The effect of market exploitation and exploration on market performance

Document Type : Original Article

Authors

1 Assistant Professor, University of Guilan, Rasht, Iran

2 Master of Business Administration, University of Guilan, Rasht, Iran

Abstract

In today's competitive world, different industries have come to the conclusion that due to survival in today's competitive world, continuous improvement in organizational performance is essential. Today, organizations are looking to increase profitability and maximize long-term performance of the organization. The understanding contingency effects of marketing activities on firm performance is essential. According to this, this research is examines to the effect of marketing exploitation and exploration on market performance: Moderating role of supplier collaboration. This research method of based on purpose is practical, in terms of  how to compile and run, descriptive-causely, in terms of collecting information is questionnaire. The study population consisted of small and medium- sized manufacturing companies in the industrial city of Mazandaran province that overall there are 51 active companies. For descriptive analysis of this study, used of SPSS software and for  test to hypotheses, used of structural equation modeling techniques SmartPLS2.  Finding show that marketing activities (exploration and exploitation) on organizational performance is effectives through collaboration with suppliers.

Keywords


 

در سال­های اخیر سیر شتابان و مستمر رویدادها، به­تدریج مرزها، ساختار و پویایی فضای کسب­وکارها را دگرگون ساخته­ و به شکل فزاینده­ای تمامی مؤسسه­ها را با چالش­های جدید و غیرمنتظره مواجه کرده است (اعرابی و حقیقی،1383). هنگامی که بازارها رقابتی می­شوند، سازمان­ها به دنبال فرصت­های کسب­وکار جدید و ارتقاء میزان رقابت­پذیری خود هستند. اغلب سازمان­ها بر بهبود چابکی خود تمرکز می­کنند، مانند سرعت پاسخ­گویی به مشتری، بهبود خدمات، ارتقاء کیفیت محصولات و بهبود اثربخشی تولید (تاشمن و اریلی،1996). در شرکت­های ارز­ش­آفرین قرن 21، ارزش انعطاف­پذیری بیشتر درک شده است و آنها در جستجوی راه­هایی هستند که بتوانند سریعاٌ تغییر مسیر دهند (مرادی و همکاران، 1393). مأموریت اصلی و محوری سازمان­های پژوهش و فناوری، هدایت علم و فناوری در خدمت نوآوری، بهبود کیفیت زندگی و ایجاد رقابت­پذیری صنایع است. آنها باید با طراحی آینده، چالش­ها و مشکلات پیش­ رو برای صنایع را شناسایی کنند و قبل از بروز آنها، نسبت به انتخاب راه حل فناوری مناسب و تصمیم­گیری­های خلاق و آگاهانه اقدام کنند (بندریان،1389؛ بندریان، 1393). عملکرد برتر در عرصة رقابت مستلزم ترکیب اثربخش تمام عناصر داخلی سازمان است. محققان جنبه­های مختلف سنجش عملکرد را شامل سودآوری، سهم بازار، رضایت مشتری و سازگاری می­دانند. پژوهش­های گوناگون نشان می­دهند شرکت­هایی که قادر به تشخیص سهم بازار و رشد فروش هستند و وضعیت بازار خود را بدون کاهش سودآوری بهبود م­ بخشند، میت­وانند به عملکرد بالاتری دست یابند. از دیدگاه هو و لیو (2014)، عملکرد بازار هر شرکتی تحت تأثیر فعالیت­های اکتشاف [1]بازار و فعالیت­های بهره­برداری[2] بازار است. همچنین مهم­ترین عنصر یادگیری سازمانی، موضوع اکتشاف و بهره­برداری است که مارچ[3] (1999) آن را مطرح کرده است. از نظر مارچ، اکتشاف و بررسی دانش جدید، فرصت­هایی برای توسعة توانمندی­های جدید ایجاد می­کند، اما در مقابل گسترة اصلاح و پالایش توانمندی­های موجود و حداکثر استفاده از ظرفیت و توانایی آنها را محدود می­سازد )بندریان، 1393). از جهت دیگر، بهره­برداری بیش از حد از توانمندی­های موجود می­تواند باعث ایجاد وضعیت صُلب (جزمیت( اساسی و ایجاد محدودیت در برابر کشف گزینه­های جدید با پتانسیل بهتر شود. بنابراین، مارچ گفته­است سازمان­ها باید به صورت متوازن در رابطه با اکتشاف و بهره­برداری اقدام کنند (Hung et al,2015). براین­اساس، سازمان­های دانش­بنیان موفق، در یک محیط پویا با امکانات تحت اختیار (بهر­­ه­برداری) و کشف فرصت­های جدید (اکتشاف) دوسوتوان می­شوند (مرادی و همکاران،1393). هدف شرکت­های بهره­بردار رسیدن به کارایی بهتر است و هدف شرکت­های اکتشاف­گرا ایجاد انعطا­ پذیری در سازمان با رویکرد باز به یادگیری است (مرادی و همکاران،1393). همچنین هو و لیو[4](2014) معتقدند که مشارکت با تأمین­کننده نقش تعدیل­گر در تأثیر فعالیت­های اکتشاف بازار و فعالیت­های بهره­برداری بازار با عملکرد بازار دارد. همکاری با تأمین­کننده اغلب شامل ارتباط با دارایی­های ویژه، تعامل ویژه و ترکیبی از قابلیت­ها است. این مسئله م­ تواند الگویی از تقسیم دانش را نیز دربرداشته باشد. شواهد تجربی نشان می­دهد که همکاری با تأمین­کننده مزایای زیادی مانند توسعة محصول جدید، اثربخشی عملیاتی و ایجاد دانش دارد. شرکت­هایی که با تأمین­کننده مشارکت دارند، به دنبال افزایش رقابت در منابع و دانش هستند(Ho and Lu,2014).

درمجموع، شرکت­ها در بازار امروز به دنبال رقابت برای ادامةحیات و یا سود بیشتر هستند. بیشتر فعالیت­های مدیریتی م­ تواند موجب تأخیر یا پیشی­گرفتن از رقبا بشود. بنابراین برای شرکت­ها مهم است که بدانند فعالیت­هایی که انجام می­دهند د نهایت موجب کسب مزیت رقابتی می­­شود یا خیر.

شرکت­های کوچک و متوسط برای پایداری اقتصادی، نقشی کلیدی را در موتور رشد اقتصادی آینده ایفا می­کنند و اعتقاد بر این است که این شرکت­ها نقشی کلیدی در جهانی­سازی و سهم بسیاری در اقتصاد، در حالت بحران خواهند داشت (Bititci et al., 2012). لذا باتوجه به اهمیت این شرکت­ها در اقتصاد کشور و جامعة آمای تحت بررسی، و همچنین افزایش رقابت شرکت­های رقیب برای دست­یابی به شاخص­های عملکرد بازار مانند، حجم فروش بیشتر، افزایش رضایت و وفاداری مشتری، حساسیت قیمت پایین­تر و رشد در سهم بازار شرکت، همواره محققان به دنبال عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد بازار بوده­اند.

بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر فعالیت­های اکتشاف بازار و بهره­برداری بازار بر عملکرد بازار شرکت­ها می­باشد. بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که آیا فعالیت­های اکتشاف بازار و فعالیت­های بهره­برداری بازار بر عملکرد بازار تأثیر دارند و آیا مشارکت با تأمین­کننده می­تواند تأثیر فعالیت­های اکتشاف بازار و فعالیت­های بهره­برداری بازار را تعدیل کند؟

 

مبانی نظری پژوهش

دوسوتوانی[5] سازمانی

در ادبیات یادگیری سازمانی، دوسوتوانی بر مبنای مشاهداتی است که شرکت­ها به تمرکز بر توانایی­های بهره­برداری و یا اکتشاف تمایل دارند. درحالی­که هدف شرکت­های بهره­بردارگرا، رسیدن به کارایی بهتر برای مثال از طریق تمرکز بر روی تولید و عاد­ سازی است، هدف شرکت­های اکتشاف­گرا ایجاد انعطاف­پذیری در سازمان با یک رویکرد باز به یادگیری است(Ho and Lu,2014).

دانکن[6](1976) در تعریف دوسوتوانی بر نیاز سازمان­ها برای توسعة اولویت­های ساختاری دوگانه برای مدیریت نوآوری تمرکز دارد. مارچ[7] (1991) معتقد است که بهره­برداری و اکتشاف دو فعالیت یادگیری متفاوتند و سازمان توجه و منابع خود را بین این دو تقسیم می­کند. سازمان باید همزمان با اکتشاف و بهره برداری هم تراز باشد (منطقی و همکاران،1394؛ ممبینی و همکاران،1394). تاشمن و اریلی[8] (1996)، دوسوتوانی سازمانی را توانایی همزمان پیگیری نوآوری افزایشی و ناپیوسته برای ساختارها، فرایندها و فرهنگ­ها در گروه متناقض چندگانه در شرکت مشابه که برای بقای یک دسته از شرکت­ها نیاز می­باشد، تعریف کرده­اند. گیبسون و بیرکینشاو[9] (2004)، دوسوتوانی را توانایی سازمانی در همسویی و کارایی در پاسخ به تقاضای بازار و همزمان سازگاری با تغییرات در محیط تعریف می­کنند (ممبینی و همکاران، 1394). سازمان دوسوتوان به سازمانی گفته می­شود که همزمان با توانایی تمرکز بر مسئولیت­های کنونی، به­خوبی فرصت­های آینده را کلیدی برای بقای شرکت دارا باشد )فارسی و همکاران، 1391). محققان دوسوتوان استدلال کرده­اند که تعهد در فرایندهای بهره­برداری و اکتشاف برای بقا و موفقیت بلندمدت سازمان ها ضروری است (Junni et al,2013). تاشمن و اریلی(1996)، معتقدند که برای حفظ نگرش دوسوتوانی، دیدگاه قابلیت­های پویا[10]اهمیت زیادی دارد (مرادی و همکاران،1393).

دیدگاه قابلیت­های پویا به دنبال تشریح موفقیت برخی شرکت­ها در دست­یابی به مزیت رقابتی در محیط متغیر می­باشد. قابلیت­های پویا تکاملی هستند و با یادگیری سازمانی توسعة می­یابند (نقی­زاده و همکاران، 1392). قابلیت­های پویا به صورت توانایی شرکت برای یکپارچه­کردن، ساختن و پیکربندی مجدد قابلیت­های داخلی و خارجی برای دستیابی به تغییرات سریع محیطی تعریف شد­ است (مرادی و همکاران،1393).

 

فعالیت­های اکتشاف و بهره­برداری بازار

دانش، منبع مزیت رقابتی دارای اهمیت راهبردی در کسب­وکار است و آن چیزی که در انجام آن سازمان­ها نسبت به بازارها بهتر عمل می­کنند خلق و انتقال دانش در درون سازمان است. باتوجه به اینکه خلق دانش جدید به توانمندی­های موجود و اصول سازمانی وابسته است، پس دانش سازمان براساس شیوة وابستگی مسیر از راه بازتکرار و بازترکیب دانش موجود تکامل می­یابد. (Kogut&Zander,1992).

در یک محیط رقابتی[11]، عملکرد برتر فقط با نوآوری مستمر می­تواند پایدار بماند. نوآوری مستمر در کسب­وکار نیازمند یادگیری مستمر است. موضوع اکتشاف و بهره­برداری از مهم­ترین عناصر مربوط به یادگیری سازمانی می­باشند (بندریان،1393).

اکتشاف و بهره­برداری اساساً دو فعالیت سازمانی مجزاست که باید همزمان پیگیری شوند تا سازمان به مزیت رقابتی و بقای بلندمدت دست­ یابد (Simek et al,2009).

برای سازمان­دهی فعالیت­های اکتشاف و بهره­برداری در درون سازمان­ها، سه رویکرد کلی وجود دارد. رویکرد اول که براساس ادبیات فرصت کارآفرینی و همچنین ادبیات یادگیری سازمانی است، اقدامات در دو بخش مجزا یعنی بهر­ه­برداری و جستجو یا کشف شکل گرفته است که بر موضوع ایجاد یک طرح سازمانی برای ایجاد تعادل در رفتارهای مرتبط با کشف فرصت­ها، که نوعی رفتارهای آینده­گراست و همچنین رفتارهای مرتبط با بهر­ه­برداری به معنای یادگیری در مسیرهای قبلی است که صرفاً از طریق پالایش و بهبود روتین­های فعلی (مانند اعمال اصلاحات جزئی در محصولات برای تطبیق بهتر با نیاز بازار) رخ می­دهد (قندی آرانی و نجمی، 1393؛ بندریان،1393). بهره­برداری قابلیتی است که شرکت با آن، به توسعة دانش جدید در رابطه با بازارها، محصولات و توانایی­های خودی می­پردازد (اکبری و همکاران،1394). رویکرد دوم را که هسی و همکاران[12](2007) مطرح کرده­اند بر موضوع کشف فرصت و تبیین فرایند آن بر یک رویکرد حل مسئله تمرکزدارد. براساس این رویکرد، فعالیت سازمان­های کارآفرین نوعی اقدام کارآفرینانه برای حل یک مسئله که بر اساس نگرش سازمانی تمرکز بر آن موجب خلق ثروت می­شود، تعریف می­شود (بندریان،1393).اکتشاف قابلیتی است که سبب ایجاد چالش در عقاید موجود در شرکت می­شود و دانش جدیدی دربارة بازارها، محصولات و فناوری ایجاد می­کند(March,1991). رویکرد سوم را فاس و همکاران (2007) مطرح کرده­اند که ضمن انتقاد از تفکیک فعالیت­های سازمان­ها به کشف فرصت و بهره­برداری از فرصت و همچنین تمرکز بیش از حد تحقیقات کنونی بر موضوع کشف تمرکز کردند (بندریان،1393). این محققان گفته­اند که از طریق فعالیت­های اکتشاف و بهره­برداری می­توان در سازمان همترازی ایجاد کرد که این کار مستلزم نوآوری و کارایی در شرکت­هاست. برای این کار باید در سازمان­ها، در بعضی از زمان­ها تغییراتی ایجاد کرد. طرفداران این نظریه فعالیت­های اکتشاف و بهره­برداری را با سطوح سلسله­مراتبی مدیریت مرتبط می­دانند. آنها معتقدند اکتشاف به سطوحی عملیاتی مرتبط است که در آن مدیر راه حل­های جدیدی برای مشکلات می­یابد و بهره­برداری­های متعاقب، در سطوح مدیریت ارشد اتفاق می­افتد ( مرادی و همکاران،1393).

