Document Type : Original Article
Authors
1 1- Associate Professor, Islamic Azad University of Isfahan- (Khorasgan Branch), Isfahan, Iran
2 MSc, Islamic Azad University of Isfahan- (Khorasgan Branch), Isfahan, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
در سالهای اخیر، افزایش تمرکز روی رفتار شهروندی مشتری[1] در منابع مدیریتی و بازاریابی کانون نگاههای زیادی بوده است. همانند کارکنان سازمان، مشتریان نیز ممکن است درگیر رفتارهای متنوع شهروندی شوند (آحرن و همکاران[2]، 2005). بوون[3](1986) استدلال میکند که تفاوت اصلی میان شرکتهای تولیدی و خدماتی در این مسئله است که در شرکتهای خدماتی اغلب، مشتریان در زمان ارائة خدمت به صورت فیزیکی حضور دارند؛ در حالی که در شرکتهای تولیدی مشتری بهندرت در جریان تولید حضور دارد (یی و گونگ[4]، 2008). بنابراین، مشتریان و کارکنان هر دو منابع انسانی یک سازمان خدماتی را تشکیل میدهند. مشتریان اغلب کاری را انجام میدهند که کارمندان سازمان ممکن است همان کار را به شیوهای دیگر انجام دهند و حتی شاید به گونهای مشتریان جایگزین کارکنان در سازمانهای مبتنی بر خدمت شوند (هالبسلبن و بیوکلی[5]، 2004). بر این اساس، امکان اینکه مشتریان خدماتی، رفتار شهروندی همانند کارمندان ارائه دهند وجود دارد. بنابراین، پژوهشهای رفتار شهروندی سازمانی سنتی در حوزة مشتری نیز به کارگرفته میشود. در سالهای اخیر، دو جریان مستقل از پژوهشها ظهور کرده است؛ جریان اول پژوهشها بر رفتار شهروندی مشتری متمرکز است؛ همچون کارکنان، مشتریان نیز ممکن است درگیر رفتارهای داوطلبانهای بشوند که برای آنها الزامی نیست، ولی به سازمان کمک میکند (گروث، 2005). جریان دوم پژوهشها مرتبط با فعالیتهای داوطلبانه است، اما نوعی از رفتارهای داوطلبانه مشتری که باعث بروز مشکلاتی برای سازمان، کارکنان و دیگر مشتریان میشود (هریس و رینولدز، 2004). در منابع مدیریتی و به زعم اورگان[6](1988) رفتار شهروندی مشتری به آن دسته از فعالیتهای مرتبط با نقش افراد در سازمان اطلاق میشود که فراتر از انتظارات وظیفه و شرح شغل فرد، انجام میشود و هرچند که سیستم پاداش رسمی سازمان این رفتارها را شناسایی نمیکند، ولی برای عملکرد خوب سازمان مؤثر است (سهرابی و خانلری،1388؛ موسوی، حسینی و امیری، 1393؛ قنبری، زندی و دهقان، 1395). به طور کلی رفتار شهروندی مشتری[7] از رفتار شهروندی سازمانی مشتق شده است که اشتغال کارکنان را به شکل رفتارهای اختیاری، فراتر از دامنة شغلیشان در نظر میگیرد (پوریسلی و همکاران[8]،2014).
به نظر ویلچز- آلزاته[9] (2009) رفتار شهروندی مشتری، رفتاری داوطلبانه و بدون چشمداشت است که در نقش رسمی معین نشده است. گروث [10](2005) رفتار شهروندی مشتری را رفتاری داوطلبانه و عقلایی میداند که مستقیم و آشکار انتظار آن نمیرود، اما کیفیت خدمات را میافزاید و باعث پیشرفت عملکرد مؤثر سازمانهای خدماتی میشود. مشابه کارکنان سازمان، مشتریان نیز ممکن است به شیوههایی از رفتار شهروندی دست بزنند که آنها را به سمت سازمانهای خاصی هدایت میکند. واژههای زیادی برای توصیف رفتار شهروندی مشتری ارائه شده است که شامل رفتار اختیاری مشتری[11]، شهروندی سازمانی بخش مشتریان[12]، عملکرد داوطلبانة[13]مشتری، رفتار فرانقش[14] مشتری میشود (یی و گونگ، 2008؛ طولابی، 1393). این نوع از رفتارها را میتوان به بهترین شکل ممکن با کمک نظریة مبادلة اجتماعی پیشبینی کرد (شمیم، غزلی و عبدل جماک، 2015). البته این رفتارهای فرانقش همیشه مثبت نیست و میتواند در قالب رفتارهای بدکارکرد نیز ظاهر شود. اسپکتور و فوکس[15](2002) رفتار بدکارکرد را به مثابة رفتاری که به قصد آسیبزدن به سازمان یا سایر اعضای آن انجام میشود، نظیر اقدامات بالقوة آسیبزننده تعریف میکنند. نمونهای از این رفتارها عبارتاند از: اجتناب از کار، انجام نادرست وظایف، تعرض فیزیکی، ابراز خصومت لفظی (ناسزاگویی)، خرابکاری و دزدی. برخی اقدامات نظیر تعرض و خصومت، مستقیماً علیه افراد انجام میشود، در حالیکه اقدامات دیگر مثل انجام نادرست وظایف یا خرابکاری مستقیماً علیه سازمان نیست.
