Providing a Marketing Model Insurance Technology ‘Insurtech’ for Start-up Businesses in the Insurance Industry

Document Type : Original Article

Authors

1 Associate Professor of Business Administration, Faculty of Management & Accounting, Allameh Tabataba’i ,University, Tehran, Iran

2 PHD Student Business Management-marketing Management, Department of Business Management, Abhar branch, Islamic Azad University, Abhar. Iran.

3 Assistant Professor, Department of Business Management, Abhar branch, Islamic Azad University, Abhar. Iran

Abstract

Today, the use of insurance technologies to increase value and improve businesses can be considered a competitive advantage for insurance companies. Given the importance and role of these technologies in the growth and development of insurance, the purpose of the present study is to present the insurance technology marketing model for start-up businesses in the insurance industry. The research method of this study is mixed-methods analysis. In the qualitative stage, using content analysis and open and axial coding, the components and indicators are identified and then, by selective coding, the relationships between the concept, dimensions, and components are specified. In the quantitative stage, the identified components have been described using the descriptive-analytical method, analysis method, path and confirmatory factor analyses. The dimensions and components identified in the qualitative analysis of ‘Insurtech’ insurance technology model for insurance startups were: 1) identifying opportunities, 2) marketing, 3) competitive environment, 4) information exchange, 5) diversity and innovation, 6) customer knowledge, 7) risk management, 8) pricing strategy, and 9) participation in investment, advertising, enterprise technology resources, and information technology. In addition to identifying relevant and effective components, the way they relate to each other is specified. The results of the model also show that the components of information exchange and marketing and competitive environment affect organizational technology and information technology

Keywords

Main Subjects


مقدمه

در دنیای امروزی که فناوری با سرعت بسیار زیاد در حال رشد و همراه با ظهور نوآوری است، صنعت بیمه نیز از این قاعده مستثنا نیست و هم‌سو با فناوری‌های روز دنیا گام برمی‌دارد. امروزه در این صنعت، شکل‌گیری فناوری برتر اینشورتک به‌سرعت در حال شکل‌گرفتن است. این نوآوری‌ با سرعت هرچه تمام‌تر در حال وقوع است و انتظار می‌رود شاهد پیشرفت چشمگیری دراین‌زمینه باشیم. علاوه‌بر اینها، اینشورتک کمک می‌کند تا مشتریان بیمه خارج از محدودیت‌های مکان و زمان، با کمک فناوری‌ها و ابزارهایی مانند تلفن ‌همراه هوشمند از خدمات بیمه‌ای استفاده کنند ‌(استروالدر و پیگنیور[1]، 1398). نوآوری‌های ایجادشده ازطریق فناوری‌های جدید یکی از عواملی هستند که باعث تغییر در بخش مالی می‌شود که این امر باعث افزایش بهره‌وری می‌شود؛ حتی اگر این تغییرات در ابتدا با عدم‌اطمینان و شک و تردید همراه باشد. ظهور شرکت‌های فناوری بیمه[2] ازطریق دسترسی آسان فناوری‌های دیجیتالی، کل صنعت بیمه را تغییر می‌دهد و دورۀ جدیدی از مدل‌های تجاری را به‌ وجود می‌آورد. شرکت‌های فناوری بیمه با داشتن فناوری‌های دیجیتالی مانند تجزیه‌وتحلیل کلان‌داده‌ها[3]، مشاوران روبو و مدل‌های توزیع تلفن‌ همراه، موقعیت غالب مؤسسات بیمۀ سنّتی را به چالش می‌کشند؛ ازاین‌رو، درحال‌حاضر، به‌کارگیری فناوری‌های بیمه و ایجاد تحول دیجیتال[4] در صنعت بیمه و استفاده از الگوهای نوآورانه به عنوان یک رویکرد راهبردی در بین شرکت‌های بیمه مورد قبول واقع نشده است.

پیشینۀ ساختاریافتهْ‌ تحول دیجیتال در صنعت بیمه ازجمله پیامدهای راهبردی و الگوهای نوآوری بین سازمانی را ارائه نمی‌دهد (گریندر و همکاران[5]، 2019). دوران تحول در فناوری‌های صنعت بیمه فرارسیده و شرکت‌های بیمه و فعالان این بخش باید طی دهۀ جاری، مشتریان خود را با عرضۀ محصولات، خدمات و روش‌های نوین فرایندی حفظ کنند. صنعت بیمه، با به‌کارگیری فناوری‌های نوین ازقبیل هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، کلان‌داده‌ها و اینترنت اشیا می‌تواند در ارائۀ خدمات و محصولات کاراتر باشد و با سودآوری بیشتر و رضایتمندی ذی‌نفعان گام‌های درستی را بردارد و به‌طور طبیعی با بهبود شرایط و امکانات تحلیلی، تصمیم‌گیری و خدماتی، بهره‌وری فرایندها و رضایت مشتریان نیز افزایش می‌یابد؛ ازاین‌رو، فناوری‌های بیمه و استارت‌آپ‌های فعال در این عرصه در تلاش، برای تغییر تجربۀ مشتری با ارائۀ خدمات نوآورانه هستند.

ازجمله مسائل پیش‌ روی صنعت بیمۀ کشور، توجه به این موضوع است که صنعت بیمه در ایران طی سالیان اخیر نسبت به سایر صنایع مشابه مانند بانک‌ها که ماهیتاً به ارائۀ خدمت به مشتریان خود می‌پردازند، رشد موردانتظار بیمۀ مرکزی ج.ا.ا به‌عنوان نهاد ناظر و همچنین شرکت‌های بیمۀ فعال در این صنعت را نداشته است. یکی از مهم‌ترین علل رشدنیافتن و توسعۀ کم صنعت بیمه، به‌کارنگرفتن فناوری‌های به‌روز دنیا درزمینۀ ارائۀ خدمات بیمه‌ای به مشتریان و همچنین استفادۀ بهینه نکردن از فناوری‌های شناخته‌شده در این عرصه در دنیا است (مرادی و همکاران، 1398).

برای مقایسۀ وضعیت صنعت بیمۀ کشور با کل اقتصاد کشور، از شاخص ضریب نفوذ بیمه استفاده می‎شود. این شاخص که از تقسیم حق بیمۀ تولیدی بر تولید ناخالص داخلی حاصل می‌شود، بیانگر حرکت سریع‌تر (آهسته‌تر) صنعت بیمه در مقایسه با مجموعۀ اقتصاد کشور است. در سال 1399 رتبۀ جهانی اقتصاد ایران برحسب میزان تولید ناخالص داخلی در دنیا 18 است؛ درحالی‌که رتبۀ جهانی صنعت بیمه برحسب حق بیمه در دنیا 33 است. یعنی ضریب نفوذ بیمه در ایران 15 رتبه از بیمۀ جهانی کمتر است. میزان ضریب نفوذ بیمۀ ایران در سال 1399 به‌میزان 2.52درصد بوده که در مقایسه با میانگین ضریب نفوذ بیمه در جهان که به‌میزان 7.4 درصد است، مقدار ناچیزی است. به‌عبارتی دیگر، می‌توان بیان کرد که ضریب نفوذ بیمه در ایران، یک‌‌سوم میانگین جهانی بود و این در حالی است که با چشم‌انداز رشد حق ‌بیمۀ سرانۀ سالانه به‌میزان ۲۰درصد، صنعت بیمۀ کشور در تلاش برای رسیدن به ضریب نفوذ 3.2درصدی در پایان سال 1400 است (سایت بیمۀ مرکزی ج.ا.ا).

استفاده از فناوری اطلاعات و بحث نوآوری با استفاده از شرکت‌های دانش‌بنیان و استارت‌آپ‌ها در هر حرفه و صنعتی باعث می‌تواند باعث رشد و توسعۀ آن صنعت شود. صنعت بیمه در جهان و ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و باید با فناوری روز دنیا همچون اینشورتک، اینترنت اشیا و بلاک‌چین درجهت رشد و توسعۀ بیمه در بین جامعه حرکت کند. نگاهی به استارت‌آپ‌های بیمه‌ای ایرانی نشان می‌دهد این کسب‌وکارهای نوین بیشتر در مرحلۀ فروش و بازاریابی محصول وارد شده‌اند و همین امر سبب شده نحوۀ فعالیت آنها اغلب شبیه هم باشد. درحال‌حاضر، استارت‌آپ‌های فعال در صنعت بیمه توجه و تمرکز کمتری به استفاده و به‌کارگیری فناوری بیمه (اینشورتک) در سطوح مختلف بیمه‌گری اعم از اعلام خسارت، ثبت خسارت، پرداخت آنلاین خسارت و... دارند (نوروزی و همکاران، 1397).

