The effect of strategic orientation on export performance in the exportin company Bushehr

Document Type : Original Article

Authors

1 Assistant Professor, Persian Gulf University, Bushehr, Iran

2 Master of Business Management, Persian Gulf University, Bushehr, Iran

Abstract

Exports have direct effects on the development and economic growth of our country and therefore in the present world of turbulent and competition, existence of a sure approach in order to achieve short-term and long-term goals may help firms to participate in the ways of progress, growth and maturity, and it will it to appropriate position among managers and employees. Despite of experimental and theoretical advances in the field of strategy-performance, still there is a little agreement on the nature of the interaction of these two concepts. The aim of this study is to improve the export performance of companies according to the type of strategic orientation of the companies managers. Statistical population of this study are all the managers of active exporting companies in Boushehr that a total of 33 companies are real active, in this study the total of 33 companies are required. In cooperation with the Chamber of Commerce of the Boushehr, a total of 30 questionnaires were collected. For data analysis the method of structural equation modeling of Smart-PLS software was used. The results show that the aggressiveness strategy had no significant effect on export performance and according to T statistics, the research hypothesis is rejected. The results also show that the strategy of Future orientation, proactiveness and risk-taking are positive and significant impact on export performance.

Keywords


 

صادرات، یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های اقتصاد هر کشور است. صدور کالا و خدمات، مهم‌ترین منبع تأمین درآمد ارزی کشور محسوب می‌شود که نبض اقتصاد زنده و فعال دنیا را در دست دارد (کرم­پور، شریفی و صفابخش، 1391). در این شرایط، شرکت‌ها از راه‌های مختلف می‌کوشند تا کالاها و خدمات خود را در سرتاسر دنیا به­فروش­برسانند و سود خود را به حداکثر و بیشینه برسانند. شرکت‌ها با صادرات، می‌توانند با کمترین درگیری در فعالیت‌های محلی، محصول خود را در بازارهای خارجی عرضه کنند (مورگان[1] و همکاران،2004).

به­هرحال، توسعۀ صادرات و ورود صحیح به بازارجهانی، همچنین حفظ شرایط و ماندگاری در آن جز با یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی به­دست نمی­آید. بنابراین، با توجه به ضرورت و اهمیّت توسعۀ فعالیت‌های صادراتی، شرکت‌ها برای بقاء و موفقیت در این فعالیت‌ها نیازمند شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی خود هستند. میزان موفقیت یک شرکت در امر صادرات را می‌توان با عملکرد صادراتی آن ارزیابی کرد (گادوین[2] و همکاران،2013). عملکرد صادراتی به این معناست که آیا شرکت توانسته است به اهداف خود دست یابد (شمساده و یونس علی[3]،2006).

 تحقیقات مختلفی در زمینۀ عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی انجام شده است. در این مطالعات، مجموعه عواملی از قبیل اندازۀ شرکت، تجربه صادراتی، تکنولوژی تولید، قیمت، جهت‌گیری استراتژیک بازار محلی، تفاوت‌های فرهنگی، مزیت رقابتی، آمیخته بازاریابی شرکت، نوآوری، بازارگرایی صادراتی و غیره بررسی شده­اند (ازهر[4]، 2008؛ گادوین[5] و همکاران،2013 ؛ میلی تیادیس[6] و همکاران، 2008). گفتنی است که موفقیت سازمان‌های صادرکننده در بازار بین‌المللی اتفاقی نیست. رقابت از یک­سو و تغییرات مداوم از سوی دیگر، سازمان‌ها را با شرایط پیچیده‌ای روبه­رو می‌کند که نیاز به استراتژی و برنامه بلندمدت را نیز یادآور می‌شود. درهمین­ راستا، یکی از مقدمات داشتن صادرات موفق، استراتژی و برنامه بلند‌مدت مناسب است و لازمه برنامه‌ریزی و توسعۀ استراتژیک صحیح، داشتن مقدمات آن، از جمله جهت‌گیری استراتژیک صحیح است (ازهر، 2008؛ جانتونن[7]و همکاران، 2008). جهت­گیری استراتژیک، اقدامی رقابتی در بازار تعریف می­شود (ژنگ[8] و همکاران، 2010)

 ازآنجاکه این مطالعه جهت‌گیری استراتژیک را از دید مدیران می‌کاود، همچنین ازاین­جهت­ که استراتژی بازاریابی و ارتباطات­ بین­ صادرکننده و­ سایر شرکای تجاری از جهت‌گیری استراتژیک منتج می‌شود، اهمیت بررسی جهت‌گیری استراتژیک را، یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر موفقیت صادرات، بازگو می‌کند. در این پژوهش اثر نوع‌شناسی جهت‌گیری استراتژیک شرکت‌های مورد مطالعه، بر اساس ابعادی چون آینده‌گرایی، ریسک‌پذیری، سلطه­جویی و‌‌ پیشگام­بودن بررسی می­شود. با توجه به ماهیت شرکت‌های صادراتی، موفقیت این شرکت‌ها، رمز بقای آنها در بازار رقابتی است. موفقیت صادراتی با عناوین مختلف عملکرد صادراتی و غیره بیان می‌شود، که تاکنون در قالب مدل جامعی که متأثر از این نوع‌شناسی جهت‌گیری استراتژیک باشد بررسی نشده است، بنابراین، برای برطرف­کردن شکاف نظری موجود، مسئله اصلی پژوهش این است که ابعاد جهت‌گیری استراتژیک چه تأثیری بر عملکرد صادراتی دارد تا بر اساس نتایج پژوهش راهکارهای اثربخشی در برای تقویت و بهبود عملکرد صادراتی ارائه شود.

