادرات ازسوی دولت و شناساندن اثرات مثبت این فرهنگ به مدیران واحدهای تولیدی-صادراتی و به تبع آن ترویج این فرهنگ در بین کارکنان واحدهای تبدیلی و تولیدی از سوی مدیران میتوان صادرات را در این صنعت افزایش داد.
باتوجه به اینکه محصولات غذایی تولید شده در کشور از استانداردهای لازم بازارهای بینالمللی برخوردار نیستند، با اعمال استاندارد اجباری از سوی موسسه استاندارد، شناسایی استانداردهای مورد نیاز در بازارهای هدف از سوی بخش بازاریابی واحد تولیدی-صادراتی، اقدام جهت دریافت گواهی نامههای استاندارد بینالمللی، افزایش فعالیتهای مرتبط با استانداردهای محصولات در صنعت غذایی از سوی موسسه استاندارد از جمله انجام تحقیقات، شناسایی استانداردهای بازارهای خارجی و امثالهم و همچنین اطلاع رسانی مناسب به واحدهای تولیدی-صادراتی، اعمال استاندارد در مرحله تولید و سپس در مرحله بستهبندی میتوان صادرات را در صنعت غذایی افزایش داد.
با توجه به بکارگیری روشهای علمی بازاریابی صادراتی در صادرات صنعت غذایی استان میتوان با ایجاد و فعال سازی بخش تحقیقات بازار و بازاریابی در واحد تولیدی-صادراتی به منظور ارائه قیمتهای رقابتی، شناسایی محیط فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و قانونی بازارهای هدف جهت کاهش ریسک، شناسایی کانالهای توزیع و کانالهای توزیع محلی، شناسایی رقبا و شناسایی موثرترین شیوه فعالیتهای ترفیع فروش، شناسایی سلیقههای مصرف کنندگان در بازار هدف و بررسی امکان تغییر یا اصلاح محصول مطابق با بازارهای هدف، همچنین با ایجاد امکان سرمایه گذاریهای بلند مدت جهت بازاریابی و تبلیغات در قالب برنامههای کوتاه مدت نظام صادراتی، افزایش کمکهای دولت جهت اعزام هیاتهای بازاریابی به بازارهای متفاوت، افزایش همایشها و سمینارهای تخصصی بازاریابی و دعوت از هیاتهای تجاری بازارهای بالقوه صادراتی از سوی سازمانهای ذیربط، برگزاری نمایشگاههای بینالمللی و کمک به برگزاری نمایشگاه دائمی محصولات ایران در خارج از کشور از سوی سازمان/سازمانهای ذیربط، ایجاد تسهیلات لازم از سوی سازمان توسعه تجارت، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن جهت تبلیغات در رسانههای گروهی خارجی مخصوصاً از طریق کنسولگریها و ارگانهای مرتبط با صادرات، ایجاد تسهیلات پستی لازم از سوی دولت جهت ارسال سریع نمونه به بازارهای خارجی، صادرات را در صنعت غذایی افزایش داد.
با توجه به تاثیر منفی قوانین و مقررات تجاری و بازرگانی در صادرات صنعت غذایی تهیه و ابلاغ به هنگام قوانین و مقررات صادراتی کشور و همچنین اعمال تغییرات مناسب (کاهش قوانین غیر لازم) و قابلیت انعطاف قوانین، بر مبنای مقتضیات زمان و بازار و بر اساس تحقیقات، ایجاد و تقویت اتحادیهها، تعاونیها و بطور کلی تشکلهای صادراتی، ارتقا و بهبود نظام فعلی بانکی، بهبود سیستم فعلی اخذ مجوزهای صادراتی، بهبود شیوه قیمت گذاری پایه صادراتی، بهبود سیستم تشویق صاراتی فعلی، اعطای یارانه معقول و هدفمند در تهیه مواد اولیه، خرید ماشین آلات و تجهیزات و قطعات، حمل و نقل کالاهای صادراتی، میتوان صادرات را در صنعت غذایی افزایش داد.
اهمیت دادن به تحقیقات و ایجاد انگیزش برای تحقیقات: این به نحوی است که بخش خصوصی نیز برای ایجاد مراکز تحقیقاتی بکوشند و با استفاده از معافیتهای مالیاتی برای توسعه و ایجاد آن مراکز، شرکتهای بزرگ ترغیب شوند و همچنین برای دستیابی به استانداردهای مطلوب که میتواند اجباری هم باشد؛ وادار به آن کار شوند.