ازاین‌رو، تحرک بیشتر در صنعت بیمه در دنیای امروز فناوری اطلاعات، ضرورت آشکاری است. استفاده از فناوری اطلاعات درقالب فناوری بیمه (اینشورتک) و بحث نوآوری و خلّاقیت در ارائۀ خدمات بیمه به مشتریان با استفاده از شرکت‌های دانش‌بنیان و کسب‌وکارهای نوپا می‌تواند موجب رشد و توسعۀ بیمه در جامعه شود.

کسب‌وکارهای نوپا یا همان استارت‌آپ‌ها در وضعیت کنونی که صنعت بیمه به‌دلایلی همچون رویکرد سنّتی در ارزیابی ریسک، ارزیابی مخاطرات سرمایه‌گذاری و مدیریت پرداخت خسارت و... با چالش مواجه است، می‌توانند با ارائۀ راهکار برای عبور از وضعیت موجود، جای خود را در صنعت بیمه باز کنند.‌ ورود این بازیگران جدید در عرصۀ صنعت بیمه با استفاده از نوآوری‌های موجود مانند فناوری‌های بیمه می‌تواند به تغییرات اساسی در زنجیرۀ بیمه و مدل کسب‌وکار منجر شود. ازجمله مزیت‌های استفاده از خدمات بیمه‌ای ازطریق استارت‌آپ‌ها نسبت به روش‌های سنّتی خرید آنلاین و مراجعه‌نکردن به شبکه‌های فروش، استفاده از خدمات شرکت‌های بیمه در طول مدت شبانه‌روز، مقایسۀ حق بیمه‌ها و انتخاب بهترین‌ها، استعلام قیمت، پرداخت خسارت آنلاین و کاهش هزینه‌های شرکت‌های بیمه است که این تغییرات مثبت انتظار مشتریان را از صنعت بیمه افزایش می‌دهد و حرکت این صنعت را به‌سمت استفاده از فناوری‌های نوین بیمه به یک الزام تبدیل می‌کند.

شرکت‌های بیمه در سراسر دنیا و به‌تبعِ آن، صنعت بیمۀ کشور همچنان که در جست‌وجوی روش‌های جدید برای حل چالش‌های کسب‌وکار، خلق نوآوری و ایجاد فرصت‌های جدید هستند، به‌طور فزاینده‌ای به‌دنبال استفاده از اینشورتک و همکاری با استارت‌آپ‌ها درجهت ارائۀ خدمات نوین بیمه‌ای به مشتریان خود هستند. با این رویکرد در این پژوهش، پژوهشگر باتوجه‌به خلأ و نبود مدل بازاریابی فناوری بیمه برای استارت‌آپ‌های بیمه ازطریق شناسایی شاخص‌ها و مؤلفه‌های مرتبط با ابعاد فناوری بیمه، به‌دنبال پاسخ به سؤال اصلی و به‌تبع آن هدف پژوهش است؛ یعنی ارائۀ مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌و‌کارهای نوپا در صنعت بیمه.

 

  1. مبانی نظری

صنعت بیمه، به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین صنایع در جهان براساس پیش‌بینی‌های صاحب‌نظران در این حوزه، تا سال ۲۰۳۰ دستخوش تحولات گسترده‌ای در سطح فناوری اطلاعات و خدمات نوین قرار خواهد شد. فناوری بیمه یا اینشورتک برادر کوچک فین‌تک (کاربرد نوآورانه فناوری در ارائۀ خدمات مالی) است؛ ولی برخلاف فین‌تک‌ها، توجه کمتری به اینشورتک شده است. یکی از اجزای اصلی کسب‌وکار صنعت بیمه، مدیریت ریسک است؛ ولی تصمیم‌گیران صنعت بیمه، دربارۀ ورود فناوری‌های نوین، با عنوان اینشورتک محتاط عمل کرده‌اند. این موضوع باعث شده که خدمات فناوری‌های نوآورانۀ بیمه، نسبت به سایر حوزه‌های فین‌تک رشد مناسبی نداشته باشد (کلی و ونگ[6]، 2021).

 

1.2. فناوری بیمه (اینشورتک)

اینشورتک به‌معنای استفاده از نوآوری‌های فناوری برای صرفه‌جویی و بهره‌وری از مدل فعلی‌ صنعت بیمه است. اینشورتک در حال تغییر صنعت بیمه به‌سمت فناوری‌های جدید برای بهبود تجربه مشتری، تسهیل راهبرد مدیریت و افزایش رقابت در این حوزه است (استولکی و همکاران[7]، 2018).

اینشورتک یک اکوسیستم فناورانه است که با استقرار آن، ضمن حفظ اطلاعات و با امکان نظارت دستگاه‌های نظارتی، می‌توان از فناوری‌های نوین و آتی برای ایجاد خدمات و محصولات جدید بیمه‌ای و تصمیمات هوشمند استفاده کرد. درواقع، مفهوم اینشورتک این است که با استفاده از فناوری‌های جدید برای بهبود تجربۀ مشتری، تسهیل راهبرد مدیریت و افزایش رقابت در صنعت بیمه رقابت و تغییر ایجاد کند (تیگلند و همکاران[8]، 2018).

 

2.2. کسب‌وکارهای نوپا (استارت‌آپ‌‌ها)

به‌نظر بسیاری از متخصصان حوزۀ کارآفرینی، بهترین و جامع‌ترین تعریفی که تاکنون برای یک کسب‌وکار نوپا ارائه شده، این است که کسب‌وکار نوپا (استارت‌آپ) یک سازمان‌ موقت است که با هدف یافتن یک مدل کسب‌وکار تکرارپذیر و مقیاس‌پذیر به‌ وجود آمده است. به‌عبارت کلی‌تر، کسب‌وکارهای نوپا، با هدف رفع نیاز بازار با تولید راه‌حل و روش جدید ایجاد می‌شود و به سرعت رشد و پیشرفت فروش و ارائۀ محصول و خدمت کمک می‌کند. کسب‌وکار نوپا نتیجۀ کارآفرینی است که برای رفع نیاز مخاطب با ارائۀ راه‌حل جدید شکل گرفته است. هزینۀ راه‌اندازی کمتر، ریسک زیاد و توان بالقوۀ بالا برای برگرداندن سرمایه از ویژگی‌های کسب‌وکارهای نوپاست ‌(پناهی اسفرجانی، 1397). ‌مدیران و فعالان سنّتی صنعت بیمه از این موضوع آگاه شده‌اند که همکاری با اینشورتک‌ها نه‌تنها مزایایی همچون بهبود کارایی و اثر‌بخشی، توسعه و بسط محصولات و خدمات مطابق با نیازهای روز بیمه‌گذاران، کاهش هزینه و افزایش وفاداری در مشتریان و به‌تبع آن ایجاد یک رابطۀ بلند‌مدت با آنها را در پی دارد، بلکه اینشورتک‌ها با استفاده از آخرین فناوری‌ها و با پیاده‌سازی وسیع آنالیز کلان‌داده‌ها توانسته‌اند به کاهش ریسک و تشخیص به‌موقع و بهتر تقلب‌های صورت‌پذیرفته در صنعت بیمه کمک شایانی کنند که از دیرباز یکی ‌از کلیدی‌ترین موضوعات مطرح‌شده در این صنعت بوده است (هاگان[9]، 2018).