امروزه توجه به رفتارهای بدکارکرد مشتری همچون سرقت[16]، دزدیدن جنس از فروشگاه[17]، فریب[18]، خرابکاری[19]، خشونت[20]، مخالفت[21]، پرخاشگری[22] و قربانیکردن جسمی و روانی[23] در بین پژوهشگران افزایش یافته است (فولرتن و پانچ[24]، 2004؛ گونگ، یی و چوی[25]،2014). دلیل افزایش توجه به رفتارهای بد کارکرد مشتری، روند رو به افزایش و رواج چنین رفتارهایی در سازمانهای خدماتی و هزینههای هنگفت مرتبط با آن است. هزینههای مالی رفتار بدکارکرد مشتری به تولید داراییهای مالی و مشخصههای مادی سالیانه متجاوز از 100 میلیون دلار تخمین زده شده است (فولرتن و پانچ، 2004؛ یی و گونگ، 2008). فولرتن و پانچ (2004) شماری از عوامل مرتبط در بروز رفتار بدکارکرد مشتری را 1- ویژگیهای جمعیتی همچون، سن مشتری، جنسیت، تحصیلات و شغل 2- ویژگیهای روانشناختی همچون ویژگیهای فردی، میزان تعالی اخلاقی، اهداف تحققنیافته و میزان انگیزه و تمایل برای جستجوی هیجان3 - نفوذ اجتماعی و 4- حالات پیشین روانی مشتری بیان کردهاند. دانت و هریس[26](2012)در مطالعهای دریافتند که از هر ده کارمند یک نفر به صورت شفاهی یا برنامهریزیشده از جانب مشتریان آسیب میبینند. بروز چنین رفتارهایی، همان رفتارهای بدکارکرد، برخلاف رفتارهای شهروندی سازمانی که موجب ارتقای عملکرد سازمان، اثربخشی سازمان، رضایت و وفاداری مشتری، سرمایة اجتماعی و نظایر آن میشوند، مانع کارکرد سازمان میشود و به کاهش درآمد و یا خدشهدا شدن اعتبار آن منجر خواهد شد و تبعاتی را نیز برای جامعه در پی دارد (یون و جای بیوم، 2003). این رفتارها متأثر از نظریههای نگرشی متأثر از عواطف مثبت و منفی موجود در مشتریان هستند؛ هرچند این عواطف ریشة علّی رفتارها نیست و یکی از پیشایندهای این رفتارها در مشتریان محسوب میشود (طولابی،1393).
گاردنر[27](1985) و واتسون و همکاران[28](1988) عاطفة منفی و مثبت دو بعد از عواطف هستند که صرفاً قطبهای متضاد عاطفه نیستند؛ بلکه دو بعد مجزا و مستقل هستند. گفتنی است که این دو بعد از عاطفه، تفکیکپذیر هستند. همچنین عاطفه به میزان زیادی بر جنبههای متفاوت رفتار مشتری اثرگذار است. پژوهشهای پیشین دراین راستا گفتهاند که عاطفه ممکن است در جریان دریافت خدمت، سنجش خدمت دریافتی و متعاقب آن فراخوانی خدمت، بر رفتار مشتری اثرگذارد (یی و گونگ، 2008). رفتار شهروندی مشتری و رفتار بدکارکرد مشتری متأثر از عوامل مختلفی است. یکی دیگر از این عوامل تأثیرگذار، نوع بینش مشتری از عدالت در تمام فعالیتهای سازمان است که این بینش موجب برانگیختن عواطف مشتریان شده و این عواطف باعث بروز رفتارهای مختلف مشتریان میشود که به نوبة خود بر کیفیت خدمات تأثیرگذاراست (طولابی، 1393).
ادراک مشتری از عدالت [29]یک ساخت چندوجهی است که سه بعد عدالت توزیعی، عدالت رویهای و عدالت تعاملی را در بر میگیرد (هامبورگ و فورست[30]، 2005). برخی مطالعات صرفاً نقش این سه بعد رادر چارچوب پیروزنشدن در ارائة خدمات، شکایات ارسالی و بهبود فرایندها بررسی میکند (بوون و همکاران، 1999)؛ در حالی که احساس عدالت میتواند بر همة انواع تبادلات اجتماعی که در برگیرندة ارائة خدمات است اثر گذارد و این احساس عدالت تنها در راستای بهبود و جبران خدمات دریافتی نیست (یی و گونگ، 2008). در چارچوب ارائة خدمت، عدالت توزیعی به میزان درجة رضایتمندی مشتریان به نتایج حاصل از خدمات دریافتی که مشتری منصفانه ارزیابیشان کرده اشاره میکند؛ در حالی که عدالت تعاملی به میزان انصاف و برابری در تعامل میان مشتریان با کارکنان خدماتی سازمان اشاره میکند (بلاگت و همکاران[31]، 1997؛ ورهیس و برادی[32]، 2005). به عقیدة بوون و همکاران (1999)عدالت توزیعی[33] شامل سه اصل هزینه، میزان خدمات و برتری است. عدالت رویهای[34] شامل پاسخدهی به تقاضای سالانه، خدمت کارا و مؤثر، زمانهای انتظار پایین و خدمت مفید و مؤثر کارکنان است. عدالت تعاملی[35] به اندازهای که کارکنان با رفاقت، انصاف، صداقت، ادب و علاقة واقعی با مشتریان رفتار میکنند بستگی دارد و اینکه هر سه نوع عدالت مشتری سهم مهم و مستقلی در رضایتمندی مشتری و قصد خرید و دریافت خدمات مجدد به وجود میآورد و با عدالت توزیعی پیشبینیهای بسیار مهمی شکل میگیرد (قاسمی و امیری، 1389). نظریة برابری بر آن است که وقتی بیعدالتی مانع تساوی حقوق افراد شود، افراد احساساتی همچون ناامیدی، خشم و تنفر را تجربه میکنند که موجب برانگیختن آنها برای از میان برداشتن بیعدالتی میشود. همچنین، یکی از روشهایی که نابرابری را احیا میکنند به کارگیری رفتارهای غیرمستقیم مخرب است (چوری و پاولسل[36]، 2004). در یک وضعیت مشابه، احساس عدالت و انصاف، تأثیرات مثبتی در یک شخص ایجاد خواهد کرد که موجب میشود شخص بکوشد که با افزایش میزان رفتار شهروندی خود تصمیمگیری کند (مورمن[37]، 1991).