 

مفاهیم و مبانی نظری

عملکرد صادراتی

عملکرد صادراتی، انعکاس­دهندۀ رفتار خاص یک شرکت در استفاده از منابع و قابلیت­هایش در موقعیت بین­الملل در یک زمان مشخص است. عملکرد صادراتی شرکت یکی از شاخص­های کلیدی موفقیت فعالیت­های صادراتی یک شرکت درنظر گرفته می­شود، که به­شکل یک پدیده گسترده مطالعه و بررسی می­شود (بلسکا و اسپاسوا[9]،2014). عملکرد صادراتی موتور محرک رشد اقتصادی کشورها و نیز عنصری حیاتی برای مزیت‌های رقابتی سازمان‌ها به­شمار می‌رود. تاکنون تعریف واحدی از عملکرد صادراتی ارئه نشده‌ است، زیرا تعاریف مفهومی، به زمینه‌ای که مطالعه در آن انجام گرفته بستگی دارد. عملکرد صادراتی استراتژیک به درجه‌ای که سازمان‌ در دستیابی به اهداف استراتژیک خود به­درستی عمل کرده اشاره دارد و شامل بهبود مزیت رقابتی، افزایش سهم بازر و تقویت موضع رقابتی است (تینجی و پرچاس[10]، 2011).

عملکرد صادراتی شرکت‌ها در تحقیقات گذشته، در سه بعد زیر بررسی می­شود: سطح صادرات، رشد صادراتی و سودآوری صادراتی. سطح صادرات، به یک شاخص سنتی که نشان­دهنده اهمیت صادرات برای شرکت است، اشاره دارد، درحالی­که رشد فروش و سودآوری، پویا هستند و بیشتر جنبه­های اقتصادی را مد نظر قرار می­دهند. میزان موفقیت یک شرکت در صادرات را می­توان با کارکرد صادراتی آن ارزیابی کرد. زو (1994) کارکرد صادراتی را میزان دستیابی به اهداف، وقتی که شرکت، محصولی را به بازار خارجی صادر می­کند. محققین در سنجش عملکرد از شاخص­های ذهنی عملکرد مانند رضایت مشتری، وفاداری مشتری و غیره، در برخی مطالعات از شاخص­های عینی عملکرد مانند حاشیه سود و غیره و در برخی دیگر برای سنجش عملکرد از شاخص­های ترکیب شاخص­های عینی و ذهنی استفاده شده است.

باتوجه به اینکه صادرات یک انتخاب استراتژیک برای شرکت است، اهداف آن می­تواند بین شرکت­ها، صنایع و موقعیت­های ملی و افق­های زمانی متفاوت باشند. در نتیجه مجموعه­ای از شاخص­های عملکرد صادراتی در ادبیات نظری وجود دارد. برای مثال کوتسیکا[11] و همکارانش (2000)، در تحلیل خود از 100 مقاله مرتبط با صادرات، 42 شاخص متفاوت عملکردی را شناسایی کرده­اند. اخیراً سوسا[12] (2004) در بررسی مقاله­های سال­های 1998 تا 2004، چهل و دو شاخص متفاوت را شناسایی کرده­اند (بلسکا و اسپاسوا،2014). سنجه­های عملکرد صادراتی معمولاً به سه گروه گسترده تقسیم می­شوند: 1. معیارهای اقتصادی و مالی، 2. معیارهای غیراقتصادی و 3. غیرمالی و معیارهای عمومی.

معیارهای اقتصادی به سه دستۀ معیارهای مربوط به فروش، معیارهای مربوط به سود و معیارهای مربوط به سهم بازار تقسیم می­شوند (بلسکا و اسپاسوا،2014). معیارهای غیراقتصادی به سه دستۀ معیارهای مربوط به بازار، محصول تقسیم می­شوند. معیارهای مربوط به بازار نسبت به دو معیار دیگر بیشتر بررسی شده­اند، هر چند که به­طور کلی آنها نیز به­ندرت تحقیق شده­اند. معیارهای عملکرد، از جمله نفوذ در بازارهای صادراتی را می­توان نام برد، که معیار تعداد کشور/ بازار صادراتی بیشتر از همه بررسی شده است. معیارهای مربوط به محصول، به تعداد محصولات جدید صادرشده، نسبت صادرات به گروه­های محصول و نسبت صادرات به توسعۀ محصول اشاره دارد.

برخی محققان، رویکرد عمومی را برای اندازه­گیری عملکرد صادراتی انتخاب کرده­اند. یک معیار عمومی، درجۀ رضایت مدیران صادراتی، از عملکرد کلی صادرات برای تعیین نتیجه از فعالیت­های صادراتی شرکت­های مرتبط است. معیار دیگر، موفقیت صادراتی درک­شده و درجه‌ای که اهداف صادراتی انجام شده است، به حساب می­آید (کاتسیکاس و همکاران ،2000).

در پژوهش حاضر، از معیارهای اقتصادی و معیارهای غیراقتصادی برای سنجش عملکرد صادراتی استفاده شده است. معیارهای کاربردی در سنجش عملکرد صادراتی، در این پژوهش عبارت‌اند از: رشد فروش صادرات، حجم فروش صادرات، سهم سود صادرات و رضایت عملیات صادراتی.

 

عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی

بلسکا و اسپاسوا[13] به بررسی جامع ادبیات نظری در مورد عوامل و معیارهای سنجش عملکرد صادراتی پرداخته‌اند که به سه روش ادبیات عملکرد صادراتی خلاصه شده است: الف) روش پراکنده که در آن انواع رویکردهای تحلیلی و روش‌شناختی وجود دارد. ب) روش مفهومی که شناسایی تعداد زیادی از عواملی است که تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد صادراتی شرکت دارند. ج) روش احتمالی که نتایج احتمالی از تأثیر عوامل مختلف بر عملکرد صادراتی را فراهم می‌کند (بلسکا و اسپاسوا،2014).

پژوهشگران دیگر نیز که در مطالعات خود به بررسی عوامل موفقیت صادراتی در شرکت‌های کوچک و متوسط پرداخته­اند، در نتایج خود جنبه‌هایی را برای تمایز بین شرکت‌های موفق و ناموفق تشریح کرده‌اند که به این شرح است: انگیزه برای افزایش برون­داد در سطح شرکت، بهبود برنامه‌ریزی عملیاتی، صدور گواهینامه بین‌المللی تضمین کیفیت، درصد زیاد فروش اختصاص‌یافته به نوآوری، نوآوری بسیار مکرر، کارکنان واجد شرایط و نوآورانه، اتحاد محلی برای نوآوری، داشتن هم‌پیمانان استراتژیک در کشور مقصد (مالدی‌فسی و کرسی[14]، 2014).

