Document Type : Original Article
Authors
1 Assistant Professor, University of Lorestan, Lorestan, Iran
2 Graduate Student, Marketing Management, University of Lorestan, Lorestan, Iran
Abstract
Keywords
امروزه داشتن توان رقابتی، اساس بقای سازمانهاست. سازمانهای جهان معاصر، با تلاطمهای محیطی بسیاری روبهرو هستند، بهگونهای که سطوح بالای این تغییرات میتواند عملیات شرکت را مختل سازد. برایناساس، سازمانها برای ارائه ارزش بالاتر و تأمین رضایت مشتریان در هر زمینهای، به اطلاعات بیشماری از رقبا نیازمند هستند. درواقع، اطلاعات، یکی از اقلام مهم داراییهای راهبردی و ابزار بازاریابی بهشمارمیروند. بنابراین در این شرایط، هوش رقابتی به شرکتها کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهای را دربارۀ همه امور خود، از قبیل بازاریابی، تحقیق و توسعه،سرمایهگذاری و راهبردهای کسبوکار اتخاذ کنند. ردیابی، درک و واکنش به رقبا، یک جنبۀ ویژه از فعالیتهای بازاریابی مطرح میگردد و لازم است شرکتها برنامهای اثربخش با نام هوشمندی رقابتی[1] را بهاجرا درآورند. این در حالی است که ابزار دستیابی و عنصر اساسی در شکلگیری هوشمندی رقابتی در سازمان، قابلیتهای پویا[2] است. قابلیتهای پویا، به مفهوم توانایی سازمان در ترکیب، ساخت و پیکربندی مجدد شایستگیهای داخلی و خارجی برای مهار محیطهای در حال تغییر است تا بر این اساس در محیطهای در حال تغییر، بتوان به عملکرد و هوشمندی دست یافت (تیس، 2007)، درحالیکه قابلیتهای عملیاتی، سازمان را قادر میسازد تا وضع موجود را حفظ نموده و امورات روزمره خود را بگذرانند، قابلیتهای پویا با امکان ایجاد، توسعه و اصلاح پایه منابع، به حفظ تناسب تکاملی یک شرکت کمک میکند و همین امر به موفقیتهای رقابتی بلندمدت منجر میگردد (ژو و انلانر[3]، 2009). در این پژوهش سعی شده است تا قابلیتهای پویای مبتنی بر دانش را که از طریق کسب دانش بیرونی و بهاشتراکگذاری دانش درونی شکل میگیرد، بررسی شود. قابلیتهای پویا، یک شرکت را دائماً در تجدید قابلیتهای عملیاتی توانمند ساخته و دستیابی به هوشمندی و برتری بلندمدت را فراهم میکند (پروتوجرو، 2011، ص4). هوشمندی رقابتی کلّ شناختی است که یک شرکت از محیطی که در آن رقابت میکند، دارد و حاصل تجزیه و تحلیل اطلاعات بسیاری است که روزانه یک شرکت را بمباران میکنند. در پرتو این دانش است که تصویر کاملی از وضعیت کنونی و آینده محیط رقابت، پیش روی مدیران قرار میگیرد تا بتوانند بر این اساس تصمیمات بهتری بگیرند. نظر به اهمیت و ضرورت هوشمندی رقابتی برای سازمانهای معاصر و همچنین نقش پویاییهای رقابتی دانشمحور در شکلگیری این هوشمندی، در این تحقیق به بررسی عوامل مؤثر بر شکلگیری هوشمندی رقابتی بر اساس رویکرد قابلیتهای پویای مبتنی بر دانش پرداخته شده است.
مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش
هوشمندی رقابتی
توسعۀ فناوری و رشد تجارت جهانی، امروزه بدین معنی است که محیط تجارتی، نوبهنو در حال تغییر است. مدیران بیش از این نمیتوانند برای تصمیمگیریهای راهبردی به اشراق و شهود تکیه کنند. در بیشتر کارها نتیجه تصمیم نادرست، غیر قابل چشمپوشی است. شرکتها برای ارائه ارزشی بالاتر و تأمین رضایت مشتریان در هر زمینهای، به اطلاعات نیازمندند. آنها باید اطلاعات بسیار زیادتری از شرکتهای رقیب به دست آورند. بنابراین ردیابی، درک و واکنش به رقبا، یک جنبه ویژه از فعالیت بازاریابی مطرح بوده است و لازم است شرکتها یک برنامه اثربخش با نام هوشمندی رقابتی را بهاجرا درآورند (رضائیان و لشکربلوکی، 1389). هوشمندی رقابتی عبارت است از نظارت هدفمند بر محیط رقابتی سازمانها با هدف گرفتن تصمیمات راهبردی در ارتباط با وضعیت رقابتی (مشبکی و زنگویی نژاد، 1387). هوشمندی رقابتی، یک ابزار مدیریت راهبردی و یکی از سریعترین زمینههای رشد کسب و کار دنیا، به شمار میرود. همچنین هوشمندی رقابتی، یکی از تکنیکهای مهم در ایجاد مزیت رقابتی است. هوشمندی رقابتی عبارت از هنر یافتن، جمعآوری و ذخیرهسازی اطلاعات برای دسترسی و استفاده پرسنل تمام سطوح سازمان است تا ضمن شکلدادن به آیندۀ سازمان، از موقعیت موجود در قبال تهدیدات رقابتی حمایت کنند. لئونارد فالد (1995)[4] معتقد است هوشمندی رقابتی، عبارت از سیگنالهای هشداردهنده در مورد فرصتها و تهدیدات است. در واقع، هوشمندی رقابتی، فراهمکننده اطلاعات تحلیلشدهای است که یک سازمان برای تصمیمات حیاتی خود نیازمند آن است. انجمن حرفهای هوش رقابتی[5]، هوشمندی رقابتی را فرایند نمایش محیط رقابتی میداند و معتقد است که هوشمندی رقابتی تمام مدیران ارشد را به تصمیمات آگاهانه در زمینه تحقیق و توسعه و بازاریابی، تاکتیکهای سرمایهگذاری و استراتژیهای بلندمدت توانا میسازد. هوش رقابتی مؤثر، یک فرایند پیوسته است که شامل جمعآوری قانونی و اخلاقی اطلاعات و انتقال کنترلشده هوش عملیاتی به تصمیمگیرندگان است (اسچیک، 2000،ص 68).
پترسون هوشمندی رقابتی را پیشنهادهایی انجامشدنی و اجرایی معرفی میکند که از فرایندی سیستماتیک شامل برنامهریزی، جمعآوری، تجزیه و تحلیل و انتقال اطلاعات در محیط خارجی سازمان نشأت گرفته است و میتواند بر توان رقابتی یک سازمان یا یک کشور تأثیرگذار باشد. در عمل میتوان گفت سازمانهایی که به دنبال مزیت رقابتی هستند، کاربران اصلی و واقعی هوشمندی لقب میگیرند. هوشمندی رقابتی، خروجی نهایی اطلاعات تجاری فیلترشده و تحلیلشده است. هوشمندی در دادههای گذشته و حال نهفته بوده است تا آینده را پیشبینی کند و رهبران و مدیران را در اتخاذ تصمیمات یاری رساند (حیدری و سعیدی، 1390،ص 86). راچ و سانتی(2009) براساس دیدگاههای دسچامبز و نایاک(1995)، سه طبقه از هوشمندی رقابتی را به صورت زیر نشان داده است:
1- هوشمندی بازار: این نوع هوشمندی وظیفه تهیه و عرضه روندهای حال و آینده، نیازها و اولویتهای مشتریان به بازارهای جدید و ایجاد فرصتهای بخشبندی و تغییرات اساسی و اصلی در بازاریابی و توزیع رقبا را عهدهدار است.
2- هوشمندی مرتبط با رقبا: این نوع هوشمندی با بررسی مستمر و نظاممند تغییرات در ساختار رقبا، محصولات جایگزین جدید و واردشوندگان جدید به صنعت، وظیفه ارزیابی تکامل استراتژی رقابتی رقبا را به عهده دارد.
3- هوشمندی تکنولوژیکی: تجزیه و تحلیل هزینه- فایده تکنولوژیهای جدید و فعلی و نیز پیشبینی تکنولوژیهایی که در آینده از بین میروند و تکنولوژیهایی که در آینده مسلط میشوند، بر عهده این نوع هوشمندی است. به عبارت دیگر، فایده فناوریهای جدید و نیز پیشبینی فناوری هایی که در آینده به وجود میآیند یا ازبین میروند، بر عهده این نوع هوشمندی است.