چارچوب نظری
مدل پژوهش حاضر در شکل 1 ارائه شده است. این مدل که از نظریة مبادلة اجتماعی و تحریک و تهاجم ریشه گرفته نشان میدهد که عدالت توزیعی، رویهای و تعاملی ادراکشدة مشتری، باعث ایجاد عواطف مثبت بیشتر و عواطف منفی کمتر میشود. عواطف مثبت نیز به رفتار شهروندی مشتری بیشتر و عواطف منفی به رفتار بدکارکرد مشتری بیشتر منجر خواهد شد. براساس نظریة مبادلة اجتماعی عدالت توزیعی بر نقش برابری تمرکز میکند. افراد، انصاف از مبادله را با مقایسة دروندادها نسبت به بروندادهایشان ارزیابی میکنند، به طوری که یک نمره برابری شکل میگیرد تا جایی که این نمره برابری سهمی از نمرات دیگر مشتریان است، مشتریان ممکن است احساس کنند که با آنها منصفانه رفتار شده است (ماکس هام و نت میر[38]،2002). عدالت توزیعی با انصاف ادراکشده از پیامدها سروکار دارد (بلاگت و همکاران[39]،1997). پژوهشهای پیشین نشان دادهاند که عدالت توزیعی واکنشهای عاطفی روی بروندادهای خاص تأثیر میگذارد. بنابراین، هنگامی که بروندادی غیرمنصفانه ادراک شود، عواطف افراد را تحت نفوذ خود در میآورد و باعث ناراحتی، شادی، غرور یا گناه میشود (کوهن-کاراش و اسپکتور[40]، 2001). در یک موقعیت توزیع خدمت، نتیجة نابرابری میتواند عواطف منفی مانند نارضایتی باشد که اگر ارائهکنندة خدمت متوجه نباشد، هزینههای مشابهی برای مشتریان به وجود میآورد؛ هرچند عواطف مثبت وقتی شکل میگیرد که مشتریان معتقدند برونداد بیش از درونداد صرفشدة آنان است (مک کالات، بری و یاداو[41]، 2000). عدالت رویهای در برگیرندة رویههایی است که به طور شفاف از عملکرد سیستم ارائة خدمات سازمان حمایت میکند. زمانی که سازمان بهخوبی و کارآمد اداره شود، در مشتریان نگرشهای مثبت از سازمان شکل میگیرد و آنان کیفیت خدمات سازمان را عالی تلقی میکنند. (کراپانزانو، پریحر و چن[42]، 2002)؛ در نتیجه مشتریان عواطف مثبتی تجربه میکنند. هنگامی که مشتریان فرایندهای رویهای سازمان را منصفانه دریافت کنند، احتمال کمتری وجود دارد که عواطف منفی احساس کنند و بیشتر عواطف مثبت ادراک میکنند (چی بت و اسلاسارسیک[43]، 2005). براساس نظریة هومانز (1974) با کسانی که منصفانه رفتار شود، تجربة عواطف مثبت خواهند داشت اما آنانی که ارزشگذاری نشوند عواطف منفی را تجربه خواهند کرد (یی و گونگ، 2008). گیلیلند و فولگر (1999) زمان انتظار انصاف را نمونهای از عدالت رویهای میدانند و معتقدند که درک مشتری از زمان انتظار بیش از حد، پیشبینیکنندة معنادار نارضایتی و نوعی عاطفة منفی است (یی و گونگ،2008). به طور مشابه، اسکارلیسکی و فولگر[44](1997) نشان دادهاند که افراد با عواطف منفی همچون ناراحتی و تمایل به تلافی، به عدالت رویهای پاسخ میدهند.
نظریة کنترل عواطف کاربردی چی بت و اسلاسارسیک (2005) نشان میدهد که درک عدالت مشتری با عواطف در یک بافت بهبود خدمت، رابطه دارد. آنها معتقدند که این نظریه را میتوان در یک موقعیت تحویل خدمت برای عدالت رویهای نیز به کار گرفت. براساس قضیة کنترل عواطف، افراد طوری رفتار میکنند که عواطف آنان متناسب با آن موقعیت باشد. وقتی تجربة مشتری از دریافت خدمت پذیرفتنی نباشد، بهخصوص یک تعامل غیرمنصفانه با کارمندی که خدمات ارائه میکند، ممکن است عواطف منفی ابراز کند. پژوهشهای پیشین نشان میدهند که ادراک از عدالت را محاسبه میکنند؛ اما بیش از آن، تجربة مبتنی بر عدالت را در نظر میگیرند و به عواطف واکنش نشان میدهند (چی بت و اسلاسارسیک، 2005). عاطفه به مشتریان کمک میکند تا با استرس ذاتی موقعیت تحویل خدمات سازگار شوند. با توجه به عدالت تعاملی که برخورد منصفانه بینفردی با کارکنان تعریف شده است، مشتریانی که تجربیات نامطلوبی از تعامل با کارکنان دارند، در انطباق با استرس از خویش عواطف منفی بروز میدهند و در مقابل، مشتریانی که ابراز علاقه، مهربانی و ادب از کارکنان دریافت کنند، از خود عواطف مثبت نشان میدهند.
نظریهپردازان نشان دادهاند که حالات عاطفی فردی ممکن است بر میزانی که افراد از خود رفتار شهروندی نشان میدهند تأثیر بگذارد (ویلیامز و شیا[45]، 1999). پژوهشهای اولیه نشان میدهد که وقتی افراد عواطف مثبت دارند، بیشتر احتمال دارد از خود رفتار شهروندی بروز دهند. گئورگ[46](1991) میگوید که عاطفة مثبت باعث میشود افراد محرک را در یک دریچة مثبتتری دریافت کنند و برای افراد دیگر جذابتر شوند. درنتیجه، افرادی که عاطفة مثبت دارند با محبت به کارکنان و مشتریان مینگرند و دیدگاه اجتماعی ارزشمندتری دارند. پژوهشها مؤید آن ست که همة این عوامل به رفتار شهروندی کمک میکنند. اسپکتور و فاکس (2002) مدعی هستند که افراد دارای عاطفة مثبت در رفتاری درگیر میشوند که عواطفشان را حمایت کند و به آنها احساس خوبی بدهد. آنها نشان میدهند که رفتاری همچون نوعدوستی مشابه رفتار شهروندی است.