 

3.2 بازاریابی نوآورانه در کسب‌وکارهای نوپا

 نوآوری یکی از پایه‌های بنیادین در راه‌اندازی استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا است. نوآوری در همۀ ساختارهای سازمانی و مالی، رویه‌های ساخت و پیش‌برد کالا و خدمات، فرایندهای بازاریابی، تبلیغات، فروش و برندینگ این کسب‌وکارهای نوپا نمایان و پیدا است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد نوآوری قدرت و نیروآفرین است و به‌کارگیری هرچه بیشتر نوآوری در کسب‌وکارهای نوپا، افزایش دستاوردها و دست‌یابی به اهداف را برای آن کسب‌وکار به دنبال دارد. فرایند بازاریابی کالا و خدمات در یک کسب‌وکار نوپا، کانون پیوند رویه‌های تولید و ساخت با فرایند فروش است و نوآوری در آن از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

بهره‌گیری از راهکارهای نوآورانه در فرایند بازاریابی می‌تواند دستاوردهایی همچون کاهش هزینه‌های بازاریابی و فروش، پوشش کم‌توانی مالی کسب‌وکارهای نوپا در اجرای کارزارهای پر‌هزینۀ بازاریابی، ارزش‌آفرینی بیشتر برای مشتریان کالا و خدمات، کاهش زمان پیاده‌سازی برنامۀ بازاریابی، دست‌یابی به برتری رقابتی در بازار هدف، ایجاد توانایی رقابت با شرکت‌ها، سازمان‌ها و بنگاه‌های بزرگ در بازار هدف و افزایش شتاب پیشرفت جایگاه‌یابی در بازار هدف، برای یک کسب‌وکار نوپا به همراه داشته باشد (معصومی، 1398).

 

4.2. تأثیر اینشورتک و استارت‌آپ‌ها بر بیمه

اینشورتک صنعت بیمه را مجاب می‌کند تا کالا‌ها و خدمات خود را در سطع بالاتری به مشتریان ارائه دهد. آنچه در اینشورتک به آن توجه می‌شود، این است که رویه‌های سنّتی چگونگی انجام کار کنار گذاشته شود و ازطریق استفاده و بهره‌گیری از ابزار‌های جدید، شرایط طوری فراهم شود که مشتریان به‌راحتی بتوانند بیمۀ خود را کنترل کنند و از مزایای ویژۀ آن بهره برند. به‌همین‌منظور، استارت‌آپ‌ها و بازیکنان جدیدی وارد بازار بیمه می‌شوند و در کنار آنها خود شرکت‌های بیمه نیز در تلاش هستند تا خدمات خود را مطابق با نیاز بازار تغییر دهند (منصوری، 1397). بیشترین تأثیر فناوری بیمه در بخش زنجیرۀ ارزش بیمه است. ازجمله بخش‌های مختلف در زنجیرۀ ارزش که فناوری بیمه می‌تواند بر آن تأثیر‌گذار باشد، توزیع، قیمت‌گذاری و صدور بیمه‌نامه، داده‌های بزرگ برای دست‌یابی به الگو‌های بهتر ریسک‌پذیری، مدیریت درخواست‌های پرداخت خسارت و بیمۀ مجدد است (وندرلیندن و همکاران[10]، 2019).

ازجمله تأثیرات مثبت استفاده از فناوری بیمه برای مشتریان، داشتن انتخاب‌های بیشتر یا محصولات سفارشی، رقابت و تنوع در بازار و دردَسترس‌بودن ابزارهای دقیق‌تر ارزیابی ریسک است که ممکن است به مشتریان کمک کند تا محصولات مناسب را راحت‌تر پیدا کنند. علاوه‌براین، استفاده از فناوری بیمه به بیمه‌گذار کمک می‌کند که بتواند با شناسایی و اشراف بیشتر از انتخاب صحیح گروه ریسک‌های کم‌خطر یا پرخطر و با انتخاب بهینه، حق بیمۀ کمتری را پرداخت کند که باعث کاهش هزینه‌ها برای مشتری و درمجموع بهبود کارایی می‌شود (لین و کریستوفر[11]، 2020).

باتوجه‌به اهمیت و نقش استارت‌آپ‌ها، نوآوری در کسب‌وکارهای اینشورتک از دو طریق انجام می‌پذیرد. ابتدا نوآوری‌های هم‌جوار شامل کسب‌وکارهایی است که در حوزۀ ارتقای تجربۀ مشتری (برای مثال، مقایسۀ قیمت‌های محصولات بیمه‌ای و یا بسته‌های آموزشی) و یا توانمندسازی شرکت‌های بیمه (برای مثال، ارائۀ ابزارهای تحلیل داده و هوش مصنوعی) فعالیت می‌کنند یا خود جزء بیمه‌گران پیش‌رو هستند (برای مثال، خودکارسازی پرداخت خسارت یا استفاده از هوش مصنوعی در فرایندهای صدور بیمه‌نامه) و دیگری، نوآوری‌های ساختارشکن شامل کسب‌وکارهایی که در حوزۀ ارائۀ محصولات برتر بیمه‌ای (برای مثال، بیمۀ هوشمند کشاورزی)، ارائۀ محصول به بازارهای جدید (برای مثال، بیمۀ موردی یا ساعتی) و یا ارائۀ یک الگوی کسب‌وکاری جدید (برای مثال، ارائۀ خدمات ارزش افزوده در کنار بیمه‌نامه) فعالیت می‌کنند (معتمدی و روحی، 1398).

 

  1. پیشینۀ پژوهش

- آخرتی (1399) در مقاله‌ای با عنوان فناوری بیمه و تأثیر آن بر صنعت بیمه و بررسی نمونهای چند شرکت، به بررسی نقش و وظایف نئو‌بیمه‌گرها و نقش اینشورتک در این نوع بیمه‌نامه‌ها درقالب بیمه‌نامه‌های فناورانه در برخی از شرکت‌های بیمه در کشورهای سوئد، کامبوج، غنا و بنگلادش پرداخته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که شناخت مدیران از فضای رقابتی برون‌سازمانی به حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید کمک می‌کند و رشد و توسعه و تولید نرم‌افزارهای کارآمد در بستر وب و از سوی دیگر، توجه به شرکت‌های نوپا از موضوعات راهبردی و قابل‌تأمل برای مدیران و تصمیم‌گیران صنعت بیمه است.

- خاکی و همکاران (1398) در مقاله‌ای با عنوان ارزیابی تأثیرات استفاده از هوش مصنوعی بر نوآوری صنعت بیمه، با روش رگرسیون و مدل‌سازی معادلات ساختاری به بررسی و ارزیابی تأثیرات به‌کارگیری هوش مصنوعی بر نوآوری صنعت بیمه و فراهم‌کردن فرصت‌هایی برای رشد شتابان و سازمان‌دهی‌شدۀ نوآوری برای ارائۀ ایده‌ها به صنعت بیمه پرداختند. نتایج نشان می‌دهد استفاده‌کردن از هوش مصنوعی در صنعت بیمه باعث شبیه‌سازی مرکز فروش با تمام پیچیدگی‌ها، یافتن الگوها و اتصالات ارزشمند به‌دلیل داشتن ظرفیت جمع‌آوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌های ساختاریافته و غیرساختاری، ایجاد محصولات و خدمات جدید بیمه‌ای، دادن خدمات مشاوره‌ای خاص طبق شرایط هر فرد، پیشنهاد راهبردهای مذاکره برمبنای تجزیه‌وتحلیل مذاکرات و تاریخ آنها می‌شود.

  • بخشایش (1397) در مقاله‌ای با روش مروری به بررسی توسعۀ صنعت بیمه به‌کمک هوش مصنوعی و اینترنت اشیا پرداخت. نتایج نشان داد راهکارهای متفاوت که از فناوری منشأ می‌گیرد، موجب راحتی و آسایش بیشتر انسان امروزی می‌شود و در وقت و هزینه‌های موجود صرفه‌جویی می‌شود. درحال‌حاضر، در صنعت بیمه، اینشورتک به‌سرعت در حال شکل‌گرفتن، رشد و توسعه است. این نوآوری با سرعت هرچه تمام‌تر در حال وقوع است و انتظار می‌رود شاهد پیشرفت چشمگیرتر آن باشیم. علاوه‌بر اینها، اینشورتک کمک می‌کند مشتریان خارج از محدودیت‌های زمان و مکان، با کمک ابزارهایی مثل تلفن همراه هوشمند از خدمات بیمه‌ای استفاده کنند.

- ضرابیه و همکاران (1397) در مقاله‌ای با عنوان استارت‌آپ‌های بیمه‌ای و تحول‌آفرینی در صنعت بیمه، ضمن بیان تعاریف مختلف از اینشورتک، میزان و رشد سرمایه‌گذاری‌های اخیر در اکوسیستم فعلی ‌(در دنیا و ایران) آن، همچنین روندها و چالش‌های پیش‌ رو را بررسی کرده‌اند و ضمن بررسی برخی عوامل اثرگذار بر فضای کار استارت‌آپ‌های فعال در صنعت بیمه و نتیجه‌گیری از وضعیت موجود، پیشنهادهایی برای توسعۀ متوازن و سریع‌تر اینشورتک در ایران ارائه کرده‌اند. نتایج نشان داد روندهای تکنولوژیک و بازارشناسی موجود صنعت بیمه، قطعاً نویدبخش تغییرات عمده‌ای در شخصی‌سازی خدمات بیمه، قیمت تمام‌شدۀ آنها و همچنین، طراحی خدمات بیمه‌ای جدید است.