 

عملکرد بازار شرکت

اگرچه اهمیت عملکرد شرکت­ها به­طورگسترده­ای شناخته شد­ است، اما بحث­های مهمی در مورد اندازه­گیری عملکرد وجوددارد. تعریف عملکرد شامل کارایی مرتبط با اندازه­گیری می­شود که به ارتباط درون­داد و برو­ن­داد سازمان و اثربخشی همراه با اندازه­گیری ربط پیدا می­کند و به موضوعاتی مثل رشد کسب­و­کار و رضایتمندی کارکنان منتهی می­شود (Alegre and Chiva,2008). همچنین، عملکرد شرکت­ها به دوقسمت اندازه­گیری مالی و غیرمالی تقسیم می­شود که بخش مالی با برگشت دارایی و غیرمالی از راه درجة کلی اثربخشی مدیران اندازه­گیری می­شود (Gopalakrishnan,2006).هرکدام ازاین اندازه­گیری عملکرد شرکت، بازتابی از ابعاد متمایز بهره­وری سازمانی است (Alegre and Chiva,2008).

از نظر راث [13]کارکرد مناسب بازارها، به قواعد حاکم بر عرصة شکل­گیری مبادلات وابسته است. نحوة کارکرد و الزامات هر بازار باید به­خوبی شناخته شود تا اقدامات لازم برای اصلاح بازارهای ضعیف (بازارهای همراه با مشکلات و ناکارایی) یا طراحی و ایجاد بازارهای مفقود- بازارهایی که امکان شکل­گیری­شان در شرایط موجود فراهم نیست- اتخاذ شود. راث، ویژگی­های مشترکی را برای کارکرد مطلوب بازارها برشمرده­ است که شامل ضخامت کافی[14] در بازار، غلبه بر ازدحام [15]و ایمن­بودن[16] بازار می­باشد (نصیری اقدم و همکاران،1393).

همچنین، هو و لیو (2014)، بر این عقیده­اند که دوسوتوانی سازمانی م­ تواند بر عملکرد شرکت­ها تأثیر بگذارد. براساس تحقیقات پیشین، دوسوتوانی برگرفته از مدیریت دانش، دانش در سازمان­ها و یادگیری سازمانی می­باشد. سازمان­های فعلی باید به­تدریج و مدام برای بقا تغییر کنند و این تغییر باید مبتنی بر جمع­آوری داده­هایی مناسب از محیط خارجی و داخلی و تبدیل آنها به دانش باشد.

لوپز[17] می­گوید که دانش و قابلیت­های سازمانی اشکالی از دارایی­های استراتژیک هستند که اهداف بلن مدت سازمان را از حیث رقابتی و اقتضائات محیطی ارتقاء می­دهند و در محیط­های پویا کاربرد استراتژیک دارند. تبدیل دانش ذهنی)ضمنی (به دانش ثبت­شدهةرسمی )صریح (یکی از اهداف کلیدی مدیریت دانش است که باعث کاهش خطرپذیری از دست­رفتن دانش باارزش سازمان به­دلیل افت کارکنان و نیز کاهش خطر ازدست­دادن حافظة سازمان به­هنگام تعدیل نیروی انسانی می­شود. بسیاری از سازمان=ها با تمرکز بر مدیریت دانش و سرمایه­گذاری گسترده در زمینه فناوری اطلاعات به­دنبال دسترسی به مزایای حاصل از مدیریت دانش هستند (فدایی و همکاران،1390). نظام مدیریت دانش، نوعی نظام اطلاعاتی است که از فرایندهای دانش در ایجاد، جمع­آوری، سازماندهی و انتشار دانش مؤثر حمایت می­کند. مهم­ترین ویژگی نظام مدیریت دانش، کیفیت نظام است که معمولاً بر عملکرد آن و بهره برداری از منابع تأکید دارد (ثقفی و محامدپور،1388).

بر مبنای مباحث بالا، فرضیه­های زیر مطرح می­شود:

فرضیة اول: فعالیت­های اکتشاف بازار بر عملکرد بازار تأثیر دارند.

فرضیة دوم: فعالیت­های بهره­برداری بازار بر عملکرد بازار تأثیر دارند.

 

مشارکت با تأمین کننده

تأمین­کنندگان افراد و یا سازمان­هایی هستند که برای شرکت­ها مواد اولیه را تهیه می­کنند و در اختیار آنها قرارمی­دهند. مشارکت با تأمین­کننده به دو صورت امکان­پذیر است، اول اینکه همکاری بلندمدت داشته باشند و دوم اینکه با آنها ادغام شوند و به نوعی جزئی از سازمان محسوب شوند (Ho and Lo,2014).

همکاری با تأمین­کننده اغلب شامل ارتباط با دارایی­های ویژه، تعامل ویژه و ترکیبی از قابلیت­هاست. این مسئله می­تواند الگویی از تقسیم دانش را نیز در برداشته باشد. شرکت­هایی که مشارکت با تأمین­کننده دارند، به دنبال افزایش رقابت در منابع و دانش هستند. شواهد تجربی نشان می­دهد که همکاری با تأمین­کننده مزایای زیادی مانند توسعة محصول جدید، اثربخشی عملیاتی و ایجاد دانش دارد. مشارکت با تامین­کننده از طریق ویژگی­هایی مانند تقسیم اطلاعات، برنامه­ریزی­های مشترک و حل مشکل به صورت مشترک شناخته می­شود. تقسیم اطلاعات در مورد محصول و فرایندهایی است که به خریدار کمک می­کند تا برنامه­های محصول را توسعه دهد و کالاها را در زمان مناسب تولیدکند و سطح ملزومات را کاهش دهد و درنهایت عملکرد خود را بهبود بخشد. همچنین تأمین­کنندگان می­توانند برای محصولات جدید خود بازخور ارائه کنند. مشارکت با تأمین­کننده باید اثربخشی اکتشاف را افزایش دهد و تطبیق­پذیری شرکت با افکار جدید و دانش جدید در بیرون از سازمان را افزایش بخشد. درمقابل مشارکت با تأمین­کننده نقش میانجی منفی در بهره­وری بازاریابی با عملکرد شرکت دارد. دانش بیرونی باارزش به طور معنی­داری از دانش شرکت متفاوت است و هدف آنها نیز بهبود در فعالیت­های بازاریابی است(Ho and Lu,2014).