تن و سوسا[15] در پژوهشی که به ارتباط میان قابلیت‌های بازاریابی و مزیت رقابتی و عملکرد صادراتی متمرکز است، نشان داده­اند که مزیت رقابتی یک واسطه مهم در رابطه بین قابلیت‌های بازاریابی و عملکرد صادراتی است؛ به­ویژه پژوهشگران دریافته­اند که دو نوع مزیت رقابتی(هزینه کم و مزیت تمایز)، مداخله‌گر مثبت در تأثیر قابلیت‌های بازاریابی بر عملکرد صادراتی هستند (تن و سوسا، 2015).

تیناش[16] و همکارانش، در مطالعات خود نشان داده­اند که عوامل استراتژیک پیش‌کننده قوی برای شدت صادرات و رشد شدت آن هستند. درمقابل، عوامل مربوط به شرکت (عملکرد ساختار محور، دیدگاه میتنی بر منبع)، قدرت تبیین‌کنندگی کمتری در پیش‌بینی عملکرد صادراتی دارند. با توجه به معیارهای عملکرد صادراتی، شدت صادراتی، بالاترین کارایی را دارد (تیناش و همکاران،2014).

ازیبو[17] و همکاران، به بررسی عوامل داخلی تأثیرگذار بر عملکرد صادراتی، در بخش صنایع نساجی و پوشاک اسپانیا و ایتالیا پرداخته­اند. آنها عوامل مورد نظر خودشان را در قالب تجربه صادراتی، قابلیت فنی شرکت، استراتژی صادراتی و اندازه شرکت معرفی کرده­اند. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که تجربه بین‌المللی ازجمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر عملکرد صادراتی است. دیگر عوامل مؤثر عبارت‌اند از: تجربه صادراتی، سرمایه‌گذاری در تحقیق‌ و توسعه و حمایت‌های دولتی (ازیبو و همکاران، 2007).

پاپادوپولس[18] و مارتین،[19] ارتباط میان بین‌المللی­کردن و عملکرد صادراتی را در قالب مدلی مطرح کرده­اند. تجربۀ بین‌المللی­کردن، سطح بین‌المللی­کردن و تعهد بین‌المللی ابعاد مدل را تشکیل می‌دهند. آنها دریافته­اند که سطوح مختلف بین‌المللی­کردن بر عملکرد صادراتی تأثیرات متفاوتی دارد (پاپادوپولس و مارتین، 2010).

 

جهت‌گیری استراتژیک

جهت­گیری استراتژیک اصولِ راهنمایی هستند که بر بازاریابی و تدوین استراتژی تجاری شرکت تأثیر می­گذارند. آنها دستورالعمل‌های استراتژیک اجراشده به­وسیله یک شرکت را انعکاس می­دهند که به رفتارهای صحیح برای عملکرد بهتر منجر می‌شود (تئودوسه [20]و همکاران، 2012). جهت­گیری استراتژیک به شیوه­ای که یک شرکت خود را با محیط بیرونی (صنایع/ رقبا) تطبیق می­دهد، اشاره دارد (مدانگلو[21] و همکاران،2011). جهت­گیری استراتژیک برای درک مدیریتی خاص، آمادگی­ها، تمایلات، انگیزه­ها و خواسته­هایی تعریف می­شود که راهنمای برنامه­ریزی استراتژیک و فرایند توسعه استراتژیک است (وود و رابرتسون[22]،1997).

دیدگاه‌های پیرامون ابعاد جهت‌گیری استراتژیک، این ابعاد را هدایت‌کنندۀ تمام جنبه‌های فعالیت شرکت‌ها و نه فقط در حوزه‌ای خاص مانند تولید یا فروش می­دانند. برای مثال در یک اظهارنظر گسترده محققانی مانند ون کاتارمن[23] و مورگان و استرانگ،[24] شش بعد جهت‌گیری استراتژیک همچون سلطه‌جویی، تحلیل­گری، تدافعی، آینده‌گرایی، پیشگامی و ریسک‌‌پذیری را شناسایی نمود‌ه‌اند. این ابعاد باعث نفوذ شرکت در همه جنبه‌ها شده و تمرکز شرکت را برروی هر یک از حوزه‌های خاص یا عوامل وظیفه‌ای بالا می‌برد (جانسون [25]و همکاران، 2012).

 

- تهاجمی بودن

تهاجمی بودن[26] نشان‌دهنده تمایل استراتژیک شرکت واحدی است که بر دستیابی به حوزه رقابتی تمرکز می‌کند (جانسون و سهی، 2001). یک شرکت سلطه‌جو، پی­در­پی تلاش می‌کند تا پیشرو باقی بماند و تمایل دارد تا به شکلی قدرتمند با رقبای خود، برای بهبود عملکرد و به­دست­آوردن سهم بیشتر از بازار به رقابت بپردازد (فریر، 2001). سلطه­جویی، به این معناست که شرکت در مورد رشد و برتری در بازارهایش و تخصیص همه منابع احتمالی، جاه­طلبانه عمل کرده است و کلیه راه‌های احتمالی را به­منظور تحقق این اهداف دنبال می­کند (هامل و همکاران، 1989). استراتژی سلطه‌جویی، شامل تعیین قیمت، در سطح پایین­تری از رقبای موجود در سطح بازار برای کالای تمام‌شده سازمان است (تالکه[27]، 2007).

 

- آینده­گرایی

آینده‌گرایی[28]، به دیدگاه زمانی شرکت اشاره دارد. این مفهوم بدین معناست که آنچه در آینده اتفاق می‌افتد، اهمیت دارد. شرکت‌های آینده‌نگر، بر روی ایجاد مزیت رقابتی پایدار فراتر از یک مقطع زمانی، به جای دستیابی به انتظارات مالی کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند (ونکتارمن، 1989). آینده‌نگری شامل پافشاری، صبر و تعهد سرمایه‌گذاری‌ها و منابع تخصیص داده‌شده در بیش از یک افق زمانی است (جورج [29]و هکاران، 2005). بر اثر پیدایش محیطی پرتلاطم در بازار رقابتی کنونی، تمرکز بر برنامه­های بلندمدت و وجود آینده­نگری در سازمان امری ضروری پنداشته می­شود (اکمان و ایلماز، 2008).