ارتباط صحیح و نزدیکی بین صنایع و دانشگاه و جهت دادن به تحقیقات و اطلاعات در حقیقت صنایع و دانشگاهها دو گروه لازم و ملزوم یکدیگر هستند. یعنی یک مصرف کننده اطلاعات و خواهان اطلاعات مورد لزوم است و دیگری(دانشگاه)، تولید کننده اطلاعات و جمع کننده آن به صورت پیوسته و مدون است و این اطلاعات به صورت جزوات، کتب، تحقیقات پایان نامهها و فارغ التحصیلان رشتههای مختلف قابل ارائه به بازار کار است. حال اگر یک رابطه صحیح و سالم و نزدیک بین این دو واحد ایجاد شود، اولاً صنایع مشکلات و اطلاعات مورد نیاز خود را دست میآورد. ثانیاً دانشجو با مشکلات موجود و همچنین صنعت با خود در رابطه با رشتههای تحصیلی خود هر چه بیشتر آشنا می شود. ثالثاً به جای خیلی از تحقیقات و تزهای تکراری و بعضاً بلا استفاده، تحقیقاتی مر بوط به مشکلات موجود صنعت انجام شود و دانشجو از اینکه نتایج تحقیقاتش مورد استفاده قرار میگیرد، احساس خرسندی داشته باشد.
ارتباط دائمی بین مراکز تولید کننده و تجمع اطلاعات با مراکز کاربرد آن با صنایع: با توجه به ضعف فرهنگی در کشورهای توسعه نیافته در حال توسعه و کمبود قشر تحصیلکرده ارتباطات به کندی صورت میگیرد. به همین دلیل مراکز دارنده اطلاعات مثل دانشگاه، وزارتخانه ها و غیره که معمولاً از تحصیلات و آگاهی بیشتری برخورداند، باید وظیفه را به عهده گرفته و توسط آگهی در جراید و سایر وسایل ارتباط جمعی و یا حتی بوسیله نامه، نیازمندان اطلاعات را از وجود منابع و بانکهای اطلاعاتی آگاه کند و حتی از مراجعه کنندگان هم وجهی بابت این کار دریافت نمایند و یا موسساتی برای ایجاد این ارتباط بوجود آورند، چون در حال حاضر، بسیاری از تحقیقات و پایان نامهها پس از زحمات زیاد جلد شده و در کتابخانه بلااستفاده میماند.
جمعآوری اطلاعات تخصصی در رابطه با بازاریابی و وضع بازارهای خارجی کالا: ایجاد مراکزی یا توسعه مراکز موجود در جهت جمع آوری اطلاعات دقیق و کامل در رابطه با بازارهای خارجی، شامل نرخ کالای مشابه، روشهای تبلیغات، مسائل قومی و فرهنگی و سنتی، عرضه کالا.
این تحقیق، محدودیتهایی داشت. چون این تحقیق روی شرکتهای واقع در استان آذربایجان غربی تمرکز کرده بود، با توجه به تعداد نمونه آماری تحقیق، برای تعمیم یافتههای آن برای تمامی کشور با احتیاط انجام گیرد. تحقیق بیشتری در سایر کشورهای لازم است تا نتیجهگیریهای قابل اعتمادتر و جامعتری حاصل شود و مسائل صادراتی شرکتهای کشورهای در حال توسعه بهتر درک شود به نحوی که استراتژیهای سودمندتری طراحی گردد. بررسی مسائل صادراتی از جنبة منابع صادراتی هم میتواند جالب باشد چون اغلب مسائل صادراتی تجربه شده توسط شرکتها داخلی هستند. تحقیق دیگری هم باید اثرات محرکهای دولتی روی مسائل صادراتی را تحلیل کند تا کارایی این مقیاسها و کاهش یا حذف آنها بررسی شود. بررسی تاثیر موانع صادراتی روی توسعه صادراتی شرکت از جنبة تعدیل آثار عوامل محیطی و سازمانی هم سودمند خواهد بود. این تحقیق میتواند به شرکتها کمک کند فعالیتهای صادراتی خود را با اطمینان بیشتری در بازارهای خارجی طراحی و اجرا کنند.
[1] Binshan
[2] Koksal and Kettaneh
[3] da Silva and da Rocha
[4] Leonidou
[5] Tesfom and Lutz
[6] Hult et al.
[7] Bagchi-Sen
[8] Katsikeas and Morgan
[9] Krueger and Lindahl,
[10] Ang
[11] Krueger and Lindahl,
[12] Easterly
[13] Griffith et al.
[14] Furman, Porter, and Stern
[15] Porter,and Sakakibara
[16] Megginson and Netter
[17] Openness
[18] Baldwin
[19] Dollar and Kraay
[20] Alcala, and Ciccone.
[21] Ramaseshan and Soutar
[22] Sullivan and Bauerschmidt
[23] Wang and Yang
[24] Shamsuddoha and Ali
[25] Wilkinson and Brouthers
[26] Koksal and Kettaneh
[27] Kaiser-Meyer-Olkin Measure of Sampling Adequacy
[28] Bartlett's Test of Sphericity Sig.