واتسون و کلارک (1984) دریافتند افرادی که در معرض عواطف منفی بسیاری هستند، بیش از کسانی که با عواطف منفی اندک روبهرو هستند دشمنی میکنند، متوقعاند و غیردوستانه عمل میکنند. در مقایسه با شخصی که نمرات پایینی در سنجش عواطف منفی به دست میآورد، افرادی که نمرات بالایی در چنین مقیاسی به دست آورند (یی و گونگ،2008 )، میتوانند ناراضی همیشگی، ناراحت و دارای تجربة استرس بد در موقعیتهای متفاوت توصیف شوند (اسکارلیسکی، فولگر و تسلاک[47]، 1999). بر اساس پژوهشهای پیشین، افرادی که در آنها از دیگران احساس بدی ایجاد میشود برای اینکه احساس بهتری در خودشان ایجاد کنند، درگیر رفتار بدکارکردی همچون تلافی جویی میشوند (اسپکتور و فاکس، 2002). داگلاس و مارتینکو[48](2001) توضیح میدهند که عواطف منفی با پرخاشگری رابطه دارد. آیزنک و گادجانسون (1989) متذکر میشوند که عاطفه منفی ممکن است باعث تخلف شود؛ تخلفی که تمایل به نقض کدهای اخلاقی و درگیری در رفتار نفاقانگیز تعریف میشود (یی و گونگ،2008). عاطفة منفی با خود گزارشیهایی از وندالیزم بین فردی، خشونت و سرقت مرتبط شده است(هیون[49]، 1996).
عدالت توزیعی |
عواطف مثبت |
عواطف منفی |
عدالت رویه ای |
رفتار شهروندی |
رفتار بد کارکرد
|
عدالت تعاملی |
نگارة 1. مدل مفهومی پژوهش برگرفته از یی و گونگ (2008)
بنابراین، این مطالعه بر ادراک مشتری از عدالت که مقدمة رفتار شهروندی مشتری و رفتار بدکارکرد مشتری[50] بوده تمرکز میکند. در این پژوهش عواطف مثبت و منفی دو متغیر واسطهای در پیوند بین ادراک از عدالت مشتری با رفتار شهروندی مشتری و رفتار بدکارکرد مشتری در نظر گرفته شدهاند. مفهوم متغیر واسطهای مذکور این است که این دو متغیر ابتدا از عدالت مشتری تأثیر پذیرفته سپس این تأثیرات را به رفتارهای نهایی(شهروندی و بدکارکرد) منتقل میکنند. بنابراین عدالت مشتری، براساس رویکرد رویداد میانجی ابتدا باعث ایجاد عواطف میشوند و پس از ایجاد عواطف، بر مبنای رویکرد همخوانی نگرش-رفتار، زمینة افزایش رفتارهای شهروندی مشتری و کاهش رفتارهای بدکارکرد مشتری را فراهم میآورند. این مدل بازاریابی آموزشی بر اسا نظریة مبادله اجتماعی، نظریة کنترل عواطف و نظریة محرک-ارگانیزم-پاسخ شکل گرفته است. در پژوهش حاضر ادراک عدالت و عواطف، متغیر پیشبین و رفتار شهروندی و بدکارکرد دانشآموز، متغیر ملاک در نظر گرفته شده است و هدف اصلی پژوهش تبیین رابطه ساختاری ادراک از عدالت و ابعاد آن و عواطف با رفتار شهروندی و رفتار بدکارکرد دانشآموزان است. مدل مفهومی پژوهش در نگارة 1 ارائه شده است.
جنبة نوآوری پژوهش: نوآوری پژوهش این است که تاکنون مدلی جامع برای ارزیابی نگرش، عواطف و رفتار مشتری در حوزة سیستمهای آموزشی در پژوهشهای داخلی و خارجی ارائه نشده است و پژوهشهای پیشین متغیرهای نگرشی، عاطفی و رفتاری به طور جداگانه یا در کنار هم در محیطهای صنعتی و خدماتی را بررسی کرده است.
روش پژوهش
با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر تعیین روابط علّی ادراک از ابعاد عدالت و عواطف مثبت و منفی مشتری با رفتارهای شهروندی و بدکارکرد مشتری بود، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها توصیفی-همبستگی و از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است و جامعة آماری آن را تمام دانشآموزان دختر و پسر سال سوم و پیشدانشگاهی شهر گلپایگان با حجم 1607 نفر بوده است که ابتدا براساس جدول کوهن، مانیون و موریسون (2000)، 306 نفر برای حجم نمونه تعیین شدند؛ سپس به شیوة نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم و به نسبتی که در جدول 1 آمده ابزارهای اندازهگیری پژوهش بین مشارکتکنندگان توزیع شده است. از مجموع 306 مقیاس توزیعشده تعداد290 عدد برگشت داده شده و تجزیه و تحلیل شده است، بنابراین میزان بازگشت ابزار اندازهگیری 94درصد بوده است. جدول تناظری تعداد دانشآموزان کلاسهای سوم متوسطه و پیشدانشگاهی به تفکیک دختر و پسر به همراه حجم نمونه در اینجا ترسیم شده است. برای سنجش این موضوع که مقیاسهای بررسیشده تا چه حد سازه یا صفت مورد نظر را بهخوبی نمایان میسازد، از روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) استفاده شده است.