 

- ریسک‌پذیری

سازمان‌هایی با رویکرد ریسک‌پذیرانه، تمایل بیشتری برای ریسک‌پذیری، تمرکز و تلاش برای پیگیری فرصت‌های جدید دارند (پرز لینو وهکاران، 2011). تمایل به ریسک[30] شامل توجه و گرایش­ در سطح شرکت نسبت به ریسک‌پذیری در فعالیت‌ها و رویکردهای استراتژیک است (میلر و چن، 2004). ونکتارمن، در مطالعه ریسک­پذیری در مدیریت گفته است که چنین جهت­گیری­ خاص، به ویژگی­های شخصیتی مدیر و فرد تصمیم­گیرنده بستگی دارد. ازاین­رو، امکان دارد سازمانی با ریسک‌پذیری بالا در پروژه­ای سرمایه­گذاری کند که نرخ بازگشت سرمایه آن پایین بوده و تصمیم­گیری در مورد آن مطمئن نباشد (ونکتارمن، 1989).

 

- پیشگام­بودن

شرکت‌هایی با رویکرد پیشگامانه، رفتاری فعالانه برای مشارکت در صنایع نوظهور، جست‌وجوی مداوم فرصت‌های بازار و تجربه‌اندوزی با پاسخ‌های بالقوه به روند تغییرات محیطی از خود نشان می‌دهند. مورگان و استرانگ، گفته­اند که پیشگامی در بطن رفتار نوآورانه است و نشان‌دهنده اینرسی یک شرکت برای کشف فرصت‌های در حال ظهور، تجربه تغییر و بسیج امکانات است. این جهت‌‌گیری شرکت را قادر می‌سازد که ماهیت و جهت رقابت را به نفع تغییر دهد (انگرینا[31]، 2011).

 

- تحلیل

تحلیل، به تمایل سازمان برای جست‌وجوی عمیق و ریشه‌ای مشکلات و ایجاد بهترین راه‌حل ممکن اشاره دارد و نشان‌دهنده قابلیت ایجاد دانش شرکت است که فرایند یادگیری سازمانی به جریان می­افتد (انگرینا، 2011). استراتژی تجزیه و تحلیل  به­طورجامع، به دنبال تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود مرتبط با تصمیم­گیری پیرامون مسائل موجود در سطح سازمان است (مورگان و استرانگ، 2003). درپیش­گرفتن چنین استراتژی­ای ارتباط مستقیمی با ظرفیت ساخت اطلاعات، ذخیره اطلاعات و ایجاد توانایی در سازمان برای آموختن دارد (مورگان و استرانگ،2003؛ تالکه، 2007).

 

- مدافع‌بودن

این جهت‌گیری نشان‌دهنده رفتار تدافعی سازمان است که تا چه حد کاهش هزینه و روش جست‌وجوی بهره‌وری را به­کارمی‌گیرد. این تمرکز، اهمیت حوزه‌ها و زمینه‌های موجود را نسبت به محصول جدید یا توسعۀ بازار نشان می‌دهد؛ در نتیجه باعث انباشت مهارت‌ها و توانایی‌های منتخب و توسعه استراتژی‌های ترکیبی به منظور بهبود عملکرد در حوزه‌های متمرکز شرکت می‌شود (انگرینا، 2011).

 

مروری بر پژوهش‌های پیشین

تئودوسه و همکاران (2012)، در مطالعه‌ای با بررسی 316 شعبه بانک، مدلی را که پیونددهنده جهت‌گیری استراتژیک با عملکرد سازمانی از طریق تأثیر متغیر میانجی قابلیت بازایابی است، ارائه کرده‌اند. آنها دریافته­اند که تلاطم بازار و شدت رقابت و تمرکزنداشتن در تصمیم‌گیری نقشی محوری را در تعیین الویت‌های استراتژیک مدیریتی ایفا می‌کنند. علاوه­براین، رقیب‌گرایی و نوآوری‌گرایی به توسعه قابلیت‌های بازاریابی کمک زیادی می‌کند و به نوبه خود، قابلیت‌های بازاریابی تأثیر مثبتی بر عملکرد شرکت می‌گذارد (تئودوسه و همکاران، 2012).

با وجود پیشرفت‌های مفهومی، تجربی و نظری به­دست‌آمده بر رابطه استراتژی- عملکرد، هنوز اجماع کمی درباره ماهیت و شکل این رابطه وجود دارد. مورگان و استرانگ در سال2003، مطالعه­ای پژوهشی را در شرکت‌های صنایع تولیدی با فناوری بالا و پایین و متوسط انجام دادند. استراتژی کسب‌وکار مفهوم رقابتی با 6 بعد (تهاجمی، تحلیل‌گری، تدافعی، آینده­گرایی، پیشگامی و ریسک‌‌پذیری) است که  این دو محقق، به­دنبال بررسی رابطه این شش بعد جهت‌گیری استراتژیک با عملکرد کسب‌وکار سازمان بودند. نتایج نشان می‌دهد که تأکید و توجه شرکت‌ها که بر تحلیل‌گری، تدافعی و آینده­‌گرایی در جهت‌گیری استراتژیک است با عملکرد کسب‌وکار مرتبط هستند (مورگان و استرانگ، 2003).

علی رضاییان و مجتبی بلوکی، در مقاله­ای پس از بررسی فرایند تصمیم­گیری استراتژیک بر مبنای جهت­گیری­های استراتژیک به این نتیجه می­رسند که وجود هوشمندی رقابتی در سازمان، همواره یاری‌رسان مدیران ارشد سازمان در بهبود جهت­گیری استراتژیک بوده است و به کمک آن می­توان به تصمیمات مناسب استراتژیک برای دستیابی به اهداف بلندمدت شرکت دست یافت (رضاییان و بلوکی، 1390).

کن[32] و همکارانش در سال 2012، در یافتند که جهت‌گیری استراتژیک بر نوآوری محصول تأثیر معنی‌داری دارد. براساس این مطالعه، چارچوبی مفهومی برای درک روابط بین نوآوری محصول، بازارگرایی (رقیب‌گرایی و مشتری‌گرایی) و متغیر میانجی انعطاف‌پذیری استراتژیک ارائه کرده­اند. مفهوم اساسی این مدل، این است که شرکت‌ها به فرهنگ توجه به نیاز مشتریان، حرکت و گرایش‌های تکنولوژیک رقبا نیازدارند؛ این خود در طراحی، توسعه و تجاری‌سازی محصولات برتر و جدید و دستیابی به مزیت‌های ابتکاری نقش دارد (کن و همکاران، 2012).

