بهاره عابدین؛ منیژه حقیقی نسب؛ سید سمیه حسینی
چکیده
ارزش ادارکشدة مشتری، مفهومی کلیدی در بازاریابی استراتژیک است؛ زیرا تا زمانیکه خواستة ذهنی مشتری برمبنای ادراک وی از محصول برآورده نشود، اهداف بلندمدت سازمان محقق نخواهد شد. ازاینرو، هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطة ارزش ادراکشدة مصرفکنندگان برندهای لوکس خودرو و رفتار خرید آنان است. ابعاد ارزش ادراکشده در این پژوهش براساس ...
بیشتر
ارزش ادارکشدة مشتری، مفهومی کلیدی در بازاریابی استراتژیک است؛ زیرا تا زمانیکه خواستة ذهنی مشتری برمبنای ادراک وی از محصول برآورده نشود، اهداف بلندمدت سازمان محقق نخواهد شد. ازاینرو، هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطة ارزش ادراکشدة مصرفکنندگان برندهای لوکس خودرو و رفتار خرید آنان است. ابعاد ارزش ادراکشده در این پژوهش براساس پژوهش ویدمن و همکاران[1](2010) در نظر گرفته شده است. این پژوهش، بهصورت میدانی انجام شده و در میان انواع روشهای پژوهش، توصیفی– همبستگی از نوع معادلات ساختاری و ازلحاظ هدف نیز ازنوع پژوهشهای کاربردی است. دادهها بهصورت تصادفی از 385 نفر از دارندگان خودروی لوکس در تهران، با استفاده از ابزار پرسشنامة استاندارد ویدمن و همکاران (2009 و 2012)، لی و وهوانگ (2011) و چو و همکاران (2012)، جمعآوری شده است. بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش از روش تحلیل مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار لیزرل استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ادراک ارزشهای عملکردی، فردی، اجتماعی و مالی بر رفتار خرید ایرانیان از خودروهای لوکس تأثیر مثبتی داشته است و زیرمؤلفههای هریک از این متغیرهای ارزشی نیز بر رفتار خرید اثرگذار است؛ اما مطابق با این نتیجه، ارزشهای فردی و عملکردی بیشترین تأثیر را بر رفتار خرید ایرانیان از خودروهای لوکس دارند و ارزش مادیگرایی و لذتجویانه از ارزشهای فردی و کیفیت از ارزشهای عملکردی، بیشترین ضریب اهمیت را در پیشبینی رفتار خرید دارند. [1]. Wiedmann
علی شفیعی؛ وحیدرضا میرابی
چکیده
بازاریابی نقش مهمی در تعیین اهداف راهبردی و همچنین نتایج عملکرد شرکت دارد. صنعت فولاد دومین صنعت صادرات غیر نفتی کشور است. در این پژوهش سعی شده است با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی، عوامل مؤثر بر بازاریابی در شرکتهای بزرگ صنعت فولاد شناسایی، دستهبندی و مدلسازی شود و در بخش کمّی مدل بهدستآمده با مدلسازی معادلات ساختاری آزمون ...
بیشتر
بازاریابی نقش مهمی در تعیین اهداف راهبردی و همچنین نتایج عملکرد شرکت دارد. صنعت فولاد دومین صنعت صادرات غیر نفتی کشور است. در این پژوهش سعی شده است با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی، عوامل مؤثر بر بازاریابی در شرکتهای بزرگ صنعت فولاد شناسایی، دستهبندی و مدلسازی شود و در بخش کمّی مدل بهدستآمده با مدلسازی معادلات ساختاری آزمون شود. برایناساس، با انجام مصاحبه با خبرگان صنعت فولاد در سال 1396، درمجموع از 30 مصاحبة انجامشده، تعداد 16 مقولة اصلی براساس مدل پارادایمی دادهبنیاد شناسایی شد که در قالب شش بعد ساختاردهی شده است. مدیریت راهبردی در نقش «شرایط علّی»، مسئولیت اجتماعی شرکت، بازارگرایی و بازاریابی داخلی در نقشِ «شرایط مداخلهگر»، سرمایهگذاری مناسب در نقش «شرایط زمینهای» شناسایی شده است. آمایشسرزمینی، مدیریت زنجیرة تأمین، لجستیک و حملونقل، مقیاسمناسب تولید، تکنولوژی تولید، تعامل مناسب با مشتریان، بهرهوری، قیمت و محصول، «بعد تعاملی» شناسایی شده است. همچنین بازاریابی استراتژیک، «پدیدة محوری» و عملکرد و ارزش نام تجاری در نقش «بعد پیامدی» شناسایی شده است. در بخش کمّی با توزیع 384 پرسشنامه، مدل بهدستآمده با مدلسازیمعادلات ساختاری و وضعیت متغیرها با t تکنمونه آزمون شد. نتایج نشان داد وضعیت متغیرهای مدیریت راهبردی، آمایش سرزمینی، مدیریت زنجیرة تأمین، سرمایهگذاری، مسئولیت اجتماعی شرکت، لجستیک و بازاریابیداخلی مناسب نیست. همچنین در رتبهبندی عوامل مؤثر بر بازاریابی استراتژیک مشخص شد مدیریت راهبردی، بازارگرایی و کیفیت محصول بیشترین اهمیت را دارند.
محمدرضا اسماعیلی؛ مرضیه حبیبی
چکیده
صنایع دستی یکی از سرمایههای ارزشمند ملّی است که قابلیّت کارآفرینی و اقتصادی بالایی دارد. اکثر هنرمندان صنایع دستی، مردم بومی و افرادی بدون تحصیلات دانشگاهی هستند که فارغ از فضای رقابتی بازار داخل و خارج، بهصورت سنتی تولید میکنند. در برخی موارد نیز کارگاههای تولیدی بهدلیل نبود تقاضا و نداشتن صرفة اقتصادی تعطیل میشوند؛ ...
بیشتر
صنایع دستی یکی از سرمایههای ارزشمند ملّی است که قابلیّت کارآفرینی و اقتصادی بالایی دارد. اکثر هنرمندان صنایع دستی، مردم بومی و افرادی بدون تحصیلات دانشگاهی هستند که فارغ از فضای رقابتی بازار داخل و خارج، بهصورت سنتی تولید میکنند. در برخی موارد نیز کارگاههای تولیدی بهدلیل نبود تقاضا و نداشتن صرفة اقتصادی تعطیل میشوند؛ این در حالی است که صنایع دستی ایران بهدلیل تنوّع، اصالت و هویّت و کارکردهای آن، ظرفیت لازم را برای احیا دارد و میتواند به یکی از منابع ارزشمند تولید داخلی و ملّی تبدیل شود. باتوجه به اهمیّت موضوع و ضرورت ایجاد و افزایش تقاضا برای این نوع از محصولات، در این پژوهش سعی شده است با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی و با رویکرد کاربردی، عوامل تجربی مؤثر بر بازاریابی و فروش صنایع دستی شناسایی، دستهبندی و مدلسازی شوند. براساس این، با انجام مصاحبه با برخی از خبرگان، تولیدکنندگان و فروشندگان، درمجموع از تعداد 28مصاحبه، 58مفهوم درارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با بازاریابی صنایعدستی شناسایی شده است که در 20مقولة اصلی، براساس مدل پارادایمی دادهبنیاد، در قالب شش بعد «علّی»، «محوری»، «راهبردی»، «زمینهای»، «مداخلهگر» و «پیامدها» ساختاردهی شده است.