باتوجه به بحث بالا، فرضیه­های زیر را می­توان مطرح کرد:

فرضیة سوم: مشارکت با تأمین­کننده رابطة میان فعالیت­های اکتشافات بازار و عملکرد بازار را تعدیل می­کند.

فرضیة چهارم: مشارکت با تأمین­کننده رابطة بین فعالیت­های بهر­ برداری بازار و عملکرد بازار را تعدیل می­کند.

 

مروری بر پیشینة پژوهش

ابراهیم­پور و همکاران(1393)، تأثیر دوسوتوانی سازمانی بر عملکرد صنایع تولیدی: بررسی نقش پویایی­های محیطی را بررسی کرده­اند. نتایج پژوهش آنان نشان می­دهد که دوسوتوانی سازمانی بر عملکرد شرکت­ها تأثیر دارد ولی نقش تعدیل­کنندگی پویایی­های محیطی تأیید نمی­شود. مرادی و همکاران(1393)، به بررسی تبیین دوسوتوانی سازمانی، یعنی مفهومی نوین در مدیریت سازمان­های دانش بنیان پرداخته­اند. محققان در این تحقیق اینگونه نتیجه گرفته­اند که فعالیت اکتشاف و بهره­برداری می­تواند بر عملکرد تجاری شرکت­ها مؤثر باشد و رابطة مستقیمی بین این دو عامل دوسوتوانی و عملکرد وجود دارد. اکبری(1393)، تأثیر رهبری استراتژیک بر مزیت­های رقابتی با میانجی­گری دوسوتوانی نوآوری را بررسی کرده­است. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که رهبری مراوده­ای بر اکتشاف نوآوری مؤثر است و رهبری تحولگرا و رهبری مراوده­ای (مؤلفه­های رهبری استراتژیک) بر به­کارگیری نوآوری تأثیرگذار است و همچنین اکتشاف و به­کارگیری نوآوری بر مزیت تمایز خدمات مؤثرند. به­کارگیری نوآوری بر مزیت قیمت و مزیت تمرکز بر مشتری مؤثر است. فارسی و همکاران(1391)، مؤلفه­های دوسوتوانی مؤثر بر عملکرد تجاری­سازی تحقیقات دانشگاهی را بررسی و شناسایی کرده­اند. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که فعالیت اکتشاف و بهره­برداری می­تواند بر عملکرد تجاری شرکت­ها مؤثر باشد و رابطة مستقیمی بین دو عامل دوسوتوانی و عملکرد وجود دارد. فو و همکاران(2016)، دوسوتوانی سازمانی را بر عملکرد حرفه­ای سازمان بررسی کرده­اند. نتایج پژوهش آنان نشان می­دهد که دوسوتوانی سازمانی تأثیر معنادار و قوی بر روی عملکرد دارند (Fu et al,2016).

هو و لیو(2014)، کاربردهای عملکرد اکتشافات بازاریابی و بهره­برداری بازاریابی و بهره­برداری بازار: نقش میانجی مشارکت با تأمین­کننده را بررسی کرده­اند. آنان به این نتیجه رسیده­اند که اگر مشارکت با تأمین­کننده در سطح بالاتر باشد، فعالیت­های اکتشاف و بهر­ برداری موجب ارتقاء سطح عملکرد می­شود (Ho and Lu,2014). ژو و ایکسو(2013)، یادگیری سازمانی، دوسوتوانی و عملکرد شرکت را بررسی کرده­اند. نتایج آنان نشان می­دهدکه یادگیری سازمانی بر دوسوتوانی و عملکرد شرکت تأثیر دارد و دوسوتوانی سازمانی تأثیر میانجی جزئی در این رابطه دارد (Xu & Zhu, 2013).

 

مدل مفهومی پژوهش

هر پژوهشگری برای تدوین فرضیه­های پژوهش نیازمند مدل مفهومی است تا بر اساس آن متغیرهای فرضیات را بشناسد و روابط بین این متغیرها و تعاریف مفهومی و عملیاتی آنها را تبیین کند.

در پژوهش حاضر، تأثیر دو بعد دوسوتوانی سازمانی (فعالیت­های اکتشاف بازار و بهره­برداری بازار)، متغیر مستقل، بر عملکرد بازار، در جایگاه متغیر وابسته با نقش تعدیل­گری مشارکت با تأمین­کننده، بررسی شده­است. مدل مفهومی پژوهش حاضر برگرفته از مطالعات هو و لیو(2014) است که در شکل (1) نشان داده شده است.

 

 

 

 

 

بهره­برداری بازار

  • ارتقای محصولات
  • افزایش میزان دانش بازار
  • مدیریت کیفیت محصولات
  • ارائه خدمات مناسب
  • بخش بندی بازار هدف
  • قیمت گذاری واضح

 

عملکرد بازار شرکت

  • رضایتمندی مشتری
  • رشد سهم بازار نسبت به رقبا
  • جستجو برای کسب مشتریان بیشتر
  • افزایش فروش در بازار
  • احیاء ارزش مشتری
  • ارائه خواسته­های مشتریان
  • افزایش جریان نقدینگی
  • ایجاد ارزش بیشتر برای مشتری

اکتشاف بازار

  • میزان تفاوت در قیمت­ها
  • انجام مدیریت کیفیت به شیوه­های نوین
  • ارائه خدمات و محصولات متفاوت
  • تفاوت در نوع بخش­بندی

مشارکت با تأمین­کننده

  • حمل و نقل
  • تبادل اطلاعات و دانش صنعتی و عملیاتی
  • داشتن اهداف مشترک با شرکت
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل (1): مدل مفهومی پژوهش(منبع: هیو و لیو،2014)

 

روش پژوهش

 