آلتین داگ[33] و زی‌هر[34] در سال 2012، تحقیقات ویژه‌ای برای بررسی سطوح جهت‌گیری استراتژیک بر عملکرد شرکت‌های خانوادگی ترکیه آغاز کردند. شش بعد مورد بررسی شامل بازار، نوآوری، ارتباطات، مشتری، آموزش و کارآفرینی هستند. برای انطباق با شرایط روز و قدرت علمی کار سه بعد ارتباطات، مشتری و آموزش از مطالعات حذف شدند. نتایج نیز نشان می‌دهد که نوآوری‌گرایی باعث رسیدن به مزیت رقابتی می‌شود (آلتین‌داگ وزی‌هر، 2012).

موری[35] (2012)، در مطالعات خود خود با نام نوآوری سازمانی، نقش جهت­گیری استراتژیک و ارزیابی محیط، استدلال می‌کند که میان ارزیابی محیطی و استراتژی تهاجمی و استراتژی تجزیه و تحلیل رابطه­ای مستقیم وجود دارد که در نهایت به ایجاد نوآوری در سازمان منجر می‌شود(موری،2012).

لومپکین[36] و دس،[37] در مقاله خودبا هدف بررسی این نقش، برای جهت‌گیری کارآفرینی چهار بعد نوآوری، ریسک‌پذیری، رقابت تهاجمی و پیشگامی را مطرح کرده­اند (لومپکین و دس،2001).

 

مدل مفهومی و فرضیات پژوهش

بر اساس مطالب گفته­شده، جهت‌گیری استراتژیک اصول راهنمایی هستند که بر بازاریابی و تدوین استراتژی تجاری شرکت تأثیر می­گذارند. آنها دستورالعمل‌های استراتژیک اجراشدۀ یک شرکت را منعکس می‌کنند که به رفتارهای صحیح برای عملکرد بهتر منجر می‌شود. با کمک مطالعه روابط مطرح­شده که به کمک پیشینۀ پژوهش و ادبیات موضوع مطرح شده‌است، این چنین استنباط می‌شود که به مدل ون کاترامن (1989) و تأثیر آن بر عملکرد صادراتی در مطالعات داخلی کمتر پرداخته شده‌است. ازاین­رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ابعاد جهت‌گیری استراتژیک بر عملکرد صادراتی است. براین­اساس مدل مفهومی برای انجام پژوهش در شکل1 نمایش داده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جهت‌گیری استراتژیک

 

آینده‌گرایی

تهاجمی بودن

ریسک‌پذیری

پیشگام‌بودن

عملکرد صادراتی

رضایت از عملیات صادراتی

سهم سود صادراتی

حجم فروش صادراتی

رشد فروش صادراتی

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

شکل 1- مدل مفهومی پژوهش

 

 

برای دستیابی به اهداف مطالعه و تبیین مسأله پژوهش، می‌توان فرضیه‌های پژوهش را به صورت زیر بیان کرد:

H1: جهت‌گیری آینده‌گرایی مدیران بر عملکرد صادراتی تأثیر معنادار و مثبتی دارد.

H2: جهت‌گیری سلطه‌جویی مدیران بر عملکرد صادراتی تأثیر معنادار و مثبتی دارد.

H3: جهت‌گیری ریسک‌پذیری مدیران بر عملکرد صادراتی تأثیر معنادار و مثبتی دارد.

H4: جهت‌گیری پیشگام بودن مدیران بر عملکرد صادراتی تأثیر معنادار و مثبتی دارد.

 

روش اجرا

پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از حیث به­دست‌آوردن اطلاعات اولیه برای ارزیابی و تبیین مدل مفهومی پژوهش، از نوع توصیفی، بر اساس ماهیت پژوهش در دسته تحقیقات علمی و از نظر روش گردآوری داده‌ها، چون داده‌های مورد نیاز با پرسشنامه گردآوری شده‌است، از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعۀ آماری مطالعه حاضر، تمام مدیران شرکت‌های صادراتی فعال استان بوشهر است که با توجه به آمار به­دست‌آمده از اتاق بازرگانی استان تعداد 33 شرکت است؛ هر شرکت نیز حداکثر 1 مدیر دارد. با توجه به تعداد جامعه مورد مطالعه، نیازی به تخمین نمونه نیست و با سرشماری جامعه مورد بررسی 30 پرسشنامه تکمیل و بازگردانده شد، که مبنای تجزیه وتحلیل پژوهش حاضر قرار گرفته است. برای اینکه پژوهشی، تحقیق علمی قلمداد شود، باید معیارهای پایایی[38] و روایی[39] را داشته باشد. در این پژوهش برای اینکه پرسشنامه از روایی مناسبی برخوردار باشد، در طراحی اولیه سوالات مواردی نظیر ساختار پرسشنامه، استفاده از جملات درک­شدنی و بدون ابهام مدنظر بوده است. پس از طراحی اولیه پرسشنامه، برای افزایش روایی از نظرات استادان و کارشناسان امور استفاده شده است. با توجه به این اقدامات، می­توان گفت که پرسشنامه، روایی محتوایی مناسبی دارد. در تحقیق حاضر، برای برآورد سنجش پایایی ابزار اندازه­گیری پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده شده­است. نتایج نشان می­دهد که آلفای کرونباخ آینده‌گرایی 0.86 و آلفای کرونباخ تهاجمی به­میزان 0.78 و آلفای کرونباخ پیشگامی 0.92 و آلفای کرونباخ ریسک‌پذیری و عملکرد صادراتی به­ترتیب به­میزان 0.81، 0.92 است که بیانگر اعتبار بالای آن است.

 

ابزار پژوهش

در این پژوهش برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه استفاده شده‌است. پرسشنامه­ها در دو قسمت طراحی شده‌­اند؛ قسمت اول سؤالات، اطلاعات عمومی سازمان و قسمت دوم پرسش‌های مربوط به متغیرهاست. بر اساس نظر استادان دانشگاهی، روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه و درجهت بررسی پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شده‌است.