- منصوری (1397) در مقاله‌ای با عنوان فرصت‌ها در انتظارند: اینشورتک چه تأثیری بر بیمه دارد؟، با روش مروری و تحلیل محتوا به‌ بررسی تأثیر اینشورتک بر صنعت بیمه پرداخت. نتایج نشان می‌دهد در حالی‌که بیمه‌گران اهمیت روندهای مرتبط با اینشورتک را تشخیص می‌دهند، بر روندهایی که بیشتر پذیرفته شده باشد، تمرکز دارند و هنوز واکنش چندانی به دیگر موج‌های نوظهور نوآوری نشان نمی‌دهند. ارزش پیشنهادی یکتای قابلیت‌های فین‌تک در صنعت بیمه در تغییر از پیچیدگی و بلندمدت‌گرایی به محصولات و خدماتی آنی، با سهولت کاربری، قابلیت تنظیم، سفارشی و مقرون‌به‌صرفه نهفته است که همگی با حوزه‌های فناورانۀ سیار و آنی گره خورده‌اند.

- کورتیس و همکاران (2019) در مقاله‌ای با عنوان‌ اینشورتک، به چالش‌های سنّتی بیمه‌گران پرداختند. چالش‌های سنّتی بیمه‌گران عبارت‌اند از: 1. اطلاعات نامتقارن ناتوانی در درستی قیمت‌دادن یک بیمه‌کننده؛ 2. خطرات اخلاقی تغییر نگرش پس از پوشش؛ 3. ادعای مدیریت. هدف در این مقاله بحث دربارۀ این بود که چگونه فناوری‌های مخرب در بخش بیمه و چالش‌هایی که در پیاده‌سازی آنها به‌وجود می‌آیند، در حال شکل‌گیری هستند. نتایج نشان می‌دهد مجموعه داده‌های بزرگ و پیوسته بازار کلی بیمه و فرایندهای کسب‌وکار آنها را تغییر می‌دهد. همچنین، رفتارهای بیمه‌گر مطلوب و مدیریت ادعاهایی را در بر می‌گیرد.

  • گریندر و همکاران[12]‌(2019) در مقاله‌ای با عنوان اکوسیستم عمومی اینشورتک و پیامدهای راهبردی آن برای تحول دیجیتال صنعت بیمه، با روش تحلیل محتوا به بررسی اکوسیستم عمومی صنعت بیمه براساس 34 نقش کلی 956 مؤسسۀ مالی سنّتی و اینشورتک پرداختند. نتایج نشان می‌دهد تحول دیجیتال نقش جدیدی را برای ایجاد ارزش در صنعت بیمه ایفا می‌کند و بنابراین، کل اکوسیستم را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. اکوسیستم نشان می‌دهد مشاوران روبو، داده‌های بزرگ یا ارائه‌دهندگان بیمه‌های کوتاه‌مدت وارد بازار می‌شوند و ازاین‌رو، ایجاد ارزش مؤسسات بیمۀ سنّتی را تهدید می‌کنند.
  • یان و همکاران[13] (2018) در پژوهشی با عنوان اینشورتک (فناوری بیمه) و فین‌تک (فناوری مالی): فناوری فعال‌سازی بانک و بیمه، به بررسی مزایای اینشورتک، فعالیت‌های بیمۀ درمانی، درآمد سرمایه‌گذاری، هزینه‌های پاداش و درخواست‌شده و اختلالات فناوری پرداختند. نتایج نشان داد برخلاف بسیاری از نوآوری‌های اخیر در فضای مالی دیجیتال چنین نشان داده شده است که جوامع درحال‌ظهور می‌توانند صنعت چندملیتی را نابود کنند. نتایج همچنین نشان داد باتوجه‌به داده‌های بزرگ، تأثیر در بخش بیمه می‌تواند بسیار سریع‌تر و درخور‌ِتوجه‌تر از پیش‌بینی مردم باشد. نبودِ نوآوری در فضای محصول بخش بیمه و ناتوانی در تأمین نیازهای بازار موجب ایجاد تجربه‌ای نااُمیدکننده برای بسیاری شده است.

- فنچ[14] (2018) در مقاله‌ای با عنوان عوامل مؤثر بر جذب اینشورتک، به بررسی عوامل مؤثر بر اینشورتک پرداخت. در این پژوهش، عوامل مؤثر بر جذب اینشورتک ازنظر مشتریان بیمه بررسی شده است. همچنین تحلیل خواهد شد که چگونه عناصری از نفوذ، خطر اخلاقی و انتخاب نامناسب به طور خاص بر جذب اینشورتک، از نظر شرکت‌های بیمه تأثیر می‌گذارد. برای رسیدن به این هدف، دو راهبرد تجربی به‌منظور نتیجه‌گیری قوی‌تر، ترکیب می‌شوند. راهبرد اول شامل یک بررسی کمّی در میان مشتریان عمومی و بیمه می‌شود. رویکرد دوم شامل مصاحبۀ عمیق با خبرگان کلیدی در صنعت بیمه، ازجمله شرکت‌هایی است که درحال‌حاضر محصولات اینشورتک را در بازار ارائه می‌دهند.

با بررسی پیشینۀ پژوهش‌های داخلی و خارجی مرتبط با فناوری‌های بیمه و نیز سایر پژوهش‌های مرتبط با موضوع، مشخص شد که هیچ‌کدام از پژوهش‌ها به ارائه و شکل‌گیری یک مدل بازاریابی فناوری‌ بیمه برای استفاده در استارت‌آپ‌های بیمه منجر نشده است. ازاین‌رو، پژوهش حاضر به‌دنبال شناسایی مؤلفه‌ها، شاخص‌ها و سنجه‌های مرتبط درجهت ارائۀ مدل بازاریابی فناوری بیمه برای کسب‌وکارهای نوپا درصنعت بیمه است.

 

4. اهداف پژوهش

1.4. هدف اصلی

ارائۀ مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا در صنعت بیمه.

 

2.4.اهداف فرعی

- تعیین مؤلفه‌های مدل بازاریابی فناوری بیمه «اینشورتک» برای کسب‌وکارهای نوپا درصنعت بیمه.

- تعیین شاخص‌های مؤلفه‌های مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا درصنعت بیمه.

- بررسی روابط بین مؤلفه‌های مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا در صنعت بیمه.

- اعتبار‌سنجی مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا در صنعت بیمه.

 

5. سؤالات پژوهش

1.5.سؤال اصلی

مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌وکارهاب نوپا در صنعت بیمه چگونه است؟

2.5.سؤالات فرعی

- مؤلفه‌های مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا درصنعت بیمه کدام‌اند؟

- شاخص‌های مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا در صنعت بیمه کدام‌اند؟

- روابط بین مؤلفه‌های مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا در صنعت بیمه چگونه است؟

- اعتبار‎سنجی مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا در صنعت بیمه چگونه است؟

 

  1. روش پژوهش

روش این پژوهش، از نوع تحلیل آمیخته است. در مرحلۀ کیفی با استفاده از تحلیل محتوا و کد‌گذاری باز و محوری به شناسایی مؤلفه‌ها و شاخص‌ها پرداخته شده و در ادامه با کد‌گذاری گزینشی روابط میان مفهوم، ابعاد و مؤلفههای مشخص شده است. در مرحلۀ کمّی با استفاده از روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی به‌شیوۀ تحلیل و مسیر تحلیل عاملی تأییدی به توصیف مؤلفه‌های شناسایی‌شده پرداخته شده است. جامعۀ آماری در مرحلۀ کیفی شامل 15 نفر از خبرگان عرصۀ فناوری بیمه و کسب‌وکارهای نوپا و همچنین در مرحلۀ کمّی شامل 100 نفر از مدیران استارت‌آپ‌های فعال در صنعت بیمه و همچنین مدیران واحدهای فناوری اطلاعات بیمۀ مرکزی و شرکت‌های بیمه است.