جدول1. جدول تناظری تعداد مشارکت کنندگان در پژوهش
شرکت کنندگان |
حجم جامعه |
حجم نمونه |
دانشآموزان دختر کلاسهای سوم متوسطه |
485 |
99 |
دانشآموزان پسر کلاسهای سوم متوسطه |
515 |
104 |
دانشآموزان دختر پیش دانشگاهی |
289 |
59 |
دانشآموزان پسر پیش دانشگاهی |
218 |
44 |
جمع |
1607 |
306 |
ابزارهای جمعآوری اطلاعات شامل 6 ابزار معتبر به شرح ذیل است:
ادراک از عدالت مشتری:
1- عدالت توزیعی بلادجیت، هیل و تکس (1997): این مقیاس دارای سه گویه بوده که میزان ادراک عدالت را بر اساس خدمات ارائهشده اندازهگیری میکند. اعتبار این مقیاس براساس پژوهش یوجی و یانگ(2008) 90/0 محاسبه شده است.
2- عدالت رویهای ماکسام و نت میر (2002) و ورهیس و برادی (2005): این مقیاس دارای سه گویه بوده که میزان ادراک عدالت را بر اساس سیاستها و روشهای اجرایی اندازهگیری میکند. اعتبار این پرسشنامه بر پایة پژوهش یوجی و یانگ (2008) 91/0 به دست آمد.
3- عدالت تعاملی کُری -اسد و پالسل (2004): این مقیاس دارای سه گویه بوده که میزان ادراک عدالت را بر اساس روش برخورد و مراودات اندازهگیری میکند. اعتبار این پرسشنامه براساس پژوهش یوجی و یانگ (2008) 92/0 است.
با استناد به آزمون کیزر مایر - الکین (86/0= KMO) وکرویت بارتلت برابر با 51/890 در تحلیل عاملی تأییدی سه عامل برای مقیاس ادراک از عدالت مشتری استخراج شد. همچنین نتایج نشان داده که مقدار واریانس تبیینشده برای هر یک از عوامل اول تا سوم به ترتیب 38/24، 21/22 ، 95/20 بر آورد شده است که در مجموع 56/67 از واریانس کل سازه عدالت را تبیین میکند.
4- رفتار شهروندی بتنکورت (1997): مقیاسی هفتگویهای است که رفتار و انتظارات مناسب از دانشآموزان را در محیط آموزشگاهی اندازهگیری میکند. آزمون کیزر مایر - الکین (76/0= KMO) و کرویت بارتلت در تحلیل عاملی تأییدی برابر با 86/426 و یک عامل را استخراج کرده است. همچنین نتایج نشان میدهد که مقدار واریانس تبیینشده برای مقیاس تکعاملی رفتار شهروندی 160/30 برآورد شده است که در مجموع 160/30 از واریانس کل سازه را تبیین میکند. یک نمونه از گویههای مقیاس عبارت است از من بهدقت به سیاستها و قوانین آموزشگاه عمل میکنم.
5- رفتار بدکارکرد لی و آلن(2002): این مقیاس دارای هشت گویه بوده که رفتارهای نامناسب و اخلالگر در محیط کلاس و آموزشگاه را اندازهگیری میکند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی برای تعیین روایی سازه مقیاس نشان داده که آزمون کیزر مایر - الکین (85/0=KMO)، کرویت بارتلت برابر با 51/983 و یک عامل استخراج شده است. این یافتهها نشان میدهند که مقدار واریانس تبیینشده برای مقیاس تکعاملی رفتار بدکارکرد 62/51 برآورد شده که در مجموع 62/51 از واریانس کل سازه را تبیین میکند. یکی از گویههای آن به این ترتیب است: کلاس را بدون دلیل ترک میکنم.
6- ارزیابی عواطف مثبت ایزارد (1991) و منفی واتسون، کلارک و تلگن (1988): این مقیاس دارای شش گویه بوده که عواطف و احساسات دانشآموز را دربارة کلاس درس و محیط آموزشگاهی اندازهگیری میکند. اعتبار این مقیاس براساس پژوهش یوجی و یانگ (2008) برای عواطف مثبت 94/0 و عواطف منفی 91/0 به دست آمد.
دو مقیاس، جوابهای دانشآموزان را سنجش کرده است. برای تعیین روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که نتایج آزمون کیزر مایر - الکین (78/0= KMO) و کرویت بارتلت برابر با 48/932 و دو عامل استخراج شد. نتایج مؤید آن است که مقدار واریانس تبیی شده برای هر یک از عوامل اول و دوم به ترتیب 72/39 و 25/39 برآورد شده است که در مجموع 98/78 از واریانس کل سازه را تبیین میکند. این مقیاسها براساس طیف هفتدرجهای لیکرت از کاملاًمخالفم =1 تا کامللًموافقم = 7 تنظیم شده بود. برای تعیین پایایی مقیاسها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج آن در جدول 2 گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از بستة نرمافزار آماری در علوم اجتماعی نسخة20 و لیزرل نسخة 8/8 استفاده شده است.
جدول 2. مقیاسهای اندازهگیری در پژوهش
مقیاس |
تعدادگویه |
آلفای کرونباخ |
منبع |
عدالت توزیعی |
3 |
70/0 |
بلاگت و همکاران، 1997 |
عدالت رویهای |
3 |
77/0 |
مکسام و همکاران، 2002 |
عدالت تعاملی |
3 |
77/0 |
کُری اسد و پال سل، 2004 |
رفتار شهروندی |
7 |
73/0 |
بتنکورت، 1997 |
رفتاربدکارکرد |
8 |
86/0 |
لی و آلن، 2002 |
عواطف مثبت |
6 |
85/0 |
ایزارد، 1991 |
عواطف منفی |
84/0 |
واتسون وهمکاران، 1988 |
یافتهها
در مطالعة حاضر تعداد 306 دانشآموز از طریق مقیاس مطالعه شدهاند. از این تعداد 16 مقیاس به دلیل نقص اطلاعات کنار گذاشته شدند و تعداد 290 مقیاس تحلیل شدهاند که از این تعداد 48/54 درصد دختر؛ 52/45 درصد پسر و 48/64 درصد پایة سوم و 52/35 درصد پیشدانشگاهی بودهاند. برای بررسی رابطة بین عدالت و عواطف مشتری از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن در جدول 3 گزارش شده است.