قابلیتهای پویا
قابلیتهای پویا،[6] توانایی سازمان در یکپارچهسازی، ساختن و صورتبندی مجدد قابلیتهای درونی و بیرونی، برای رویارویی با تغییرات سریع محیط را شامل میشود. وانگ و احمد[7](2005) قابلیتهای پویا را جهتگیری رفتاری پایدار سازمان در یکپارچهسازی، صورتبندی مجدد، تجدید و بازسازی منابع و قابلیتهای خود و از همه مهمتر بهبود و نوسازی قابلیتهای مرکزی در پاسخ به محیط متغیّر برای رسیدن به برتری رقابتی پایدار تعریف کردهاند. قابلیتهای پویا، سازمانها را به ادغام، ساخت و پیکربندی مجدد منابع و شایستگیهایشان توانا ساخته است؛ بنابراین عملکرد سازمان را در رویارویی با تغییرات محیط و کسبوکار حفظ میکند (تیس،2007). درحالیکه قابلیتهای عملیاتی[8] شرکت را به انجام فعالیتهای روزمره توانا میسازد، قابلیتهای پویا برای انطباق با تغییرات سریع محیطی بهکار گرفته میشوند. سازمانی که دارای قابلیتهای عادی اما فاقد قابلیتهای پویاست، از طریق تولید و فروش محصولات یکسان، در مقیاس برابر و فروش این محصولات به مشتریان قبلی، امور خود را پیش میبرند (وینتر،2003،ص993). در مقابل، قابلیتهای پویا، سازمان را دائماً در تجدید قابلیتهای عملیاتی توانمند ساخته و دستیابی به هوشمندی و برتری بلندمدت را فراهم میسازد (پروتوجرو، 4،2011). رویکرد قابلیتهای پویا با بیان این موضوع که ایجاد و تجدید منابع تقلیدناپذیر در محیط متغیّر کنونی تا چه میزان ارزشمند است و بازسازی آنها تا چه حد دشوار است، مبحث مربوط به دیدگاه منبعمحور را بسط میدهد(امبروسینی و بومن، 2009، ص29).این رویکرد بیانگر آن است که چگونه مدیریت یک کسب و کار، سازوکارها و فرایندهایی را ایجاد کند که بین تغییرات و محیط آشفتۀ بیرونی و بازارهای رقابتی پیش روی شرکت در حوزۀ محصولات تعادل وجود داشته باشد. در حقیقت، رویکرد قابلیتهای پویا الگوهایی از فعالیتهای عمومی را نمایش میدهد که سازمان به واسطه آنها میتواند منابع خود را دائماً تولید کرده ارزیابی کند و اثربخشی خود را در رویارویی با مقتضیات بازار افزایش دهد و بهبود بخشد. قابلیتهای پویا، همچنین میان وضعیت فعلی و وضعیت آینده توازون برقرار میکند که این فرایند شامل مدیریت خلق محصولات جدید، مدیریت عملیات تولیدات فعلی، تقویت و بهبود صلاحیتهای فعلی و حذف نارساییهای قدیمی است. پروتوجرو و همکاران(2011) سه بعد از قابلیتهای پویا را شناسایی کردهاند. این ابعاد عبارتاند از:
- قابلیت هماهنگی/ادغامکننده[9]
- قابلیت یادگیری[10]
- قابلیت پاسخ رقابتی استراتژیک[11]
قابلیت هماهنگی، به توصیف توانایی یک شرکت در ارزیابی ارزش داراییهای موجود و ادغام این منابع برای شکلگیری شایستگی و تواناییهای نو میپردازد (اینسیتیم، 1994،ص557). بهعبارت دیگر، اجرای این ترکیبات جدید، درگرو هماهنگی مؤثر میان انواع وظایف و منابع مختلف و همچنین هماهنگسازی دیگر فعالیتهای مرتبط است. درواقع فرایندهای هماهنگی از طریق ارتباط، برنامهریزی و وظایف کاری و دیگر فعالیتهای مرتبط، با رویههای واحد پیوند مییابند. تیس و همکاران نشان میدهند که فقدان کارایی در هماهنگی و ترکیب وظایف و منابع متفاوت باعث میگردد که تغییرات تکنولوژیکی هرچند اندک نیز بتوانند بر موقعیت کنونی رقابتی شرکت در بازار تأثیرات قابل ملاحظهای اعمال کنند. امروزه سازمانها برای بقای خود و همسویی با تغییرات محیط پیرامون به ویژه با توجه به مسائل جهانیشدن ناچارند یا ساختار را تغییر دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند تا توان مقابله با تغییرات جهانی را کسب کنند. یکی از مهمترین این ابزارها، یادگیری است. یادگیری را میتوان یکی از ابزارهای اصلی در بازسازی و تجدید استراتژیک دانست. البته بازسازی مستلزم آن است که سازمان روشهای جدید را بررسی کند و فراگیرد و در همان زمان، آنچه را که قبلاً آموخته است، بهرهبرداری کند (مارچ،1991،ص76). قابلیت یادگیری سازمان را قادر میسازد که فرصتهای تولید محصول جدید را شناسایی کند.