در بخش کیفی، گردآوری اطلاعات به سه روش مصاحبه، روش کتابخانه‌ای و میدانی انجام شده است. در این مرحله ابتدا مصاحبه و مشاهده انجام شده است. در روش کتابخانه‌ای، سوابق موضوع ازطریق فیش‌برداری از اسناد و مدارک موجود بررسی می‌شود و در روش میدانی که ازطریق طرح پرسشنامه در این پژوهش بود، متغیرهای موردسنجش مطالعه شدند. پژوهشگر برای پیش‌برد پژوهش خود از نظرات مدیران عالی، طراحی پرسشنامه و تعیین روایی آن و نیز تحلیل نتایج استفاده کرده است. در بخش کمّی ابزار گرد‌آوری داده‌ها پرسشنامه بوده که پژوهشگر در فاز کیفی طراحی کرده است. گفتنی است پرسشنامۀ پژوهشگرساخته توسط نرم‌افزار مکس‌کیودا در روش کیفی طراحی شده و شاخص‌ها و مؤلفه‌های مربوطه توسط این نرم‌افزار، پس از مصاحبه شناسایی شده است. درنهایت، پرسشنامۀ طراحی‌شده پس از انجام سه دور دلفی و نظرسنجی نهایی از خبرگان به تأیید نهایی رسید و در میدان پژوهش در فاز کمّی توزیع شد.

در بخش کیفی پژوهش، برای تحلیل متون مصاحبه از نرم‌افزار مکس کیودا[15] و در فاز کمّی، با روش توصیفی‌پیمایشی انجام شده است. پارامتریک‌بودن داده‌ها ازطریق آزمون کولموگروف‌ـ‌اسمیرنوف[16] ‌سنجیده شده و دادههای موردنیاز پژوهش با کمک پرسشنامۀ پژوهشگرساخته توسط فاز کیفی، جمع‌آوری شده و روایی این پرسشنامه به‌دلیل قابلیت استفادۀ آن در سازمانهای مشابه موردتأیید بوده است. پایایی این پرسشنامه نیز توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی سنجیده شده و همچنین، برای تجزیه‌وتحلیل دادههای برگرفته از جامعۀ آماری، از نرمافزارهای آماری‌21‌SPSS ‌وPLS  Smart استفاده شده است.

در ادامه در این بخش به یافته‌های پژوهش حاصل از کدگذاری و روش‌ دلفی پرداخته شده است.

  • مرحلۀ کدگذاری باز

در نظریه‌پردازی داده‌محور، کدگذاری باز فرایندی تحلیلی است که در طی آن، مفاهیمْ شناسایی و براساس خصایص و ابعادشان بسط داده می‌شوند. مصاحبه‌های انجام‌شده با خبرگان به‌طور کامل به‌صورت مکتوب در نرم‌افزار مکس‌کیودا پیاده‌سازی شد. در این مرحله بعد از آشنایی کافی با اطلاعات به‌دست‌آمده، کدهای اولیه از داده‌ها با هدف خردکردن و فهم متن و پیوند اجزای به‌دست‌آمده با یکدیگر و تدوین مقوله و منظم‌کردن آنها استخراج شده است.

پس از مرحلۀ کد‌گذاری باز، 131 شاخص اولیه استخراج شد. خبرگان، شاخص‌های اولیۀ شناسایی‌شده را وزن‌دهی کردند. هر شاخصی که وزن بیشتری را به خود اختصاص دهد، به‌این‌معنی است که تعداد بیشتری از خبرگان به آن شاخص اشاره کرده‌اند و از اعتبار محتوایی بالاتری برخوردار است.

  • کدگذاری محوری

اساس طبقه‌بندی در کدگذاری محوری، مطالعۀ پژوهش‌های پیشین و شناخت کافی و احاطه به موضوع و تسلط نظری به موضوع موردمطالعه و دست‌یابی به بینشی به‌منظورِ یافتن مشترکات شاخص‌ها حول یک محور مشخص است. در این مرحله، وجه اشتراک مفاهیم مشخص می‌شود و دسته‌بندی صورت می‌گیرد و درنتیجه مقوله و مؤلفه ایجاد می‌شود.

در این مرحله 12 مؤلفه‌ طبقه‌بندی شد. این ابعاد و مؤلفه‌ها شامل شناسایی فرصت‌های موجود، بازارشناسی، فضای رقابتی، تبادل اطلاعات، تنوع و نوآوری، دانش مشتری، مدیریت ریسک، راهبرد‌های قیمت‌گذاری، مشارکت در سرمایه‌گذاری، تبلیغات، منابع فناوری سازمانی و فناوری اطلاعات هستند.

پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی است؛ بنابراین، منطق استقرایی (جزء به کل) دارد و به‌همین‌دلیل، از شواهد به‌سمت تبیین پیش می‌رود و گام‌به‌گام در هر مرحله به مفاهیمی کلی‌تر دست پیدا می‌کند (از شاخص به مؤلفه، از مؤلفه به بُعد و از بُعد به مفهوم). درنهایت، بعد از استخراج شاخص‌های به‌دست‌آمده، خبرگان با روش دلفی به اعتبار‌سنجی آنها پرداختند.

فرایند دلفی در 3 دور و با مشارکت 15 نفر از خبرگانی انجام شد که از سابقۀ اجرایی یا مدیریتی و دانش و آگاهی کافی در این حوزه برخوردار بودند. روش دلفی، فرایندی گروهی است که شامل ارتباط متقابل میان پژوهشگر و گروهی از خبرگان شناسایی‌شده، در موضوعی مشخص است که معمولاً نظرهای خبرگان از راه پرسشنامه گردآوری می‌شود؛ به‌این‌صورت که ابتدا 131 شاخص‌های اولیۀ شناسایی‌شده، درقالب پرسشنامه طراحی و تدوین شده و ازطریق توزیع در بین خبرگان منتخب، وزن‌دهی شاخص‌ها توسط خبرگان انجام شده است و هر شاخصی که وزن بیشتری داشته باشد، به‌این‌معنا است که تعداد بیشتری از خبرگان به آن شاخص اشاره کرده‌اند و از اعتبار محتوایی بالاتری برخوردار است.

نتایج به‌دست‌آمده از مراحل سه‌گانۀ دلفی و شاخص‌هایی که خبرگان بررسی و تأیید کرده‌اند، در جدول 1 به‌صورت جمع‌بندی آورده شده است.

 

جدول 1: جمعبندی ادوار سه‌گانۀ پژوهش دلفی

مفهوم

مؤلفه

شاخص

ردیف

وزن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدل بازاریابی فناوری بیمه (‌اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا در صنعت بیمه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدل بازاریابی فناوری بیمه (‌اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا در صنعت بیمه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدل بازاریابی فناوری بیمه (‌اینشورتک) برای کسب‌وکارهای نوپا در صنعت بیمه