متغیر ملاک متغیر پیش بین |
عواطف مثبت بر مشتری |
عواطف منفی بر مشتری |
عدالت توزیعی |
419/0 |
215/0- |
عدالت رویهای |
449/0 |
251/0- |
عدالت تعاملی |
42/0 |
286/0- |
جدول3. ضرایب همبستگی متقابل عدالت و عواطف مشتری
*همه ضرایب در سطح 01/0P< معنیدار است
یافتههای جدول3 نشان میدهد که ضرایب همبستگی بین ابعاد سهگانه عدالت توزیعی، رویهای و تعاملی با عواطف مثبت بر مشتری مثبت و معنیدار و با عواطف منفی مشتری، منفی اما معنیدار است (01/0>p). بنابراین میتوان پذیرفت با گسترش ابعاد سهگانة عدالت (توزیعی، رویهای، تعاملی) عواطف مثبت مشتری افزوده و عواطف منفی آن کاهش مییابد. مدل معادلات ساختاری رابطه بین عدالت توزیعی، رویهای و تعاملی و عواطف مثبت و منفی با رفتار شهروندی و بدکارکرد از معناداری مناسب برخوردار بوده که در جدول 4 گزارش شده است. یافتههای جدول 4 نشان میدهد که عدالت رویهای و تعاملی از طریق عواطف مثبت بر رفتار شهروندی اثر میگذارد و عدالت توزیعی، رویهای و تعاملی به واسطة عواطف منفی بر رفتار بدکارکرد اثر میگذارد. برای بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش از مدل معادلات ساختاری با کمک نرمافزار لیزرل استفاده شد که خروجی لیزرل در نگارة 2 آمده است.
جدول 4. رابطة بین عدالت و عواطف با رفتار شهروندی و رفتار بدکارکرد دانشآموزان براساس مدل معادلات ساختاری
شاخص آماری روابط بین متغیرها |
ضریب مستقیم |
ضریب غیر مستقیم |
ضریب کل |
خطای استاندارد |
مقدارt |
R2 |
نتیجه |
سؤال1 عدالت توزیعی |
1 |
- |
1 |
07/0 |
07/24 |
1 |
|
سؤال2 عدالت توزیعی |
44/0 |
- |
44/0 |
19/0 |
12/8 |
19/0 |
|
سؤال3 عدالت توزیعی |
58/0 |
- |
58/0 |
20/0 |
70/8 |
21/0 |
|
سؤال4 عدالت رویهای |
76/0 |
- |
76/0 |
19/0 |
51/14 |
57/0 |
|
سؤال5 عدالت رویهای |
72/0 |
- |
72/0 |
13/0 |
55/13 |
52/0 |
|
سؤال6 عدالت رویهای |
69/0 |
- |
69/0 |
15/0 |
69/12 |
48/0 |
|
سؤال 7 عدالت تعاملی |
81/0 |
- |
81/0 |
15/0 |
15/16 |
66/0 |
|
سؤال8 عدالت تعاملی |
76/0 |
- |
76/0 |
15/0 |
11/15 |
61/0 |
|
سؤال 9 عدالت تعاملی |
56/0 |
- |
56/0 |
23/0 |
66/9 |
34/0 |
|
عدالت توزیعی عواطف منفی |
16/0- |
- |
16/0- |
07/0 |
04/2- |
17/0 |
|
عدالت رویهای عواطف مثبت |
50/0 |
- |
50/0 |
09/0 |
38/5 |
40/0 |
|
عدالت رویهای عواطف منفی |
29/0- |
- |
29/0- |
12/0 |
47/2- |
17/0 |
|
عدالت تعاملی عواطف مثبت |
18/0 |
- |
18/0 |
09/0 |
07/2 |
40/0 |
|
عدالت تعاملی عواطف منفی |
24/0- |
- |
24/0- |
10/0 |
44/2- |
17/0 |
|
عواطف مثبت رفتار شهروندی |
50/0 |
- |
50/0 |
20/0 |
46/5 |
25/0 |
|
عواطف منفی رفتار بدکارکرد |
43/0 |
- |
43/0 |
17/0 |
69/5 |
18/0 |
|
عدالت توزیعی رفتار شهروندی |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
|
عدالت رویهای رفتار شهروندی |
- |
25/0 |
25/0 |
06/0 |
96/3 |
10/0 |
نگارة 2- مدل معادلات ساختاری پژوهش
شاخصهای برازش مدل ساختاری عدالت و عواطف بر رفتار شهروندی و رفتار بدکارکرد در جدول 5 گزارش شده است.