قابلیت پاسخ رقابتی استراتژیک ایجاد تغییرات محیطی و پاسخ به تغییرات بیرونی را دربردارد. این قابلیت را میتوان توانایی یک شرکت در بررسی محیط، شناسایی فرصتهای جدید، ارزیابی موقعیت رقابتی خود و پاسخ به حرکتهای رقابتی استراتژیک درنظر گرفت. بنابراین در محیطهای مدام در حال تغییر، ارزش این بعد از قابلیتها نمایان میگردد و لزوم تغییرات داخلی و خارجی احساس میشود(تیس و همکاران،1997،ص57). در حقیقت قابلیت احساس و پاسخ رقابتی استراتژیک به چالشهای محیطی اهمیت زیادی دارد، بهگونهای که این قابلیت شرکتها را به پیکربندی مجدد صلاحیتهای خاص(قبل از اینکه آنها به هستههای انعطافناپذیری تبدیل شوند) توانا میسازد. در مجموع، مباحث پیشین بیانگر آن است که فرایندهای هماهنگی، یادگیری و پاسخ رقابتی استراتژیک فعالیتهای مهمی هستند که تغییر در درون یک سازمان را سهولت میبخشد. به اینترتیب، این ابعاد در درک و اندازهگیری مفاهیم قابلیتهای پویا نقش دارند (پروتوجرو، 2011،ص7).
مدیریت دانش از رویکرد قابلیت های پویا
مدیریت دانش، تلاش استراتژیک سازمان برای بهدستآوردن، ذخیره و توزیع دانش است. این خود سبب میشود کارکنانِ سازمان هوشمندتر عمل کنند، از دوبارهکاری بکاهند و درنهایت تولیدات و خدمات خلاقانهتری تولید کنند که نیاز مشتریان را بهتر برآورده سازد. مدیریت دانش، بهعنوان مجموعهای از رویهها، زیرساختها و ابزارهای فنی و مدیریتی است که برای خلق، تسهیم و بهکارگیری اطلاعات و دانش در درون و بیرون سازمانها طراحی شدهاند(بوندفور، 2003،ص18). اگر سازمانها دانش را خلق کنند یا آن را انتشار دهند، توان و ظرفیت آنها برای پاسخگویی به شرایط متغیّر دنیای امروز افزایش مییابد. سیستم مدیریت دانش، بهمنظور تحقق اهداف خود فعالیتها یا فرآیندهای متنوعی شامل خلق دانش، اکتساب دانش، پالایش، سازماندهی، توزیع و بهکارگیری دانش را بهکار میگیرد. از دیدگاه قابلیتهای پویا، سازمانها، نهادهای دانش هستند که در قالب فرآیندهای مدیریت دانش به فعالیت میپردازند. برایناساس، سازمانهای در حال رقابت، با اطلاعات جدید به دست میآید و با منابع موجود در سازمان، قابلیتهای جدیدی را ایجاد میکنند. بر اساس رویکرد قابلیتهای پویا، به توانایی یک سازمان در تشخیص دانش جدید از منابع بیرونی، و همچنین تسهیم و درونیسازی آن برای اهداف تجاری ظرفیت جذب1 گفته میشود. ظرفیت جذب مجموعه از فرایندها و روندهای سازمانی است که طی آن سازمانها از کسب دانش بیرونی2 و به اشتراکگذاری دانش درونی3، قابلیتهای پویایی در خود بیافرینند که توانایی سازمان را برای دستیابی و حفظ مزیت رقابتی پایدار افزایش میدهد (فلاتن و همکاران4، 2011).
دانش را مستقیماً از طریق کارگران جدیدی که دانش و تجربه را با خود به شرکت میآورند و یا از طریق مبادله اطلاعات میان کارکنان موجود و افراد خارجی، میتوان کسب کرد. به اشتراکگذاری دانش درونی نیز، شیوهای مهم برای انتقال دانش درونی و دانش بیرونی در نظر گرفته میشود(ون ویکو همکاران، 2008،ص83).
مدل مفهومی و فرضیههای تحقیق
براساس مطالعۀ مبانی نظری و بررسی مدلهای مختلف هوشمندی رقابتی، با اقتباس از مدل هوشمندی رقابتی دسچامبز و نایاک(1995) و راچ و سانتی(2009) و همچنین رویکرد قابلیتهای پویا (پروتوجرو و همکاران،2011) و قابلیت جذب (فلاتن و همکاران، 2011)، مدل مفهومی تحقیق به صورت شکل 1 توسعه داده شده است.
بر اساس مدل مفهومی شکل 1، فرضیههای پژوهش به صورت زیر تدوین شده است:
فرضیه اصلی1: کسب دانش بیرونی بر ایجاد قابلیتهای پویا تأثیر دارد.