منابع فناوری سازمانی

استفادۀ بهینه از فناوری‌های به‌روز دنیا

1

2

خطوط کسب‌وکار جدید

2

4

فرایندهای پشتیبانی زنجیرۀ ارزش سازمان

3

2

برنامه‌های نرم‌افزاری

4

2

سخت‌افزارها و شبکه‌های ارتباطی

5

1

روش‌ها و نظام‌های مدیریت

6

2

فناوری اطلاعات

مهاجرت خبرگان فناوری اطلاعات به کسب‌وکارهای دیگر

7

2

موانع حقوقی، قانونی، ‌فنی و نهادی

8

2

حجم زیاد کسب‌وکار بیمه مبتنی بر مدل سنّتی

9

3

ضعف جایگاه مدیریت فناوری

10

2

فقدان هماهنگی درزمینۀ پیش‌بینی‌ها

11

2

مشکلات ذاتی پروژه‌ها

12

3

رعایت مقررات سخت‌گیرانه

13

4

فضای رقابتی

پشتوانۀ قوی مالی و تجربی، توان فنی و آزادی در سرمایه‌گذاری

14

1

شناسایی ملاک‌ها و معیارهای تقاضاکننده

15

1

خصوصی‌سازی و آزادسازی

16

1

استفاده از راهکارهای نوآورانه و فناورانه

17

3

ارائۀ الگوی مناسب کسب‌وکار

18

2

آینده‌پژوهی و تحلیل لایه‌ای علت‌ها

19

1

بازارشناسی

استفاده از قدرت فناوری

20

4

براساس مشتری، رقبا و وضعیت رقابت

21

4

شناخت و آگاهی از بازار

22

3

هیئت عامل شرکت‌ها و یا مدیرعامل

23

3

ارزیابی عملکرد فروش قبلی

24

3

تجارب گذشتۀ مشتری

25

2

تبادل اطلاعات

امنیت تبادل اطلاعات

26

4

مدیریت ارتباطات و عملکرد

27

3

نگهداری و پشتیبانی سیستم‌ها

28

2

طراحی و پیاده‌سازی فرایندها

29

3

اظهارنامه‌ها و سیستم‌های یکپارچۀ صدور بیمه‌نامه

30

2

نرم‌افزارهای رایانه‌ای

31

3

شبکه‌های اجتماعی

32

4

شیوه‌های سنّتی

33

3

دانش مشتری

طراحی و ایجاد پایگاه دانش استاندارد

34

1

تدوین و اجرای برنامه‌های جدید

35

2

اطلاع‌رسانی کتبی و یا آنلاین

36

2

ارائۀ اطلاعات دقیق

37

3

ارتباط مستقیم با مشتری

38

1

شفافیت تجربیات مرتبط با مشتری

39

4

راهبردهای قیمت‌گذاری

قیمت‌گذاری دسته‌ای

40

1

قیمت‌گذاری توافقی

41

1

قیمت‌گذاری منصفانه

42

2

فرایند آزادسازی تعرفه‌ها و نرخ‌گذاری بیمه‌ها

43

1

قیمت‌گذاری تجربی براساس داده‌ها و تجربیات قبلی

44

1

قیمت‌گذاری مبتنی بر قیمت رقیب

45

3

قیمت ترجیحی دراِزای چند محصول بیمه‌ای با هم

46

1

مدیریت ریسک

حفظ ارزش مشتری

47

1

تعهد متقابل

48

1

نشست مشترک و ایجاد تعامل با مشتریان

49

2

مدیریت پرداخت خسارت

50

2

ارزیابی مخاطرات سرمایه‌گذاری

51

2

ارزیابی ریسک

52

4

کم‌کردن هزینه‌ها

53

2

تنوع و نوآوری

مهندسی مجدد و نوسازی فرایندها قبل از تولید نرم‌افزار

54

3

نوآوری در تجهیزات سخت‌افزاری

55

1

طراحی شبکۀ فراگیر و پرسرعت

56

1

پذیرفتن نوآوری در فناوری

57

1

استارت‌آپ‌های جدید

58

4

چشم‌انداز دیجیتالی روشن

59

1

استفاده از نوآوری باز

60

2

تبلیغات

اجرای پروژه‌های فرهنگ‌سازی ازجمله ترویج پست الکترونیکی

61

1

استفاده از تبلیغات گوگل

62

4

طراحی سایت و تولید محتوا

63

7

تبلیغات سنّتی

64

1

تبلیغات براساس درصدی از فروش

65

1

مشارکت در سرمایه‌گذاری

حمایت سرمایه‌گذار

66

1

استفاده از اینشورتک در سرمایه‌گذاری

67

3

مشارکت در پروژه‌های پرسود

68

2

تحمل ریسک در مشارکت

69

1

روش‌های سنّتی سرمایه‌گذاری

70

2

بلوغ نسبی صنعت و افزایش تعداد فعال سرمایه‌گذاران

71

2

شناسایی فرصت‌‌ها

تمایل به کیفیت خدمات

72

2

بازاریابی ازطریق شبکه‌های اجتماعی

73

1

سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی راهبری

74

3

از طریق حمایت از اشخاص و خانواده‌ها

75

1

از طریق فناوری تلفن همراه هوشمند

76

4

ارائۀ خدمات تخصصی‌شده به مشتری

77

1

نوآوری باز

78

2

شناسایی ازطریق شرکت در کنفرانس‌ها و سمینارها و مذاکره

79

1

 

 

نتایج حاصل از روش دلفی نشان داد 12 مؤلفه و 79 شاخص شناسایی شد و به تأیید خبرگان رسید.

  • مرحلۀ کدگذاری گزینشی

در پایان برای نشان‌دادن روابط میان مفهوم، ابعاد و مؤلفه‌های به‌دست‌آمده، کدگذاری گزینشی انجام پذیرفت که در نمودار1 خروجی نرم‌افزار مکس‌کیودا باتوجه‌به مفاهیم و مقوله‌های شناسایی‌شده، مدل نظری پژوهش را نشان می‌دهد.

 

نمودار 1: کدگذاری گزینشی

 

 

 

نمودار 2 سطح معناداری ضرایب مسیر بین متغیر‌های پژوهش را در مدل نشان می‌دهد. گفتنی است سطح معناداری بیشتر از 1.96 و کمتر از 1.96- قابل‌قبول است.

 

نمودار 2: مدل در حالت سطح معنی‌داری

 

 

همان‌طور که در نمودار ملاحظه می‌شود بار عاملی سؤالات نیز از سطح معناداری خوبی برخوردار است؛ زیرا همگی بیشتر از 1.96 است. در این حالت گفته می‌شود روایی سازه و ساختار گویه‌ها نیز تأیید می‌شود.

همچنین، باتوجه‌به ارتباط بین مؤلفه‌ها، ضرایب مسیر و معناداری مربوطه به‌صورت خلاصه به‌شرح جدول 2 ارائه شده است.

 

جدول 2: خلاصۀ نتایج روابط بین مؤلفه‌ها

مسیر

متغیر مستقل

متغیر وابسته

ضریب

معناداری

نتیجه

1 الی 4

شناسایی فرصت‌ها

تنوع و نوآوری

0.553

7.294

تایید مسیر

مدیریت ریسک

0.403

6.335

تایید مسیر

استراتژی های قیمت گذاری

0.278

2.900

تایید مسیر

دانش مشتری

0.521

8.374

تایید مسیر

5 الی 8

مشارکت در سرمایه گذاری

تنوع و نوآوری

0.082

1.236

رد مسیر

مدیریت ریسک

0.308

3.846

تایید مسیر

استراتژی های قیمت گذاری

0.257

2.659

تایید مسیر

دانش مشتری

0.247

4.008

تایید مسیر

9 الی 12

تبلیغات

تنوع و نوآوری

0.235

3.322

تایید مسیر

مدیریت ریسک

0.018

0.281

رد مسیر

استراتژی های قیمت گذاری

0.213

2.674

تایید مسیر

دانش مشتری

0.031

0.573

رد مسیر

13 الی 15

تنوع ونوآوری

تبادل اطلاعات

0.335

7.954

تایید مسیر

بازارشناسی

0.039-

0.547

رد مسیر

فضای رقابتی

0.007

0.091

رد مسیر

16 الی 18

مدیریت ریسک

تبادل اطلاعات

0.126

2.510

تایید مسیر

بازارشناسی

0.381

6.635

تایید مسیر

فضای رقابتی

0.443

4.889

تایید مسیر

19 الی 21

استراتژی های قیمت‌گذاری

تبادل اطلاعات

0.145

2.840

تایید مسیر

بازارشناسی

0.005-

0.056

رد مسیر

فضای رقابتی

0.356

4.994

تایید مسیر

22 الی 24

دانش مشتری

تبادل اطلاعات

0.403

6.763

تایید مسیر

بازارشناسی

0.443

5.449

تایید مسیر

فضای رقابتی

0.197

3.149

تایید مسیر

25 الی 26

تبادل اطلاعات

فناوری اطلاعات

0.114

2.330

تایید مسیر

فناوری سازمانی

0.447

7.414

تایید مسیر

27 الی 28

بازارشناسی

فناوری اطلاعات

0.301

5.309

تایید مسیر

فناوری سازمانی

0.225-

3.417

تایید مسیر

29 الی 30

فضای رقابتی

فناوری اطلاعات

0.505

9.967

تایید مسیر

منابع فناوری سازمانی

0.079

1.220

رد مسیر

31

فناوری اطلاعات

منابع فناوری سازمانی

0.545

7.839

تایید مسیر

 

باتوجه‌به نتایج جدول 2، اکثر مسیر‌ها در مدل از سطح معناداری بیشتر از 1.96 برخوردار است که روابط بین آنها مطلوب است.

باتوجه‌به روابط تأییدشده در مدل پیشنهادی پژوهش، مدل نهایی طبق نمودار 3 ارائه شده است.