 

 

جدول 1- منابع پرسشنامه پژوهش

نام متغیر

تعداد سؤال

منبع

آینده‌گرایی

4

مورگان و استرانگ (2003)

سلطه­جویی

4

مورگان و استرانگ (2003)

ریسک­پذیری

3

مورگان و استرانگ (2003)

پیشگامی

4

مورگان و استرانگ (2003)

عملکرد صادراتی

4

بحرینی­زاده و آرام(1393)

 

تحلیل یافته‌ها

 

در این پژوهش، داده‌های به­دست­آمده از پرسشنامه­ها، به نرم‌افزار spss وارد شده و تحلیل‌های لازم بر روی آنها انجام شده و برای برازش مدل و آزمون فرضیه‌های پژوهش از نرم‌افزار پی.ال.اس یا همان رویکرد حداقل مربعات جزئی، استفاده شده ‌است. در این روش نسبت به حجم نمونه و توزیع مناسب داده‌ها حساسیتی وجود ندارد و به­گونه‌ای است که می‌توان تحلیل‌ها را با حجم نمونه کمتر از سی عدد نیز انجام داد. در نرم‌افزار پی.ال.اس برای بررسی مدل مفهومی پژوهش، باید به وضعیت برازش مدل اندازه‌گیری و مدل ساختاری توجه کرد. برای بررسی برازش مدل باید به شاخص‌هایی همچون آلفای کرونباخ، ضریب پایایی مرکب و میانگین واریانس مستخرج توجه کرد؛ در صورتی که میزان آلفای کرونباخ بالاتر از 0.7، ضریب پایایی مرکب بالاتر از 0.8، میانگین واریانس مستخرج بالاتر از 0.5 و میزان واریانس تبیین­شده بالاتر از 0.3 باشد؛ مدل ساختاری مطالعه برازش مطلوبی دارد. جدول‌2 شاخص‌های برازش مدل را به­اختصار نشان می‌دهد.                  


 

جدول2- شاخص نیکویی برازش مدل

متغیر

مدل اندازه‌گیری

مدل ساختاری

میانگین واریانس مستخرج

پایایی مرکب

آلفای کرونباخ

واریانس تبیین شده

آینده‌گرایی

0.7266

0.913

0.87

 

تهاجمی­بودن

0.637

0.875

0.81

 

ریسک‌پذیری

0.745

0.897

0.83

 

پیشگامی

0812.

0.945

0.92

 

عملکرد صادراتی

0.838

0.953

0.93

0.98

 

یافته‌های پژوهش

 

مدل اندازه‌گیری و ساختاری پژوهش، با توجه به جدول‌2 برازش مناسبی دارد، به این معنی که می‌توان به بررسی ضریب مسیر و عدد معناداری مسیرهای علّی در مدل مفهومی پژوهش پرداخت. به‌ ‌همین‌منظور، ضرایب مسیر و اعداد معناداری، نشان‌دهنده تأیید یا رد فرضیه‌های پژوهش است، در جدول3 آمده است.

 

 

جدول 3- خلاصه نتایج آزمون فرضیه‌ها

فرضیه‌ها

ضریب مسیر

عدد معناداری

نتیجه

آینده‌گرایی---< عملکرد صادراتی

0.133

2.22

تأیید

تهاجمی بودن---< عملکرد صادراتی

0.001

0.03

رد

ریسک‌پذیری---< عملکرد صادراتی

0.136

3.60

تأیید

پیشگامی---< عملکرد صادراتی

0.136

2.72

تأیید

 

 

بر اساس اطلاعات جدول 3 مشخص شده‌است که آینده‌گرایی به میزان 13درصد بر افزایش عملکرد صادراتی تأثیرگذار است و این میزان اثرگذاری با عدد معنی­داری 2.22، که در دامنه 1.96 و 1.96- قرار نگرفته و بالاتر از این محدوده است؛ لذا فرضیه اول پژوهش مبنی بر تأثیر مثبت و معنادار جهت‌گیری استراتژیک آینده‌گرایی مدیران بر عملکرد صادراتی شرکت تأیید می­شود. به­ همین­ترتیب مطابق نتایج جدول 3- فرضیه‌های سوم و چهارم نیز تأیید می‌شوند. فرضیه دوم با توجه به عددمعناداری 0.03 که درون محدوده بحرانی است، تأیید نمی­شود.

 

نتیجه‌گیری و پیشنهادها

صادرات یک فعالیت تجاری ضروری برای اقتصاد ملی به­شمار می‌رود. افزایش رقابت از یک­سو و تغییرات مداوم از سوی دیگر سازمان‌ها را با شرایط پیچیده‌ای روبه‌رو می‌کند که یادآور نیاز به استراتژی و برنامه بلندمدت است. این نیاز در سازمان‌های صادرکننده نیز به قوّت خود باقی است و چه بسا بیش از دیگر سازمان‌ها که فقط در سطح ملی فعالیت می‌کنند، وجود داشته باشد. به­همین­منظور، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ابعاد جهت‌گیری استراتژیک بر عملکرد صادراتی پرداخته است. با توجه به یافته‌های پژوهش می‌توان گفت که شرکت‌های صادراتی با تغییر جهت‌گیری استراتژیک خود می‌توانند گام مؤثری برای پیشبرد اهداف صادراتی بردارند.

با توجه به مثبت­بودن ضریب مسیر در فرضیۀ اول که مقدار آن برابر با 0.133 است، رابطه مثبتی میان جهت‌گیری آینده‌گرایی و عملکرد صادراتی وجود دارد و با توجه به میزان آماره‌تی (T) برای این فرضیه که مقداری برابر با 2.22 دارد، می‌توان ادعا کرد که در سطح اطمینان 95درصد با بهبود جهت‌گیری آینده‌گرایی موجب ارتقای عملکرد صادراتی شرکت می‌شود. نتایج حاصل از این فرضیه پژوهشی با نتایج پژوهش مورگان و استرانگ (2003)، جلالیان و همکاران (1393) و ملکی‌پور و محتشم (1392)، چوی و مولا (2012)، استیفن و همکاران (2013) مطابقت دارد و نتایج آنها را نیز تأیید می‌کند.