فرضیه فرعی1.1: کسب دانش بیرونی بر ایجاد قابلیت هماهنگی تأثیر دارد.
فرضیه فرعی1.2: کسب دانش بیرونی بر ایجاد قابلیت یادگیری تأثیر دارد.
فرضیه فرعی 1.3: کسب دانش بیرونی بر ایجاد قابلیت پاسخ رقابتی استراتژیک تأثیر دارد.
فرضیه اصلی 2: بهاشتراکگذاری دانش درونی بر ایجاد قابلیتهای پویا تأثیر دارد.
فرضیه فرعی 2.1: بهاشتراکگذاری دانش درونی بر ایجاد قابلیت هماهنگی تأثیر دارد.
فرضیه فرعی 2.2: بهاشتراکگذاری دانش درونی بر ایجاد قابلیت یادگیری تأثیر دارد.
فرضیه فرعی 2.3: بهاشتراکگذاری دانش درونی بر ایجاد قابلیت پاسخ رقابتی استراتژیک تأثیر دارد.
فرضیه اصلی3: قابلیتهای پویا در ایجاد هوشمندی رقابتی تأثیر دارند.
فرضیه فرعی 3.1: قابلیتهای پویا بر ایجاد هوشمندی مبتنی بر بازار تأثیر دارد.
فرضیه فرعی 3.2: قابلیتهای پویا بر ایجاد هوشمندی مبتنی بر رقبا تأثیر دارد.
فرضیه فرعی 3.3: قابلیتهای پویا بر ایجاد هوشمندی مبتنی بر فناوری تأثیر دارد.
روش پژوهش
بدین دلیل که نتایج بهدستآمده در این تحقیق برای آگاهی مدیران و کارشناسان کسبوکارهای کوچک و متوسط در مورد نحوه شکلگیری هوشمندی رقابتی براساس رویکرد قابلیتهای پویای مبتنی بر دانش استفاده میشود، بر حسب هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. همچنین این تحقیق به لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی است و براساس تحلیل ماتریس همبستگی به تبیین روابط میان متغییر های مدل مفهومی میپردازد.جامعۀ آماری، این پژوهش شامل مدیران شرکتهای کوچک و متوسط در استان لرستان است که تعداد آنها 1842تن است. البته بر اساس فرمول کوکران برای جامعۀ آماری محدود و با درنظرگرفتن سطح خطای ۵درصد، حجم نمونه 318 درنظرگرفته شده است. با درنظرگرفتن نوع صنعت بهعنوان طبقۀ همگن، اعضای نمونه برطبق جدول1 با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شدهاند.
برای سنجش هوشمندی رقابتی از شاخصهای ارائه شدۀ دسچامبز و نایاک (1995) استفاده شده است که گویههای موردنظر از پرسشنامه آن استخراج شده است. همچنین برای سنجش مؤلفههای قابلیتهای پویا، و قابلیت جذب، از پرسشنامۀ پروترجرو(2011) استفاده شده است. برای اندازهگیری پایایی ابزار اندازهگیری، از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است.
جدول 1. تعداد اعضای نمونه انتخابی در هر صنعت
طبقات جامعه |
تعداد هر طبقه |
درصد(نسبت)نمونه |
تعداد نمونه |
محصولات غذایی وآشامیدنیها |
342 |
20/0 |
59 |
محصولات ازلاستیک و پلاستیک |
145 |
08/0 |
25 |
چوب و محصولات چوبی |
127 |
06/0 |
22 |
محصولات کانی غیرفلزی |
238 |
13/0 |
41 |
محصولات فلزی فابریکی |
214 |
11/0 |
37 |
مواد و محصولات شیمیائی |
284 |
16/0 |
49 |
ماشینآلات ودستگاههای برقی |
87 |
05/0 |
15 |
پوشاک و نساجی |
139 |
07/0 |
24 |
فراوردههای حاصل از نفت |
35 |
02/0 |
6 |
وسایل نقلیه موتوری/ سایر تجهیزات حمل و نقل |
46 |
02/0 |
8 |
بازیافت |
12 |
01/0 |
2 |
ابزار پزشکی و دارویی |
75 |
04/0 |
13 |
سلولزی |
98 |
05/0 |
17 |
مجموع |
1842 |
100% |
318 |
یافتههای پژوهش
تجزیه و تحلیل دادهها در این تحقیق، در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح توصیفی دادههای جمعیتشناختی مانند سن، جنسیت، سطح تحصیلات و مدت فعالیت شرکت و همچنین ضرایب آلفای کرونباخ، اشتراکات متغیرها و ضریب KMO محاسبه شده است. خلاصۀ نتایج برآمده از تحلیل دادههای جمعیتشناختی بر اساس فراوانی و درصد فراوانی به طور خلاصه در جدول2 نشان داده شده است.