ازآنجاکه در این پژوهش تأثیر فعالیت­های اکتشاف بازار و بهره­برداری بازار بر عملکرد بازار از طریق تعدیل­گری مشارکت با تأمین­کننده در شرکت­های تولید کوچک و متوسط بررسی شده­است و نتایج این پژوهش برای بهترشدن کارکرد این شرکت­ها استفاده می­شود، نوع پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی است. همچنین روش انجام آن توصیفی و از نوع پیمایشی و از نظر نوع داده­های جمع­آوری­شده کمّی و از نوع پرسشنامه­ای است. برای آزمون فرضیه­های پژوهش از مدل­سازی معادلات ساختاری استفاده شده­است. در این پژوهش ابزار به­کاررفته برای مدل­یابی معادلات ساختاری، نرم­افزار SmartPLS2 بوده­است. جامعة آماری این پژوهش شامل مدیران ارشد شرکت تولیدی در شهرک صنعتی استان مازندران است.. سه شهر سلمان­شهر، تنکابن و آمل برای پژوهش انتخاب شده­اند. در این پژوهش به تمامی شرکت­های تولید در این سه شهر پرسشنامه توزیع شده است. روش نمونه­گیری در این تحقیق سرشماری است. براساس آمار به­دست­آمده، 51 واحد تولیدی در شهرهای سلما­ شهر، تنکابن و آمل وجود دارد. در هر واحد تولیدی از 3 مدیر ارشد خواسته شد تا پرسشنامه­ها را تکمیل کنند. بنابراین 153 پرسشنامه توزیع شد و 150پرسشنامه به طور کامل به محقق برگردانده شد. در هنگام تحلیل داده­ها میانگین هر سه­نفر در یک واحد تولیدی گرفته شد و داده­های 50 واحد تولیدی بررسی شده­است، زیرا در این تحقیق هدف محقق بررسی عملکرد سازمان­ها بود­ است و نه اشخاص و افراد موجود در سازمان. پرسشنامة پژوهش برگرفته از مطالعات هو و لیو(Ho and Lu,2014) است. این پرسشنامه 23 سؤال دارد که 5 سؤال مربوط به متغیر فعالیت­های اکتشاف بازار، 6 سؤال مربوط به متغیر فعالیت­های بهره­برداری بازار، 4 سؤال مربوط به متغیر مشارکت با تأمین­کننده و 8 سؤال مربوط به متغیر عملکرد بازار شرکت می­باشد. همچنین از طیف پنج­گزینه­ای لیکرت ( 1= بسیارکم و 5= بسیارزیاد) برای مقیاس اندازه­گیری استفاده شده است. برای انداز­ه­گیری روایی ظاهری، از نظر استادان و متخصصان استفاده شده است، درنتیجه اشکالات ساختاری آن شناسایی و اصلاحات لازم برای برآورده ساختن روایی ظاهری انجام شده­است. پایایی پرسشنامه نیز با نرم­افزار spss و آلفای کرونباخ سنجش شده­است. برای این سنجش، نخست پیش­آزمون به­عمل­آمد و 30 پرسشنامه در جامعة آماری توزیع شد. آلفای کرونباخ برای همه متغیرها از 7/0 بیشتر است و در محدودة پذیرفتنی قراردارد.

 

یافته­های پژوهش

توصیف متغیرهای جمعیت­شناختی

جدول شمارة 2، مشخصات جمعیت­شناختی نمونة آماری را نشان می­دهد. همان­طورکه ملاحظه می­شود، بیشتر پاسخ­دهندگان مرد بوده­اند (3/71 ). از لحاظ سن بخش بیشتر پاسخ­دهندگان بین 35 تا 45 سال داشته­اند. از لحاظ تحصیلات، بیشترین پاسخ درصد) و دهندگان (3/77 درصد) در سطح لیسانس بوده­اند. از لحاظ مدت فعالیت در شرکت، بیشترین افراد(7/70 درصد) زیر 10 سال فعالیت داشته­اند. از لحاظ ارتباط رشتة تحصیلی با فعالیت پاسخ­دهندگان، بیشترین افراد (7/52 درصد) پاسخ مثبت داده­اند.

 

 

جدول (2) توصیف متغیرهای جمعیت­شناختی پژوهش

 

جنسیت

تحصیلات

سن

ارتباط رشته

مدت فعالیت

 

زن

مرد

دیپلم

فوق دیپلم

لیسانس

فوق لیسانس

زیر35

35-45

بالای45

بله

خیر

زیر 10سال

10-20سال

بالای 20 سال

تعداد

34

107

4

12

116

12

48

69

20

79

66

106

21

16

درصد فراوانی

7/22

3/71

7/2

8

3/77

8

32

46

13/3

7/52

44

7/70

14

7/10

تجزیه و تحلیل داده­ها


بررسی مدل اندازه­گیری

برای بررسی مدل اندازه­گیری، از سه شاخص پایایی ترکیبی (CR)، آلفای کرونباخ(CA) و روایی همگرا(AVE) استفاده شده­است. مقدار مناسب برای پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ مساوی و بزرگتر از 7/0 می­باشد. باتوجه به جدول (3)، مقدار حاصل از این دو معیار برای تمامی متغیرها بالاتر از 7/0 است که نشان از پایابودن ابزار اندازه­گیری دارد. همچنین، برای بررسی روایی همگرا ( شان دهندة میانگین واریانس به­اشتراک گذاشته­شده بین هر سازه با شاخص­هایش است)، از میانگین واریانس استخراج­شده فورنل و لارکر (AVE) استفاده شده­است. مقدار بحرانی برای سطح قبولی(AVE) مقدار مساوی و بالاتر از 5/0 می­باشد. با توجه به جدول(3)، مناسب­بودن روایی همگرای مدل پژوهش تأیید شده­است. معیار دیگر برای بررسی مدل اندازه­گیری، روایی واگرا می­باشد که از طریق معیار فورنل و لارکر اندازه­گیری می­شود. براساس این معیار، روایی واگرای پذیرفتنی یک مدل حاکی از آن است که یک سازه در مدل، نسبت به سازه­های دیگر تعامل بیشتری با شاخص­هایش دارد. روایی واگرا وقتی در سطح مناسب و پذیرفتنی است که میزان AVE برای هر سازه بیشتر از واریانس اشتراکی بین آن سازه و سازه­های دیگر در مدل باشد.

 

 

جدول (3) روایی همگرا، روایی واگرا و ضریب آلفای کرونباخ

متغیرهای پنهان

عنوان در مدل

ضریب آلفای کرونباخ

)Alpha ≥ 0/7(

ضریب پایایی ترکیبی

)CR ≥ 0/7(

میانگین واریانس استخراجی

AVE≥0/5) (

فعالیت­های بهره برداری

PL

85/0

88/0

55/0

فعالیت­های اکتشاف

PR

87/0

90/0

67/0

عملکرد بازار

MP

79/0

85/0

59/0

مشارکت با تأمین­کننده

SC

77/0

82/0

57/0

 

 

مطابق با جدول(4)، نتایج به­دست­آمده از همبستگی ­ها و جذر AVE که بر روی قطر جدول قرار گرفته­است، می­توان روایی واگرای مدل در سطح سازه را نتیجه گرفت.