بر اساس یافته‌های به­دست­آمده در جدول 3 می‌توان ادعا کرد که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری میان استراتژی تهاجمی و عملکرد صادراتی وجود ندارد و فرضیه پژوهشی ما بر اساس نتایج تحلیل رد می‌شود. بر اساس یافته‌ها، بر خلاف نتایج استیفن و همکاران (2013)، موری (2012)، چوی و مولا (2012)، محمدیاری و شرفی (1393)، نیلی‌پورطباطبایی و اسماعیل­زاده (1393)، لومپکین و دس (2001)و استاچ و همکاران (1989) جهت‌گیری تهاجمی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد صادراتی ندارد.

افزون­بر این، در رابطه با فرضیه‌های سوم و چهارم با توجه به جدول 3، می‌توان گفت که رابطه مثبت و معناداری میان ریسک‌پذیری و پیشگامی با عملکرد صادراتی وجود دارد و نتایج حاصل از این فرضیه‌ها با نتایج استیفن و همکاران (2013)، لومپکین و دس (2001)، محمود و هنفی (2013)، باسو و همکاران (2013)، فرانک و همکاران (2010)، گیلبرت و رد (2009)، شکیبا و جلالی (1389)، همتی‌نژاد و همکاران (1392)، خان محمدی و نصراصفهانی (1392)، مهارتی و همکاران (1392)، عنایتی و همکاران (1393) مطابقت دارد و بار دیگر این نتیجه تأیید می­شود.

با توجه به ضرورت عملکرد صادراتی در شرکت‌های صادراتی و اهمیت موفقیت و پیشگامی در چنین شرکت‌هایی، با تکیه بر نتایج این مطالعه با روش جهت‌گیری استراتژیک مدیران و استراتژی‌های انطباق آمیخته بازاریابی پیشنهاد پژوهشگران به شرکت‌های تحت بررسی به شرح زیر است:

ایجاد رویکرد و برنامه‌ریزی بلندمدت و استراتژیک، در مدیران تمام بخش‌های شرکت و همچنین با ایجاد گروه­های جمع‌آوری و توزیع اطلاعات از نیازهای مصرف‌کنندگان و حرکات رقبا در محیط تلاطمی و رقابتی کنونی می‌تواند راهکاری ضروری برای بهبود عملکرد صادراتی شرکت‌ها باشد. بنابراین مدیران سازمان‌ها باید محیطی را فراهم آورند تا ریسک­پذیری رایج شود. ایجاد روحیه ریسک‌پذیری در میان مدیران تمام بخش‌ها باعث ترغیب آنها به خلاقیت و نوآوری می‌شود و همواره در تلاش و پیگیری فرصت‌های جدید برمی‌آیند.

به مدیران پیشنهاد می­شود با تشکیل جلسات طوفان مغزی در شرکت برای جذب ایده‌های خلاق، ابتکار عمل را در بازار برای ورود به بازارهای نوظهور به­دست ­گیرند. همچنین با ایجاد روحیه مشتری‌مداری و تکریم ارباب‌رجوع  در مقام راهبردی در حیطۀ بازاریابی در جهت‌گیری استراتژیک می‌توانند موجب بهبود و ارتقای عملکرد صادراتی شوند.