جدول2. خلاصه نتایج تحلیل دادههای جمعیتشناختی
درصد |
فراوانی |
گزینهها |
ویژگی |
66% |
210 |
مرد |
جنسیت |
34% |
108 |
زن |
|
79% |
251 |
20 تا 34 |
سن |
15% |
48 |
50-35 |
|
6% |
19 |
بالای 50 |
|
3% |
10 |
زیر دیپلم |
میزان تحصیلات |
13% |
41 |
دیپلم |
|
12% |
38 |
کاردانی |
|
53% |
169 |
کارشناسی |
|
4% |
13 |
زیر یکسال |
مدت فعالیت |
18% |
57 |
3-1 سال |
|
18% |
57 |
7-3 سال |
|
34% |
108 |
بیش از دهسال |
همچنین نتایج برآمده از محاسبۀ ضرایب آلفای کرونباخ، اشتراکات متغیرها و ضریب KMO، در جدول3 آمده است.
جدول 3. نتایج سنجش پایایی ابزار گردآوری دادهها
سازۀ پنهان |
متغیر آشکار |
گویهها |
مقدار اشتراک استخراج شده |
آلفای کرونباخ |
ضریب KMO |
هوشمندی رقابتی |
هوشمندی مبتنی بر بازار |
سؤالات 1 الی 6 |
0.522 |
915/0 |
632/. |
هوشمندی مبتنی بر رقبا |
سؤالات 7 الی 12 |
0.582 |
|||
هوشمندی مبتنی بر فناوری |
سؤالات 13 الی 15 |
0.537 |
|||
قابلیتهای پویا |
قابلیت هماهنگی |
سؤالات 16 الی 18 |
0.646 |
754/. |
685/. |
قابلیت یادگیری |
سؤالات 19 الی 23 |
0.663 |
|||
قابلیت پاسخ رقابتی استراتژیک |
سؤالات 24 الی 28 |
0.738 |
|||
مدیریت دانش |
کسب دانش بیرونی |
سؤالات 29 الی 32 |
0.814 |
770/0 |
50/. |
به اشتراکگذاری دانش درونی |
سؤالات 33 الی36 |
0.814 |
همانگونه که نتایج جدول3 نشان میدهد، مقادیر اشتراکات تمام متغیرها بالای 5درصد.است که این امر بیانگر مناسببودن متغیرهای آشکار است؛ به این معنی که متغیرهای آشکار شاخصهای مناسب و همبستهای برای عملیاتی کردن و سنجش سازههای پنهان محسوب میگردند. همچنین مقادیر ضریب آلفای کرونباخ، برای تمام مؤلفههای پرسشنامه و ابعاد آن بالای 7درصد است، بنابراین میتوان گفت که ابزار گردآوری دادهها از پایایی مناسب و مطلوبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان میدهد که ارزش عددی ضریب KMO بالاتر از 5 درصد بوده و در نتیجه ضریب اطمینان نمونۀ انتخابی برای بهکارگیری تکنیک تحلیل عاملی در حد مطلوبی است. ضریب KMO نشان میدهد که مجموعه گویهها یا شاخصهایی که یک سازه پنهان را میسنجند، تا چه اندازه همبستهاند.
در سطح استنباطی نیز برای آزمون فرضیهها و تعیین روابط بین متغیّرهای مدل مفهومی، مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل ماتریس همبستگی با کمک نرمافزارهای آماری اسپیاساس و لیزرل انجام شده که نتایج برآمده از تخمین پارامترها و محاسبه بارهای عاملی استانداردشده در شکل 2 نشان داده شده است.
شکل 2. تخمین پارامترها و محاسبه بارهای عاملی استانداردشده
مطابق شکل 2، میزان ریشه توان دوم خطای برآورد برای مدل عاملی X، برابر 089درصد است که نشانگر برازش قابلقبول مدل در تخمین پارامترهاست. همچنین مقادیر آماره t در شکل 3 نشان داده شده است.