 

 

جدول (4) همبستگی میان متغیرهای مکنون و مقادیر AVE

 

عملکرد بازار

فعالیت های بهره­برداری

فعالیت­های اکتشاف

مشارکت با تأمین­کننده

عملکرد بازار

78/0

 

 

 

فعالیت های بهره­برداری

61/0

77/0

 

 

فعالیت­های اکتشاف

73/0

66/0

82/0

 

مشارکت با تأمین­کننده

75/0

53/0

74/0

75/0

 

بررسی مدل ساختاری و بررسی مدل کلی

 

نتایج مدل ساختاری و مدل کلی پژوهش در شکل زیر نشان داده شده­است. در بخش مدل ساختاری، از معیارهای ضریب تعیین(R2) ، ضریب قدرت پیش­بینی(Q2) و آمارة t استفاده شده­است. همچنین در این بخش، فرضیه­های پژوهش بررسی شده­است. ضریب تعیین هر سازه همان اعداد داخل دایره است. براساس بررسی چین (1988)، سه معیار 19/0، 33/0 و 67/0 به ترتیب: مقادیر ضعیف، متوسط و قوی در نظر گرفته شده­اند. مطابق با نتایج R2، متغیر درون­زای مدل در این پژوهش تنها عملکرد بازار می­باشد که مقدار 72/0 به­دست­آمده و برازش قوی مدل را نشان می­دهد. همچنین هنسلر و همکاران (2009) در مورد شدت قدرت پیش­بینی مدل در مورد سازه­های درون­زا سه مقدار 02/0، 15/0 و 35/0 را به ترتیب: مقادیر ضعیف، متوسط و قوی تعیین کرده­اند. نتایج به­دست­آمده از Q2نشان می­دهد که مقدار Q2 مربوط به سازة درون­زای عملکرد بازار 37/0 می­باشد که برازش قوی مدل ساختاری را نشان می­دهد. همچنین در شکل(2)و(4)، نتایج حاصل از ضرایب مسیر بین فرضیات و مدل پژوهش در حالت تخمین استاندارد ارائه شده­است. اعدادی که بر روی مسیر سازه­ها با یک دیگر نشان داده شده­است، ضریب مسیر نامیده می­شود و برای تأثیر مستقیم یک متغیر بر متغیر دیگر ارائه می­شود. همچنین در شکل(3) و (5)، مدل پژوهش در حالت معناداری T-Value با ورود متغیر تعدیل­گر نشان داده شده­است. همان­طورکه نشان داده شد، تمامی روابط بین متغیرهای پژوهش و فرضیات دارای آمارة t بزرگ­تر از 96/1 می­باشند که نشان از تأیید فرضیات دارد.

 

 

 

 

شکل(2).مدل کلی پژوهش در حالت تخمین استاندارد

 

 

 

شکل(3) نتایج مقدار T-Value

 

شکل(4) مدل کلی پژوهش در حالت تخمین استاندارد

 

شکل(5) نتایج مقدار T-Value

 

 

همچنین بعد از بررسی برازش مدل اندازه­گیری و مدل ساختاری، برازش مدل کلی از طریق معیار GOF بررسی شده­است. سه مقدار 01/0 ، 25/0 و 36/0 به ترتیب: مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF معرفی شده­اند (Wetzels et al,2009). معیار GOF برای این پژوهش مقدار 64/0 به­دست­آمد که برازش کلی مدل در حد بسیار قوی است.

GOF =

معادله (1) فرمول محاسبه برازش کل در روش PLS

GOF =

همچنین نتایج حاصل از فرضیه­های پژوهش بدون ورود متغیر تعدیل­گر در جدول(5)، نشان داده شده­است. آمارة t برای تمام فرضیه­های پژوهش از 96/1 بیشتر می­باشد؛ درنتیجه همة فرضیه­های پژوهش تأیید می­شوند. به عبارت دیگر، متغیر فعالیت­های بهره­برداری بر روی عملکرد بازار در سطح اطمینان 95/0 تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین متغیر فعالیت­های اکتشاف بر عملکرد بازار در سطح اطمینان 95% تأثیر مثبت و معنادار دارد. ضریب استاندارد­شده مسیر میان فعالیت­های بهره­برداری و عملکرد بازار بیانگر این مطلب است که فعالیت­های بهره­برداری به میزان 50 درصد از تغییرات متغیر عملکرد بازار را مستقیماً تبیین می­کند. همچنین ضریب استاندارد­شدة مسیر میان فعالیت­های اکتشاف و عملکرد بازار نشان می­دهد که فعالیت­های اکتشاف 43% از عملکرد بازار را تبیین می­کند.

 

 

 

 

 

 

جدول (5) آزمون فرضیات پژوهش بدون ورود متغیر تعدیل­گر

 

متغیر مستقل

اثر

متغیر وابسته

آمارة t

ضرایب مسیر استاندارد­شده

نتیجه

H1

فعالیت­های بهره برداری

 

عملکرد بازار

92/4

50/0

تأیید

H2

فعالیت­های اکتشاف

 

عملکرد بازار

85/3

43/0

تأیید

(ns = no significant, *p < .05, **p < .01, ***p < .001)

 

 

همچنین نتایج حاصل از فرضیه­های پژوهش با ورود متغیر تعدیل­گر مشارکت با تأمین­کننده در جدول(6)، نشان داده شده­است. نتایج ضرایب معناداری t مربوط به متغیر تعاملی (PL*SC)، 00/2 و همچنین نتایج ضرایب معناداری t مربوط به متغیر تعاملی(PR*SC)، 51/2 محاسبه شده­است که به دلیل بیشتربودن از 96/1، نشان می­دهد که در سطح اطمینان 95/0 درصد می­توان تأیید کرد که مشارکت با تأمین­کننده، فعالیت­های بهره­برداری و فعالیت­های اکتشاف بر عملکرد بازار شرکت را تعدیل می­کند. فعالیت­های بهره­برداری بر عملکرد بازار با ورود متغیر تعدیل­گر، اثری به اندازه 82/0 دارد. این در حالی است که اثر تعاملی (PL*SC) که شدت تأثیر متغیر تعدیل­گر را نشان می­دهد، مقدار 96/0- به­دست­آمده است. همچنین فعالیت­های اکتشاف بر عملکرد بازار با ورود متغیر تعدیل­گر، اثری به اندازة 64% دارد و اثر تعاملی (PR*SC) مقدار 79/0- به دست­آمده است.

 

 

جدول (6) آزمون فرضیات پژوهش با ورود متغیر تعدیلگر

 

متغیر مستقل

اثر

متغیر وابسته

آمارة t

ضرایب مسیر استاندارد شده

نتیجه

H1

فعالیت های بهره برداری

 

عملکرد بازار

55/2

82/0

تأیید

H2

فعالیت های اکتشاف

 

عملکرد بازار

34/3

64/0

تأیید

:H3 مشارکت با تأمین­کننده تأثیر فعالیت­های بهره­برداری بازار بر عملکرد بازار را تعدیل می­کند.

00/2

96/0-

تأیید

:H4 مشارکت با تأمین­کننده تأثیر فعالیت­های اکتشاف بازار بر عملکرد بازار را تعدیل می­کند.