جدول 5. شاخصهای برازندگی مدل معادلات ساختاری
شاخصها |
𝝌2 |
df |
GFI |
AGFI |
CFI |
PNFI |
میزان |
97/1169 |
423 |
98/0 |
9/0 |
99/0 |
96/0 |
ملاک |
کمتر از 3 |
- |
بیش از 90/0 |
بیش از 90/0 |
مساوی و بیش از 90/0 |
بیش از 90/0 |
تفسیر |
برازش مطلوب |
- |
برازش مطلوب |
برازش مطلوب |
برازش مطلوب |
برازش مطلوب |
مدلیابی معادلات ساختاری دارای پارامترهای برازندگی و مدل ساختاری است. متداولترین روش برای برآورد پارامترهای بهترین برازندگی در مدلسازی معادلات ساختاری، روش بیشینة احتمالی نامیده میشود. این روش یک فرایند تکرارشونده است که در آن مجموعهای از پارامترها برآورد میشود. بر پایة این برآورد اولیه، تابعی به نام تابع برازندگی محاسبه میشود، این تابع در اصل، ضریبی است که برازندگی پارامترها را با دادهها توصیف میکند. دومین برآورد براساس نخستین برآورد به دست میآید تا تابع برازندگی کوچکتر حاصل شود. در این موقع مدل مورد نظر در یک مجموعة نهایی از پارامترها همگرا شده است. وقتی یک مدل دقیقاً مشخص شود و دارای ویژگیهای همانند باشد و برآورد و آزمون امکانپذیر شود، در این صورت برای برازندگی آن میتوان از شاخصهای زیر استفاده کرد که در این مدل از آنها سود برده شده است: 1- اندازههای لیزرل (AGFI, GFI) که به ترتیب شاخص برازندگی و شاخص تعدیلشدة برازندگی نامیده میشوند، 2- شاخص برازندگی تطبیقی (CFI)، 3- شاخص نرمشده برازندگی (NFI) و 4- آزمون مجذور کای (2𝝌). مدل ساختاری شامل مجموعة معادلات ساختاری است که روابط علّی ممکن بین متغیرها را توصیف میکند. در این فرایند ابتدا یک سلسله مراتب علّی مطرح میشود که در آن برخی از متغیرها ممکن است علت احتمالی متغیرهای دیگر باشند، اما به طور قطع نمیتوانند معلول آنها باشند. بنابراین مدل برازششدة این پژوهش برحسب مدل ساختاری و پارامترهای برازندگی در شکل 2 آمده است. از مجموعة آمارة برازش، 5 شاخص مطلوبیت برازش AGFI ، GFI، NFI، CFI و 𝝌2 در این مدل اندازهگیری شده است. 𝝌2 این آزمون را بررسی کرد که تا چه اندازه مدل مدنظر با الگوی همپراشی بین متغیرهای مشاهدهشده هماهنگ است؛ اما به دلیل اینکه این شاخص بهشدت متأثر از حجم نمونه قرار میگیرد و برای نمونههای بزرگتر از 200 نفر همیشه معنادار است، برای برازش مدل نمیتوان صرفاً به آن تکیه کرد. یافتههای جدول 5 گویای آن است که مدل معادلات ساختاری روابط بین متغیرها، از شاخصهای برازندگی مناسبی برخوردار است و مدل استخراجشده میتواند ابزار مناسبی برای نشاندادن رابطة ساختاری بین عدالت توزیعی، رویهای، تعاملی و عواطف منفی و مثبت با رفتار شهروندی و رفتار بدکارکرد باشد. شاخصهای NFI، AGFI, GFI هرچه به یک نزدیک باشد برازش کامل مدل را نشان میدهند. شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) هرچه به یک نزدیکتر باشد، مطلوبیت بیشتر مدل را نشان میدهد. نتایج جدول 5 نشان میدهد که مقدار آمارة 𝝌2 برابر با 97/1169 با درجة آزادی 423 است که حاصل تقسیم مجذور کای بر درجة آزادی (76/2) کمتر از 3 بوده که پذیرفتنی بوده و مدل تأیید میشود. مقدار (AGFI) برابر 9/0 و نشاندهندة برازش مدل است. شاخص نیکویی برازش (GFI) 98/0 است که نشاندهندة پذیرفتنیبودن این میزان برای برازش مطلوب مدل است. شاخص نیکویی برازش اصلاحشده، شاخص برازش تطبیقی (CFI)99/0 و شاخص برازش مقتصد هنجارشده (PNFI) 96/0است که همگی نشاندهندة برازش مطلوب و تأیید مدل پژوهش است.
بحث و نتیجهگیری
رابطة بین ابعاد سهگانة عدالت توزیعی، رویهای و تعاملی با عواطف مثبت و منفی مشتری با رفتار شهروندی و بدکارکرد مشتری بر اساس یافتههای این پژوهش تأیید شده است. این یافتهها با یافتههای محققان مختلف از جمله یی وگانگ (2008) و قاسمی و امیری (1389) همسوییهای زیادی دارد. ضرایب همبستگی (جدول3) نشان میدهدکه ابعاد سهگانة عدالت توزیعی، رویهای و تعاملی با عواطف مثبت مشتری دارای رابطة مثبت و معنیدار و با عواطف منفی مشتری دارای رابطة منفی اما معنیدار هستند. براساس تئوری مبادلات اجتماعی، هنگامی که درآمد یا کالا ناعادلانه درک شود، عواطف منفی مانند خشم و عصبانیت به وجود میآید. زمانیکه دانشآموزان برنامههای مدرسه را غیرمنصفانه ارزیابی کنند، روی عواطف منفی آنها تأثیر میگذارد. روشهای ناعادلانه پیامدهای ضعیفتر را به دنبال دارد و باعث کاهش رضایت مشتری میشود. زمان انتظار منصفانه یک مثال از عدالت رویهای است که اگر زمان انتظار بیش از اندازه طولانی شود، باعث نارضایتی مشتری میشود که یک عاطفة منفی است. برای دانشآموزان، اگر رویهها عادلانه نباشند روی عواطف منفی آن تأثیر میگذارد. عدالت تعاملی کیفیت رفتار بین شخصی در طول اجرای رویههاست. دانشآموزان احساس میکنند زمانی که مدرسه با آنها با بیادبی رفتار میکند چیز کمتری به دست آورد اند. اگر دبیران با دانشآموزان با احترام