 

نمودار 3: مدل مفهومی نهایی

 

 

 

در برازش مدل از شاخص نیکویی برازش ‌استفاده شده است که نتایج حاصل از آن طبق جدول 3 ارائه شده است.

 

جدول 3: شاخص‌ بررسی اعتبار شاخص نیکویی برازش

نتیجه

شاخص نیکویی برازش

COMMUNALITY

R2

ابعاد

ردیف

تأیید مدل

0.719

0.9416

0.4283

راهبردهای قیمت‌گذاری

1

0.9429

0.5006

بازارشناسی

2

0.9475

0.7283

تبادل اطلاعات

3

0.9158

برون‌زا

تبلیغات

4

0.9363

0.6230

تنوع و نوآوری

5

0.9529

0.5438

دانش مشتری

6

0.8964

برون‌زا

شناسایی فرصت‌ها

7

0.9355

0.5197

فضای رقابتی

8

0.9314

0.7210

فناوری اطلاعات

9

0.8547

0.5365

منابع فناوری سازمانی

10

0.9328

0.4487

مدیریت ریسک

11

0.9587

برون‌زا

مشارکت در سرمایه‌گذاری

12

0.92

0.560

میانگین

 

مثبت‌بودن شاخص نیکویی برازش[17]‌ که دارای مقدار 0.719 است، برازش کلی مدل را مطلوب نشان ‌می‌دهد. چون این مقدار بیشتر از 0.35 است؛ بنابراین، نتیجه می‌شود که از مقدار مطلوبی برخوردار است. درنتیجه، برازش کلی مدل تأیید می‌شود.

 

  1. یافته‌های پژوهش

در پژوهش حاضر برای طراحی مدل فناوری بیمه (‌اینشورتک) برای استارت‌آپ‌های بیمه، ‌12 مؤلفه و 79 شاخص شناسایی‌شده ازطریق طی‌کردن مراحل دلفی به تأیید خبرگان رسید. در پژوهش حاضر باتوجه‌به مدل به نظر می‌رسد مؤلفه‌های شناسایی فرصت‌ها و مشارکت در سرمایه‌گذاری و تبلیغات بر تنوع و نوآوری و مدیریت ریسک و راهبرد‌های قیمت‌گذاری و دانش ‌مشتری تأثیر خواهد داشت. نتایج مدل همچنان نشان می‌دهد مؤلفه‌های تبادل اطلاعات و بازارشناسی و فضای رقابتی بر منابع فناوری سازمانی و فناوری اطلاعات تأثیر‌گذار است.

درخصوص شاخص‌های به‌دست‌آمده در این پژوهش، باتوجه‌به وزن به‌دست‌آمده در مراحل کدگذاری، شاخص‌های خطوط کسب‌وکار جدید، رعایت مقررات سخت‌گیرانه، استفاده از قدرت فناوری، بازارشناسی براساس مشتری، رقبا و وضعیت رقابت، امنیت تبادل اطلاعات، شبکه‌های اجتماعی، شفافیت تجربیات مرتبط با مشتری، ارزیابی‌ ریسک، طراحی‎ سایت و تولید محتوا، شناسایی فرصت‌ها ازطریق فناوری تلفن همراه هوشمند، توانستند بیشترین وزن را به خود اختصاص ‌دهند.

  1. نتیجه‌گیری و پیشنهادها

نتایج برازش مدل و شاخص برازش کلی مدل به‌صورت میانگین هندسی ‌R2 و متوسط اشتراک محاسبه شد و مثبت‌بودن شاخص نیکویی برازش که دارای مقدار 0.719 است، نشان می‌دهد برازش کلی مدل مطلوب است و درنتیجه مدل کلی تأیید می‌شود. همچنین، در پایان به شاخص‌  اشاره شد که اکثراً اعداد مثبت بیشتر از 0.35 را نشان دادند که قدرت پیش‌بینی بالای مدل را نشان داد.

باتوجه‌به مصاحبه از خبرگان و نتایج به‌دستآمده از اهداف پژوهش و همچنین در طراحی مدل بازاریابی فناوری بیمه (‌اینشورتک) ‌برای استارت‌آپ‌های بیمه و بر‌اساس ابعاد و مؤلفه‌های پژوهش، پیشنهادهای زیر ارائه می‌شود:

  1. بر‌اساس مؤلفه‌های منابع فناوری سازمانی و فناوری اطلاعات، با استفاده از فرایندهای پشتیبانی زنجیرۀ ارزش سازمان، استفادۀ بهینه از برنامه‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری به‌روز صنعت بیمه و ارتقای شبکه‌های ارتباطی، انجام اقدامات اصلاحی درزمینه‌های مختلف زیرساختی، فنی و مدیریتی، ارتقای سطح توانایی نیروی انسانی در جذب و استفادۀ مؤثر از فناوری می‌تواند کاربردی و مفید باشد. همچنین، استفاده از الزامات مرتبط با امنیت داده‌ها، مدیریت در امر هزینه‌های فناوری، به‌کارگیری و پیاده‌سازی آیین‌نامه‌ها و ضوابط لازم‌الاجرا، هم‌سویی با شواهد قوی در جهت‌گیری عمدۀ صنعت بیمه، توجه به ظرفیت بالای اشباع‌نشده درزمینۀ پشتیبانی کسب‌وکار، تدوین برنامه‌های جامع و راهبردی، طرح موضوعات در این صنعت و شفاف‌سازی راهبردهای اصلی می‌تواند کاربردی و مفید باشد.
  2. بر‌اساس مؤلفه‌های فضای رقابتی و بازارشناسی، ازطریق خصوصی‌سازی و آزادسازی و ایجاد صلاحیت در ورود بیمه‌های خارجی با استفاده از راهکارهای نوآورانه و فناورانه‌ای و ارائۀ الگوی مناسب کسب‌وکار، داشتن نگاه ویژه به آینده‌پژوهی و تحلیل لایه‌ای علت‌ها، توجه به رقبا ازطریق بررسی عوامل فروش و سامانه‌های مقایسۀ قیمت و شرکت در مناقصه‌های سازمانی می‌تواند کاربردی و مفید باشد. همچنین، بازارشناسی بر‌اساس واسطه‌ها، فروشندگان، کارگزاران و کارکنان، برنامه‌ریزی و امکان‌سنجی برای حضور در بازارهای جدید، بازار‌شناسی از منظر زنجیرۀ تأمین، شناخت و آگاهی از بازار و استفاده از محصولات راهبردی می‌تواند کاربردی و مفید باشد.
  3. بر‌اساس مؤلفه‌های تبادل اطلاعات و دانش مشتری پیشنهاد می‌شود ازطریق برقراری امنیت تبادل اطلاعات، با مدیریت ارتباطات و عملکرد، با نگهداری و پشتیبانی سیستم‌ها، همچنین با طراحی و پیاده‌سازی فرایند‌ها و ارائۀ اظهارنامه‌ها و سیستم‌های یکپارچۀ صدور بیمه‌نامه، استفاده از نرم‌افزارهای رایانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی به‌صورت کاربردی به ارتقای سطح تبادل اطلاعات بپردازند. همچنین، با طراحی و ایجاد پایگاه دانش استاندارد، با تدوین و اجرای برنامه‌های جدید، طراحی مفهومی انبار داده‌های شرکت، امکان‌سنجی اطلاعات مکانی، سامان‌دهی نظام آماری شرکت، انتقال دانش شرکت‌های خارجی موفق و ارتباط مستقیم با مشتری می‌تواند کاربردی و مفید باشد.
  4. بر‌اساس مؤلفه‌های راهبرد‌های قیمت‌گذاری و مدیریت ریسک پیشنهاد می‌شود با قیمت‌گذاری منصفانه و با فرایند آزادسازی تعرفه‌ها و نرخ‌گذاری بیمه‌ها، با اعمال مکانیزم قیمت‌گذاری مبتنی بر قیمت رقیب، ارائه به‌صورت قیمت ترجیحی دراِزای چند محصول بیمه‌ای با هم، قیمت‌گذاری براساس مؤلفۀ بازارشناسی و استفاده از امکانات و روش‌های جدید ارائۀ خدمات می‌تواند کاربردی و مفید باشد. همچنین، با حفظ ارزش مشتری و تعهد متقابل و ایجاد تعامل اثربخش با مشتریان، همچنین با مدیریت پرداخت خسارت و ارزیابی مخاطرات سرمایه‌گذاری، با ارزیابی ریسک و کم‌کردن هزینه‌ها به‌صورت کاربردی به مدیریت ریسک بپردازند.
  5. بر‌اساس مؤلفه‌های تنوع نوآوری و تبلیغات پیشنهاد می‌شود با به‌کارگیری و استفادۀ بهینه از فرایندهای به‌روز دیجیتالی، استفاده از فناوری جدید همراه و اپلیکیشن‌های موجود و مربوط به صنعت بیمه، طراحی‌ و ارائۀ خدمات بیمه‌ای جدید، رصد هوشمندانۀ شرایط و تغییرات محیطی و پاسخ‌گویی به نیازهای جدید مربوط به صنعت بیمه انجام شود. همچنین، با استفاده از ساختار ارزشی و توانایی‌های کلیدی برای تبلیغات، از تلفن‌های همراه و پیشرفت‌های مربوط به اپلیکیشن‌ها و شبکه‌های اجتماعی برای تبلیغات، و از پیام کوتاه برای تبلیغات پوششی بیمه و یادآوری پرداخت حق بیمه استفاده شود.
  6. بر‌اساس مؤلفه‌های مشارکت در سرمایه‌گذاری و شناسایی فرصت‌ها پیشنهاد می‌شود شرایط و محیط، جست‌وجو و کنکاش هوشمندانه شود، تعامل با مجریان اصلی فرایندهای کسب‌وکار و آموزش تحلیل صورت‌های مالی به شبکۀ فروش صورت بگیرد. همچنین با تمایل به کیفیت خدمات و بازاریابی ازطریق شبکه‌های اجتماعی، استفاده از علم داده برای مراقبت‌های پیشگیرانه، پرداخت بیمۀ تقاضا و همچنین مراجعۀ اولیۀ استارت‌آپ یا صاحب فناوری به یکی از بخش‌های ستاد می‌تواند کاربردی و مفید باشد.