شکل 3. مقادیر آماره t
با توجه به اینکه مقادیر آماره t برای همه متغیّرهای آشکار از مقدار 1.96 (سطح زیرمنحنی نرمال معادل خطای5درصد) بیشتر است، بنابراین میتوان گفت که تمام مسیرهای بین سازههای پنهان و متغیرهای آشکار مربوط به آنها در سطح خطای 5درصد معنیدار است که بر این اساس روایی مدل، که بیانگر اعتبار سازههای پنهان در تبیین واریانس یا تغییرات متغیّرهای آشکار است، تأیید میشود. همچنین نتایج برآمده از بررسی برازش مدل و محاسبه شاخصهای برازش در جدول 4 آمده است.
جدول4. نتایج آزمون برازش کلی مدل
شاخص های برازش (Fitness Measures) |
مقدار محاسبه شده |
دامنه مورد قبول |
نتیجه |
/df |
77/1 |
00/2> |
تأیید |
NFI |
89/. |
نزدیک به یک |
تأیید |
NNFI |
93/. |
نزدیک به یک |
تأیید |
CFI |
95/. |
نزدیک به یک |
تأیید |
RMSEI |
089/0 |
کمتر از یک |
تأیید |
GFI |
84/. |
نزدیک به یک |
تأیید |
AGFI |
87/. |
نزدیک به یک |
تأیید |
IFI |
95/. |
نزدیک به یک |
تأیید |
نتایج حاصل جدول 4 نشان میدهد که شاخص برازش (GFI) برابر 84 درصد است و شاخص برازش تعدیلشده (AGFI) نیز برابر با 87 درصد است. این امر حاکی از برازش مطلوب مدل است. در پایان، خلاصۀ نتایج تخمین پارامترها و محاسبه بارهای عاملی استانداردنشده و بارهای عاملی استانداردشده به همراه آماره t و ضریب تشخیص برای متغیرها در جدول 5 نشان داده شده است.
جدول 5. خلاصه نتایج تخمین پارامترها، آماره t و ضریب تشخیص
سازه پنهان |
متغیر آشکار
|
مقادیر استاندارد (Standard values) |
آمارۀ t |
ضریب تشخیص ( ) |
کسب دانش خارجی |
همکاری با سایر شرکتها |
73/0 |
85/7 |
53% |
مشارکت کارکنان در همایشها |
56/0 |
67/5 |
31% |
|
ارتباط با متخصصان خارجی |
61/0 |
29/6 |
37% |
|
استخدام کارکنان جدید دارای مهارت جدید |
59/0 |
07/6 |
34% |
|
به اشتراک گذاری دانش درونی |
برگزاری جلسه با کارکنان |
77/0 |
50/8 |
59% |
تبادل تجربیات کارکنان با یکدیگر |
76/0 |
41/8 |
57% |
|
بحث و تبادل نظر با کارکنان |
80/. |
05/9 |
64% |
|
تشویق کارکنان به تبادل تجربیاتشان |
66/. |
90/6 |
43% |
|
قابلیتهای پویا |
قابلیت هماهنگی |
74/0 |
60/6 |
54% |
قابلیت یادگیری |
72/0 |
60/6 |
51% |
|
قابلیت پاسخ رقابتی استراتژیک |
77/0 |
04/7 |
59% |
|
هوشمندی رقابتی |
هوشمندی مبتنی بر بازار |
57/. |
85/3 |
32% |
هوشمندی مبتنی بر رقبا |
56/. |
85/3 |
31% |
|
هوشمندی مبتنی بر فناوری |
57/. |
93/3 |
32% |
بر اساس جدول شمارۀ5 معنی داری مقادیر ضریب تشخیص برای همه بارهای عاملی در سطح خطای 5درصد نشاندهنده پایایی بالایِ متغیرهای مورد نظر بوده است. درنتیجه متغیّرهای آشکار با دقتی بسیار بالا، موضوع مورد نظر یا سازههای پنهان را اندازهگیری میکند. درنهایت نتایج آزمون فرضیههای تحقیق در جدول شمارۀ6 آمده است.