[1] Morgan

[2] Gadwin

[3] Shamsuddoha & Yunus Ali

[4] Azhar

[5] Gadwin

[6] Miltiadis

[7] Jantunen

[8] Zheng

[9] Beleska& Spasova

[10] Theingi & Purchase

[11] kutsikeas

[12] sousa

[13]  Beleska &Spasova

[14] Maldifassi & Caorsi

[15] Tan & Sousa

[16] Tinashe

[17] eusebio

[18] papadopoulos

[19] martin

[20] Theodosiou

[21] Madanoglu

[22] Wood & Robertson

[23] Venkatraman

[24] Morgan & Strong

[25] Johnson

[26] Aggressiveness

[27] Talke

[28] Future orientation

[29] George

[30] Risk proclivity

[31] Anggraeni

[32] Khin

[33] Altindag99

[34]Zehir

[35] Murray

[36] LUMPKIN

[37] DESS

[38]  - reliability

[39]  - Validity

 
1-     امیرکبیری، ع. (1383). مدیریت استراتژیک. تهران: نشر نگاه دانش.
2-    حسنقلی پور، ط، متوسلی، م، محمدی، ش. و حسینی، ف. (1389). تأثیر برنامه های تشویق صادرات بر عملکرد صادراتی: مطالعۀ موردی صنعت برق. نشریه مدیریت بازرگانی، 21-40.
3-    خان محمدی، م. نصر اصفهانی، ع. و شکرچیزاده، ا. (1392). بررسی رابطه بین نواوری‌، پیشگامی و ریسک‌پذیری با عملکرد سازمانی (صنعت مواد غذایی اصفهان). دومین همایش ملی علوم و صنایع غذایی
4-    رهنورد، ف. طاهرپور کلانتری، ح. و تجریشی ، ا. (1390). بررسی تأثیر همترازی های عمودی و افقی راهبردهای صادرات بر عملکرد صادراتی در صد شرکت برتر ایران. فرایند مدیریت و توسعه (77)، 1-24.
5-    عنایتی، م. مبلغی، م. و نیک نژاد، ع. (1393). مطالعه رابطه بین کارافرینی و قابلیت بازاریابی (مطالعه موردی: شرکت‌های ماشین آلات واقع در شهرک‌های صنعتی تهران). همایش ملی دانشگاه کارافرین 0صنعت دانش محور).
6-    قره چه، م. کریمی، م. و اکبری نژاد، م. (1392). تأثیر بازارگرایی و ارتباطات تجاری بر عملکرد صادراتی(مورد مطالعه صنایع دستی استان تهران). فصلنامه علمی-پژوهشی تحقیقات بازاریابی نوین (11)، 59-76.
7-    کرمپور، ع. شریفی، ک. و صفابخش، ش. (1391). ارائه مدلی برای ارزیابی تأثیر اجزای رویکرد مبتنی بر منابع بر عملکرد صادراتی براساس استراتژی رهبری هزینه در صنعت کانی غیرفلزی. مدیریت بازرگانی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران دوره 4 شماره 12، 113-128.
8-    محمدزاده، پ. و سجودی س. (1390). بررسی عوامل موثر بر عملکرد صادراتی شرکت‌های تولیدی ایران. پژوهشنامه مدیریت اجرایی شماره 6، 1-26.
9-     مشبکی، ا.، و خادمی، ع. (1391). نقش برنامه هاى توسعه صادرات بر ارتقاى عملکرد صادرات بنگاه‌ها. بهبود مدیریت شماره 3(17)، 98-135.
10-  ملکی پور، ز. و محتشم، ل. (1392). مقاله بررسی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان اقلیت های قومی دانشگاه تهران). همایش قومیت و فرهنگ ایرانی.
11-  مهارتی، ی. طباطبایی، ح.، و ملکی، ز. (1392). تأثیر گرایش به کارآفرینی بر عملکرد بانکهای خصوصی سطح شهر مشهد.
12- نیلی پورطباطبایی، س، و اسماعیل زاده، ع. (1393). انتخاب مناسب‌ترین استراتژی کلان با تلفیق فرایند تحلیل سلسله مراتبی و رویکرد مبتنی بر منابع. اولین کنفرانس بین‌المللی اقتصاد، مدیریت، حسابداری و علوم اجتماعی
13- همتی نژاد، م. تقی‌زاده، م.، ابراهیم نژاد، م.، و تاخیره، م. (1392). مقاله اثر ابعاد گرایش کارآفرینانه بر موفقیت محصول جدید (مطالعه موردی: شرکت های تولیدی شهر صنعتی رشت). دومین همایش ملی علوم مدیریت نوین.
14-  Akman, A., & Yilmaz, C. (2008). Innovative Capability, Innovation Strategy and Market Orientation. International Journal of Innovation Management, 69-111.
15-  Altindag, E., & Zehir, C. (2012). Back to the Past: Re-Measuring the Levels of Strategic Orientations and Their Effects on Firm Performance in Turkish Family Firms: An Updated Empirical Study. Procedia - Social and Behavioral Sciences 41, 288-295.
16-  Anggraeni, E. (2011). Firm s Strategic Orientation in Business Network. Delft University of Technology, 1-27.
17-  Avci, U., Madanoglu, M., & Okumus, F. (2011). Strategic orientation and performance of tourism firms: Evidence from a developing country. Tourism Management 32, 147–157.
18-  Beleska-Spasova, E. (2014). DETERMINANTS AND MEASURES OF EXPORT PERFORMANCE – COMPREHENSIVE LITERATURE REVIEW. JCEBI, Vol.1, 63 - 74.
19-  Eusebio, R., Andreu, J., & Belbeze, P. (2007). Internal key factors in export performance a comparative analysis in the italian. Journal of fashion marketing and management, 9-23.
20-  Ferrier, W. (2001). Navigating the competitive landscape: The drivers and consequences of competitive aggressiveness. Academy of Management Journal, 44(4), 858-877.
21-  George, G., Wiklund, J., & Zahra, S. (2005). Ownership and the internationalization of small firms. Journal of Management, 31(2), 210-233.
22-  Hamel, G., & Prahalad, C. (1989). Strategic intent. Harvard Business Review, 67(3), 63-78.
23-  Johnson, J., & Sohi, R. (2001). The influence of firm dispositions on inter firm relationship formation in business markets. nternational Journal of Research in Marketing, 18(4), 299-318.
24-  Johnson, J., Martin, K., & Saini, A. (2012). The role of a firm's strategic orientation dimensions in determining market orientation. Industrial Marketing Management, 41, 715-724.
25-  Khin, S., Ahmad, N., & Ramayah, T. (2012). The Integrated Effect of Strategic Orientations on Product Innovativeness:Moderating Role of Strategic Flexibility. Procedia - Social and Behavioral Sciences 65, 743-748.
26-  Maldifassi, J., & Caorsi, J. (2014). Export success factors of small- and medium-sized firms in Chile. Journal of Small Business and Enterprise Development Vol. 21 No. 3, 450-469.
27-  Miller, K., & Chen, W. (2004). Variable organizational risk preferences: A test of the March–Shapira model. Academy of Management Journal, 47(1), 105-115.
28-  Morgan, R. E., & Strong, C. A. (2003). Business performance and dimensions of strategic orientation. 163-176.
29-  Papadopoulos, N., & Martin, O. (2010). Toward a model of the relationship between internationalization and export performance. International Business Review, 388-406.
30-  Perez-Luno, A., Wiklund, J., & Cabrera, R. (2011). The dual nature of innovative activity: How entrepreneurial orientation influences innovation generation and adoption. Journal of Business Venturing,26(5), 555-571.
31-  Talke , K. (2007). Corporate Mindest of innovating Firms: Influences on New Product Performance. Engineering and Technology Management, 79-91.
32-  Tan, Q., & Sousa, C. (2015). Leveraging marketing capabilities into competitive advantage and export performance. International Marketing Review Vol. 32 No. 1, 78-102.
33-  Theingi, & Purchase, S. (2011). How exporters and intermediaries resources influence export performance. Ausralasian marketing journal, 100-107.
34-  Theodosiou, M., Kehagias, J., & Katsikea, E. (2012). Strategic orientations, marketing capabilities and firm performance: An empirical investigation in the context of frontline managers in service organizations. Industrial Marketing Management 41, 1058–1070.
35-  Tinashe Kahiya, E., & Dean, D. (2014). Export performance: multiple predictors and multiple measures approach. Asia Pacific Journal of Marketing and Logistics Vol. 26 No. 3, 378-407.
36-  Shamsuddoha, A., & Yunus Ali, M. (2006). Mediated effects of export promotion programs on firm export performance. Asia Pacific Journal of Marketing and Logistics, 93-110.
37-  Vencatraman, N. (1989). Strategic Orientation of Business Enterprises: The Construct,Dimensionality and Measurement. Mnagement Science, 942-962.
38-  Wood, V., & Robertson, K. (1997). strategic orientation and export Success: and Empirical study. 424-444.
39-  Zheng, W., Yang, B., & McLean, G. N. (2010). Linking Organizational Culture, Structure, Strategy and Organizational Effectiveness. Business Research, 763-771.
40-  Zhou, K. Z., Gao, G. Y., Yang, Z., & Zhou, N. (2005). Developing strategic orientation in China: antecedents and consequences of market and innovation orientations. Journal of Business Research 58, 1049-1058.
41-  Akman, A., & Yilmaz, C. (2008). Innovative Capability, Innovation Strategy and Market Orientation