 

 

[1]. Stroweller, Alexander; Python, Yves

[2]. InsurTech.

  1. Big data

[4]. digital transformation (DT).

[5]. Greineder, Riasanow, Böhm & Krcmar

[6]. Kelley & Wang

[7]. Stoeckli, Dremel & Uebernickel

[8]. Teigland, Siri, Larsson, Puertas & Bogusz

[9]. Hagan.

[10]. Vanderlinden, Millie, Anderson & Chishti

[11]. Lin & Christopher‌

[12]. Greineder, Riasanow, Böhm & Krcmar

[13]. Yan, Schulte & Chuen

[14]. Fenech

[15]. MAXQDA

[16]. (K-S)

[17] .GOF

  1. استروالدر، الکساندر و پیگنیور، ایو ‌(1398). بوم طراحی مدل کسب‌وکار. ‌ترجمۀ غلامرضا توکلی، بابک وطن‌دوست، حسام‌الدین ساروقی، بهامین توفیقی. انتشارات آریانا.

    1. آخرتی، عزیز (1399). فناوری بیمه، اینشورتک و تأثیر آن بر صنعت بیمه و بررسی نمونه‌ای چند شرکت. هفتمین کنفرانس بینالمللی پژوهشهای نوین در مدیریت، اقتصاد، حسابداری و بانکداری.
    2. آلن، دیب (1398). طرح بازاریابی کسب‌وکارهای کوچک، مترجم فؤاد معصومی، چاپ چهارم، انتشارات آریانا قلم.
    3. بخشایش، آزاده (1397). توسعۀ صنعت بیمه به‌کمک هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، کتاب مجموعه‌مقالات بیست‌وپنجمین همایش ملی بیمه و توسعه، تهران، پژوهشکدۀ بیمه.
    4. پناهی‌اسفرجانی، مهدی (۱۳۹۷). نقش فناوریهای بیمه‌ای در صنعت بیمۀ ایران، کتاب مجموعه مقالات بیست‌وپنجمین همایش ملی بیمه و توسعه، تهران، پژوهشکدۀ بیمه.
    5. ضرابیه، احمدرضا؛ ارسطو، ایمان و جاهدی، علیرضا (۱۳۹۷). استارتاپهای بیمهای و تحول‌آفرینی در صنعت بیمه، کتاب مجموعه‌مقالات بیست‌وپنجمین همایش ملی بیمه و توسعه، تهران، پژوهشکدۀ بیمه، ۴۵-۳۶.
    6. منصوری، فاطمه‌ (1397). فرصت‌ها در انتظارند: اینشورتک چه تأثیری بر بیمه دارد؟. مجلۀ الکترونیکی جهان بیمه و دانش مدیریت، 44 و 45، 29‌-26.
    7. مرادی، محسن؛ حق‌دادی، فاطمه و اکبری، مرادی (1398). به‌کارگیری و تأثیر ابزارهای تجارت الکترونیک در افزایش ضریب نفوذ بیمه. کنفرانس بینالمللی مدیریت و اقتصاد در قرن 21.
    8. نوروزی، مهدی؛ جمالی، رضا؛ جعفری، محمد و آقابیگی، ایمان (1397). جایگاه فناوری در بیمۀ کشور. نشریۀ تخصصی فینتک ایران، ۱۹، 175-171.
    9. وندرلیندن، سابین؛ چیستی، سوزان؛ مایلی، شان و اندرسون، نیکول (1398). اینشورتک «هندبوک فناوری بیمه برای سرمایهگذاران کارآفرینان و ایده‌پردازان فین‌تک»، ‌ترجمۀ مازیار معتمدی و احسان روحی و روحی، احسان. نشر راه پرداخت.
    10. خاکی، زهرا؛ بابکی‌راد، اعظم و خیاط‌مقدم، سعید (۱۳۹۸). ارزیابی تأثیرات استفاده از هوش مصنوعی بر نوآوری صنعت بیمه، چهارمین کنفرانس ملی مدیریت صنعتی و مهندسی صنایع با تأکید بر پارادایم‌های منطقه‌ای و جهانی، تهران، دبیرخانۀ دائمی کنفرانس، 128-106.
    11. Cortis, D., Debattista, J., Debono, J., & Farrell, M. (2019)‌. InsurTech. in disrupting finance. Palgrave Pivot, Cham, 71-84.‏
    12. Fenech, R.‌ (2018)‌. ‌The factors influencing the uptake of InsurTech (Bachelor's thesis, University of Malta).
    13. Greineder, M., Riasanow, T., Böhm, M., & Krcmar, H.‌ (2019)‌. The generic InsurTech ecosystem and its strategic implications for the digital transformation of insurance industry. In 40th GI EMISA.
    14. Hagan,‌ T. ‌(2018)‌. The ‌corporate‌collaboration ‌opportunity‌ in ‌InsurTech.‌the insurtech book: The insurance technology handbook for investors, entrepreneurs and fintech Visionaries, 117-119.‏
    15. Kelley,‌ C., & ‌Wang, ‌K. ‌)2021(. InsurTech:‌ A‌ guide‌ for‌ the‌ actuarial community. Society‌ of‌ Actuaries. https://www.soa.org/globalassets/assets/files/resources/research-report/2021/insurtech-guide-community.pdf
    16. Stoeckli, E., Dremel, C., & Uebernickel, F. (2018). Exploring characteristics and transformational capabilities of InsurTech innovations to understand insurance value creation in a digital world. Electronic Markets, 28(3), 287-288.‏
    17. Teigland, R., Siri, S., Larsson, A., Puertas, A. M., & Bogusz, C. I. (2018)‌. Introduction: FinTech and shifting financial system‌ institutions. In The Rise and Development of FinTech (Open Access) (pp‌ 1-18). Routledge.
    18. Vanderlinden, S., Millie, S., Anderson, N., & Chishti, S. (2019)‌. ‌The InsurTech Book. The insurance Technology Handbook for Investors. Enterepreneurs and Fintech Visionaries, 141-145.
    19. Lin l., Christopher‌, C. ‌H. (2020). The promises and perils of InsurTech .‌Singapore ‌Management‌ University, chchen@smu.edu.sg, 13-34.
    20. Yan, T. C., Schulte, P., & Chuen, D. L. K. (2018)‌. InsurTech and FinTech: Banking and Insurance Enablement. In Handbook of Blockchain, Digital Finance, and Inclusion, 1, 249-281. Academic Press.