جدول 6- نتایج آزمون فرضیههای پژوهش
فرضیه |
توضیح |
ضریب همبستگی |
آمارۀ t |
نتیجه |
اصلی1 |
کسب دانش بیرونی بر قابلیتهای پویا تأثیر دارد |
702/0 |
25/2 |
تأیید |
فرعی1.1 |
بهاشتراکگذاری دانش درونی بر قابلیتهای پویا تأثیر دارد. |
552/0 |
132/0 |
تأیید |
فرعی1.2 |
قابلیتهای پویا بر هوشمندی رقابتی تأثیر دارد |
610/0 |
094/0 |
تأیید |
فرعی1.3 |
کسب دانش بیرونی بر ایجاد قابلیت پاسخ رقابتی استراتژیک تأثیر دارد. |
589/0 |
086/0 |
تأیید |
اصلی2 |
بهاشتراکگذاری دانش درونی بر قابلیتهای پویا تأثیر دارد. |
516/0 |
64/3 |
تأیید |
فرعی2.1 |
بهاشتراکگذاری دانش درونی بر ایجاد قابلیت هماهنگی تأثیر دارد. |
348/0 |
252/0 |
تأیید |
فرعی2.2 |
بهاشتراکگذاری دانش درونی بر ایجاد قابلیت یادگیری تأثیر دارد. |
576/0 |
176/0 |
تأیید |
فرعی2.3 |
بهاشتراکگذاری دانش درونی بر ایجاد قابلیت پاسخ رقابتی استراتژیک تأثیر دارد. |
388/0 |
204/0 |
تأیید |
اصلی3 |
قابلیتهای پویا بر هوشمندی رقابتی تأثیر دارد |
567/0 |
45/4 |
تأیید |
فرعی3.1 |
قابلیتهای پویا بر ایجاد هوشمندی مبتنی بر بازار تأثیر دارد. |
500/0 |
174/0 |
تأیید |
فرعی3.2 |
قابلیتهای پویا بر ایجاد هوشمندی مبتنی بر رقبا تأثیر دارد. |
457/0 |
390/0 |
تأیید |
فرعی3.3 |
قابلیتهای پویا بر ایجاد هوشمندی مبتنی بر فناوری تأثیر دارد. |
441/0 |
672/0 |
تأیید |
بحث و نتیجهگیری
نتایج حاصل از محاسبۀ ضرایب تشخیص بارهای عاملی در سازههای پنهان نشان میدهد که تبادل نظر با کارکنان با ضریب تشخیص 64 درصد مهمترین شاخص تأثیرگذار بر سازه «بهاشتراکگذاری دانش درونی» است. همکاری با سایر شرکتها نیز با ضریب تشخیص 53درصد مهمترین شاخص مؤثر بر سازه «کسب دانش بیرونی» است. همچنین با توجه به نتیجۀ آزمون فرضیۀ اصلی اول «کسب دانش خارجی بر قابلیت های پویا تأثیرگذار است. با توجه به اینکه مهمترین ابعاد کسب دانش خارجی، به ترتیب همکاری با سایر سازمانها، داشتن ارتباط با متخصصان خارجی، استخدام کارکنان دارای مهارتهای جدید و مشارکت کارکنان در همایشهای مختلف است، بنابراین همکاری و ارتباط با سایر کسبوکارها، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، ارتباط مستمر با کارشناسان و متخصصان خارج از سازمان، استخدام کارکنان دارای مهارتهای نو و خاص برای آگاهی از تغییر و تحولات جدید، به مدیران کسبوکارهای کوچک و متوسط پیشنهاد میشود. همچنین تحلیل یافتههای پژوهش نشان میدهد که قابلیت پاسخ رقابتی استراتژیک با ضریب تشخیص 59 درصد، مهمترین متغیر اثرگذار بر قابلیتهای پویاست. از سوی دیگر، هوشمندی مبتنی بر فناوری و بازار با ضریب تشخیص 32 درصد، مهمترین متغیر اثرگذار بر هوشمندی رقابتی می باشند. طبق فرضیه ی اصلی دوم، به اشتراکگذاری دانش درونی بر قابلیتهای پویا تأثیر دارد. درنتیجه جلسات مکرر مدیران کسبوکارهای کوچک و متوسط با کارکنان برای بهاشتراکگذاری دستاوردها و دیدگاههای جدید، بحث و تبادل نظر مدیران با کارکنان، تسهیل ارتباطات آسان و بدون محدودیت کارکنان برای تسهیم دانش و تجربههای آنان میتواند فرایند به اشتراکگذاری دانش درونی و در نتیجه قابلیتهای پویا را توسعه دهد. درنهایت، همانطور که نتایج نشان داد، قابلیتهای پویا در ایجاد هوشمندی رقابتی مؤثر است. بنابراین میتوان گفت که مدیران کسبوکارهای کوچک و متوسط میتوانند از طریق ارائه کالاها یا خدمات جدید، آگاهی از روشهای تولید کالاها یا ارائه خدمت از سوی رقبا و افزایش میزان آشنایی کارکنان با فناوریهای جدید، توانایی لازم را برای پاسخ به تغییرات محیط رقابتی کسب نمایند. همچنین مدیران کسبوکارهای کوچک و متوسط میتوانند با اجرای آموزش ضمن خدمت، رواج کار تیمی، برگزاری دورههای آموزشی و غیره یادگیری را سهولت بخشد و سازمان را به شناسایی و بهرهبرداری از فرصتهای جدید توانا سازد.