51/2

79/0-

تأیید

(ns = no significant, *p < .05, **p < .01, ***p < .001)

 

نتیجه­گیری و پیشنهادها

 

پژوهش حاضر، تأثیر فعالیت­های بهره­برداری بازاریابی و اکتشاف بازاریابی بر عملکرد بازار شرکت­ها را بررسی کرده است که در این میان مشارکت با تأمین­کننده، متغیر تعدیل­گر در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از فرضیة اول نشان می­دهد که فعالیت­های بهره­برداری بازار بر عملکرد بازار مؤثر است. به عبارت دیگر، اگر شرکت­ها محصول خود را مدیریت کنند، خدمات را بر اساس اولویت­های مشتری ارائه کنند و بازارهای هدف خود را برای فروش دقیق مشخص کنند، عملکرد بازار افزایش می­یابد. همچنین نتایج حاصل از فرضیة دوم، نشان می­دهد که اکتشاف بازار تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بازار دارد. مدیریت محصول در شرکت­ها، بالابودن میزان ارائه خدمات، بخش­بندی بازار، و کم­بودن قیمت­ محصولات شرکت­ها که از جمله فعالیت­های اکتشاف در این تحقیق است، بر عملکرد بازار تأثیر معنی­دار دارد و موجب افزایش عملکرد بازار این شرکت­ها می­شود. اگر شرکت­ها فعالیت­های اکتشاف را به­خوبی انجام دهند، حاشیة سود شرکت­ها افزایش می­یابد، و شرکت­ها در بازار رقابتی پیشرو می­شوند. مطابق با فرضیة سوم، مشارکت با تأمین­کننده تأثیر فعالیت­های بهره­برداری بازار بر عملکرد بازار شرکت­ها را تعدیل می­کند. براساس نتایج آزمون فرضیه، نقش تعدیل­گری مشارکت با تأمین­کننده تأیید می­شود. همچنین مقدار ضریب مسیر این فرضیه، نشان می­دهد که این تأثیر از نوع معکوس می­باشد.

فرضیة چهارم، یعنی مشارکت با تأمین­کننده تأثیر فعالیت­های بهره­برداری بازار بر عملکرد بازار شرکت­ها را تعدیل می­کند، نیز براساس نتایج آزمون فرضیه، تأیید می­شود. همچنین مقدار ضریب مسیر این فرضیه، نشان می­دهد که این تأثیر از نوع معکوس می­باشد. بنابراین، با توجه به نتایج، نقش تعدیل­کنندگی مشارکت با تأمین­کننده در ارتباط بین فعالیت­های اکتشاف بازار و فعالیت­های بهره­برداری بازار و عملکرد بازار شرکت­ها معکوس به­دست­آمده­است که دلایل اصلی آن می­تواند عوامل زیر باشد:

- وسعت کم شرکت­های تولیدی و نبستن قراردادهای بلندمدت با تأمین­کنندگان و درنتیجه وجود واسطه­ها و تأمین مواد و محصولات با واسطه­ها.

- وجود رانتهای گسترده در زمینة تأمین­کنندگان مواد اولیه و مشارکت با تأمین­کنندگان انحصاری.

- دوری تأمین­کنندگان از تولیدکنندگان از نظر بُعد مسافت.

- وجود شرکت­های تولیدی کوچک با کمتر از 20 تا 30 عضو که زنجیرة تأمین آنها کامل شکل نگرفته است و صرفة اقتصادی ایجاد نمی­کند.

براساس نتایج حاصل از تحلیل داده­ها و بررسی فرضیه­های پژوهش، پیشنهادهای کاربردی زیر ارائه می­شوند:

 باتوجه به تأثیر مثبت و معنی­دار فعالیت­های بهره­برداری بازاریابی بر عملکرد بازار، به مدیران شرکت­ها پیشنهاد می­شود که برای بهبود عملکرد بازار شرکت، به افزایش سطح فعالیت­های بهره­برداری بازاریابی از طریق ارتقا و بهبود محصولات، پیاده­سازی مدیریت کیفیت محصولات، در اولویت قراردادن ارائه خدمات مناسب به مشتری، بخش­بندی بازار هدف و درنهایت قیمت­­گذاری شفاف محصولات، اقدام کنند.

 باتوجه به تأثیر مثبت و معنی­دار فعالیت­های اکتشاف بازاریابی بر عملکرد بازار، به مدیران شرکت­ها پیشنهاد می­شود که برای بهبود عملکرد بازار شرکت، سطح فعالیت­های اکتشاف بازاریابی خود را با قیمت­گذاری متفاوت و رقابتی نسبت به سایر شرکت­ها، اجرای مدیریت کیفیت به شیوة نوین، ارائه خدمات و محصولات متفاوت با سایر شرکت­ها و درنهایت تفاوت در نوع بخش­بندی بازار نسبت به سایر شرکت­ها، افزایش دهند.

در پایان، باید افزود که در این پژوهش تنها شرکت­های شهرک صنعتی سه شهر در استان مازندران، در نظرگرفته شده­اند و این امر نوعی محدودیت می­باشد. همچنین در این پژوهش به­علت کم­بودن تنوع صنایع و واحدهای تولیدی، صنعت خاص و یا شرکت خاصی در نظر گرفته نشد. کوچک­بودن واحدهای تولیدی نیز از دیگر محدودیت­های پژوهش حاضر می­باشد. باتوجه به این محدودیت­ها، به محققان آینده پیشنهاد می­شود تا تمامی واحدهای تولیدی در تمامی شرکت­های شهرک صنعتی در سطح استان مازندران را بررسی کنند. همچنین در این تحقیق، زیرمجموعه­های دوسوتوانی سازمانی بررسی شده­است که پیشنهاد می­شود متغیر دوسوتوانی به صورت متغیر پنهان در مدل وارد شود و تأثیر آن بر عملکرد بازار بررسی شود.

 



 

1.Exploration

2.Exploitation

3.March

4.Ho and Lu

1.Ambidexterity

2.Duncan

3.March

4.Tushman & O’Railly

5.Gibson & Birkinshaw

1.Dinamic Capability

2.Competitive Environment

3.Hesi et al

1.Rass

2. Thickness

3.Congestion

4.Safe

 

 