رفتار نکنند و به شکل صحیح با آنها ارتباط برقرار نکنند، آنها عواطف منفی از خود بروز میدهند. بنابراین وجود رابطة منفی بین ابعاد عدالت با عواطف منفی مشتری منطقی است. از طرف دیگر، بین انصاف ادراکشدة دانشآموزان، رویههای استفادهشده در تصمیمگیری و تعاملات بین افراد و نگرشهای مثبت آنها ارتباط وجود دارد؛ پس وجود رابطة مثبت بین ابعاد عدالت با عواطف مثبت نیز منطقی است؛ چون در عواطف مثبت، افراد متعهد به بروز رفتاری میشوند که از احساساتشان پشتیبانی کرده و احساسات خوبی را برایشان ایجاد میکند. نتایج جدول 4 نشان میدهد که عواطف مثبت بین رابطة عدالت رویهای، تعاملی با رفتار شهروندی مشتری و عواطف منفی بین رابطة عدالت توزیعی، رویهای و تعاملی با رفتار بدکارکرد دانشآموزان نقش میانجیگری ایفا میکند که این تأثیرات غیرمستقیم معنادار بودهاند. نتایج شاخصهای برازندگی مدل معادلات ساختاری (جدول5) نیز نشاندهندة برازش مطلوب و تأیید مدل پژوهش است.بر اساس مدل برازششده، عدالت توزیعی، رویهای و تعاملی در نظام آموزشی نیز همچون سایر واحدهای خدماتی بر عواطف و احساسات دانشآموزان تأثیر میگذارد (مک کالات، بری و یاداو،2000). در این پژوهش، ادراک از عدالت در دانشآموزان و عواطف عوامل زمینهساز بروز رفتارهای شهروندی و بدکارکرد نام برده شده است، اما لزوم پژوهشهای بیشتر برای درک بهتر اینکه چرا دانشآموز در رفتارهای شهروندی و بدکارکرد سهیم میشود، ضروری است. پیش از بیان پیشنهادها باید به این محدودیتها توجه داشت که گروه نمونة این پژوهش را دانشآموزان دورة متوسطه تشکیل دادهاند، پس در تعمیم نتایج به دیگر مقاطع باید با احتیاط برخورد کرد. نمونهای که نشاندهندة جمعیت عمومی است، به نسبت تصادفی قابلیت تعمیم بیشتری دارد. بنابراین بهتر است این موضوع در جامعههای دیگر نیز بررسی کرد. اگرچه روش انجام پژوهش حاضر علّی- همبستگی بوده اما نمیتوان از یافتههای آن استنباط علت و معلولی به عمل آورد. نتیجة پژوهش نشان میدهد که ابعاد مختلف عدالت موجب برانگیختن احساسات متفاوتی در بین دانشآموزان میشود که این خود زمینهساز بروز رفتارهای گوناگون میشود. در نهایت بر اساس تأیید روابط مختلف بین متغیرهای عدالت، عواطف و رفتارهای شهروندی مشتری مدل نهایی دربارة عوامل مؤثر در شکلگیری و بروز رفتارهای شهروندی و بدکارکرد در دانشآموزان ارائه شده است. بر همین اساس، میتوان پیشنهاد کاربردی را چنین بیان کرد که مدیران مدارس با توجه و تمرکز بیشتر به یافتههای این پژوهش، به شکلدهی صحیح عدالت توزیعی، رویهای و تعاملی دانشآموزان در کل مدرسه روی آورده تا با تعدیل عواطف آنها در تمایل به بروز رفتار شهروندی و کاهش رفتار بدکارکرد دانشآموزان گام بردارند. همچنین رفتارهای بدکارکرد را مبتنی بر اصلاح ادراک دانشآموزان از عدالت و عواطف مدیریت کنند؛ چراکه اگر دانشآموزان نگرشی منفی به کیفیت خدمات داشته باشند، ارتباط خود را با مدرسه قطع میکنند و این به معنای از دست دادن مشتری و تدوام نداشت شهرت برای مدرّس خواهد بود. از طرفی یکی از مهمترین دستاوردهای این پژوهش معرفی مدل ایرانیشدة یی و گونگ (2008) در سیستم آموزشی است. اگرچه نظامهای آموزشی نیز بخشی از سیستمهای خدماتی هستن، ولی تاکنون در حوزة مطالعات بازاریابی به مفاهیم رفتار شهروندی مشتری و عواطف و ادراکات آنها در مدرسه پرداخته نشده بود که به نوعی این مطالعه سرآغازی در تدوین مدلها و معرفی نظریههای بازاریابی در سازمانهای آموزشی با توجه به محیط رقابتی کنونی است.
[1].Customer citizenship behavior
[2].Aherne et al.
[3].Bowen
[4]. Yi&Gong
[5].Halbesleben & Buckley
[6].Organ
[7]. Customer citizenship behavior
[8] .Porricelli et al.
[9].Wilches-Alzate
[10].Groth
[11].Customer discretionary behavior
[12].Organizational citizenship on the part of customers
[13].voluntary performance
[14].extra-role behaviors
[15] Spector & Fox
[16].Theft
[17].Shoplifting
[19].Vandalism
[20].Violence
[21].Resistance
[22].Aggression
[24].Fullerton& Punj
[25] .Gong, Yi and Choi
[26] .Daunt&Harris
[27]. Gardner
[28].Watson et al.
[29] . Customer justice perception
[30] . Homburg&Furst
[31] . Blodgett et al.
[32] .Voorhees&Brady
[33] . Distributive justice
[34] . Procedural justice
[35] . Interactional justice
[36] . Chory & Paulsel
[37] . Moorman
[38] . Maxam and Netemeyer
[39] . Blodgett, Hill & Tax
[40] . Cohen-Charash & Spector
[41] . McCollough, Berry & Yadav
[42] . Cropanzano & Chen
[43] . Chebat & Slusarczyk
[44] . Skarlicki& Folger
[45] . Williams & Shiaw
[46] . George
[47] . Skarlicki, Folger & Tesluk
[48] . Douglas & Martinko
[49] . Heaven
[50] . customer dysfunctional behaviors