 
1-ابراهیم­پور، مصطفی؛ مرادی، محمود؛ ممبینی، یعقوب.(1393). تأثیر دوسوتوانی سازمانی بر عملکرد صنایع تولیدی: نقش پویایی­های محیطی، فصلنامة علوم مدیریت ایران، سال نهم، شماره36، 75-53.
2-اکبری، محسن.(1394). بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر مزی­ های رقابتی با میانجی­گری دوسوتوانی نوآوری، پژوهشنامة بازرگانی، شماره74 ، صص:104-81.
3-اکبری، محسن؛ ابراهیم­پور ازبری، مصطفی؛ هوشمند چایجانی، میلاد.(1394).بررسی تأثیر گرایش به کارآفرینی و دوسوتوانی نوآوری بر عملکرد صادراتی محصولات جدید با تعدیل­گری شدت نوآوری محصول در صنعت خودروسازی، نشرة علمی پژوهشی مدیریت نوآوری، سال چهارم، شماره 4، صص:106-81.
4-اعرابی، سید محمد؛ حقیقی، مهدی.(1383). الگوی هماهنگی تلاطم محیطی و استراتژی سازمانی، فصلنامة مطالعات مدیریت بهبود و تحول، شماره 41 و 42، صص:53-78.
5- بندریان، رضا.(1393). دوسوتوانی همزمان، الگوی مناسب سازماندهی فعالیت­های اکتشاف و بهر­ برداری در سازمان­های پژوهش و فناوری، دوفصلنامة توسعة تکنولوژی صنعتی، شماره 22 ، صص :33-21.
6-بندریان، رضا.(1389). رویکردی تحلیلی به چیستی و چرایی سازمان، رشد فناوری، سال ششم، شماره 23، صص: 54-39.
7- ثقفی، فاطمه؛ محامدپور،مریم.(1388). مدل ارزیابی متوازن عملکرد پروژه های آینده نگاری فناوری اطلاعات، فصلنامه علمی –پژوهشی سیاست علم و فناوری، سال دوم، شماره 2، صص :28-15.
8- حاف­ نیا، محمد رضا.(1388).مقدمه­ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، انتشارات سمت، چاپ شانزدهم، تهران.
9- فارسی، جهانگیر؛ زارع،هادی؛ حجازی، سید رضا.(1391). شناسایی مؤلفه­های دوسوتوانی مؤثر بر عملکرد تجاری­­سازی تحقیقات دانشگاهی، فصلنامة پژوهش و برنامه­ریزی در آموزش عالی، شماره63 ، صص:90-69.
10-فدایی، غلامرضا؛ حس­ زاده، محمد؛ ذراتی، ماشاالله.(1390). بررسی مفهوم نظام مدیریت دانش، تحقیقات اطلاع­رسانی و کتابخانة عمومی، دورة 17 ، شماره 4، صص :5-553.
11-قندی آرانی، مهدی؛ نجمی، منوچهر.(1393). تحقق دوسوتوانی سازمانی از طریق طراحی رابطه بازاریابی و فروش، فصلنامة علوم مدیریت ایران، سال نهم، شماره35، صص:24-1.
12- مرادی، محمود؛ ابراهیم­پور، مصطفی؛ ممبینی، یعقوب.(1393).تبیین دوسوتوانی سازمانی به عنوان مفهومی نوین در مدیریت سازمانهای دانش بینان، فصلنامه رشد و فناوری، سال دهم، شماره40، صص:29-18.
13-ممبینی، یعقوب؛ ابراهیم­پور، مصطفی؛ مرادی، محمود.(1394). بررسی ابهامات و نوع­شناسی دوسوتوانی سازمانی در سازما­ن­های تکنولوژی­محور، دوفصلنامه توسعه تکنولوژی صنعتی، شماره23، صص:71-59.
14-منطقی، منوچهر؛ نقی زاده، محمد؛ صفردوست، عاطیه؛ محمد روضه سرا، مریم.(1394). تحلیلی بر نقش دوسوتوانی سازمانی در ایجاد، رشد و موفقیت شرکت های زایشی، دوفصلنامه تکنولوژی صنعتی، شماره26، صص:28-17.
15-نقی زاده، محمد؛ سیدنقوی، میرعلی؛ احسانی، راضیه.(1392). تاثیر قابلیت های پویا بر توانمندی نوآوری محصول در بنگاه های بخش دارویی ایران، نشریة علمی پزوهشی مدیریت نوآوری، سال دوم، شماره 3، صص:51-27.
16- نصیری اقدم، علی؛ رضایی، محمدجواد؛ موحدی، مهدی.(1393). طراحی بازار، چارچوب تحلیلی ارث در درک عملکرد بازار، فصلنامة مجلس و راهبرد، سال21، شماره79، صص:151-123.
17-Alegre, J., & Chiva, R. (2008). Assessing the impact of organizational learning capability on product innovation performance: An empirical test.Technovation, 28(6), 315-326.
18- Bititci, U., Garengo, P., Dörfler, V., & Nudurupati, S. (2012). Performance measurement: Challenges for tomorrow. International Journal of Management Reviews, 14(3), 305-327.
19-Chin, W. W. (1998). Issues and Opinion on Structural Equation Modwling, MIS Quarterly,22(1), 7-16.
20-Duncan, R. B. (1976). The ambidextrous organization: Designing dual structures for innovation, In R. H. Kilmann, L. R. Pondy, & D. Slecin (Eds.), The management of organization, 1, 167−188, New York: North-Holland.
21-Foss, K.; Foss, N.J.; Klein, P.G.; Klein, S.K.; “The entrepreneurial organization of heterogeneous capital”, Journalof Management Studies, Vol. 44, Issue 7, P.p. 1165–1186, 2007.
22-Fornell, C., &Larcker, D. F. (1981). Evaluating structural equation models with unobservable variables and measurement error.Journal of marketing research, 39-50.
23-Fu, N., Flood, P. C., & Morris, T. (2016). Organizational ambidexterity and professional firm performance: the moderating role of organizational capital. Journal of Professions and Organization, jov010.
24-Gupta, A. K., & Govindarajan, V. (2000). Knowledge management's social dimension: Lessons from Nucor Steel. MIT Sloan Management Review,42(1), 71.
25-Gibson, C. B.& Birkinshaw, J. (2004).The antecedents, consequences, andmediating role of organizational ambidexterity, Academy ofManagement Journal, 47(2), 209−226.
26-Ho, H. D., & Lu, R. (2015). Performance implications of marketing exploitation and exploration: Moderating role of supplier collaboration. Journal of Business Research, 68(5), 1026-1034.
27-Huang, J., Baptista, J., & Newell, S. (2015). Communicational ambidexterity as a new capability to manage social media communication within organizations. The Journal of Strategic Information Systems, 24(2), 49-64.
28-Hensler, J., Ringle, C. M.,&Sinkovics, R. R., (2009). The use of partial least squares path modeling in international marketing. Advances in International Marketing, 20,277-320.
29-Hsieh, C.; Nickerson, J.A.; Zenger, T.R.; “Opportunity discovery, problem solving and a theory of the entrepreneurial firm”, Journal of Management Studies, No. 44, P.p. 1255-1277, 2007.
30-Junni, P., Sarala, R. M., Taras, V., & Tarba, S. Y.(2013). Organizational Ambidexterity and Performance: A Meta-Analysis. Academy of Management Perspectives,27(4),299-312.
31-Kogut, B.; Zander, U.; “Knowledge of the firm and the evolutionary theory of the multinational corporation”,Journal of International Business Studies, Vol. 24, No. 4, P.p. 625-645, 1992.
32-March, J. G., 1991. Exploration and exploitation in organizational learning. Organization Science, 2(1), pp.71–87.
33-Simsek, Z.; Heavey, C.; Veiga, J. F.; Souder, D.; "A typology for aligning organizational ambidexterity's conceptualizations, antecedents, and outcomes" , Journal of Management Studies, Vol. 46, Issue 5, p.p. 864-894, 2009.
34.sombasiven.M,Nadan.T,Mohamad.Z,(2009), consideration of performance measure in a supply chain environment, Journal of Enterprise Information, Vol.22, No.6, pp.660-689.
35-Tushman, M. L.& O'Reilly, C. A. (1996).Ambidextrous organizations: Managing evolutionary and revolutionary change, California Management Review, 38, 8−30.
36-Zhou, J., & Xue, Q. Z. (2013). Organizational Learning, Ambidexterity International Conference on Industrial Engineering and Engineering Management (pp. 537-546). Springer Berlin Heidelberg.