محمدرضا اسماعیلی؛ مرضیه حبیبی
چکیده
صنایع دستی یکی از سرمایههای ارزشمند ملّی است که قابلیّت کارآفرینی و اقتصادی بالایی دارد. اکثر هنرمندان صنایع دستی، مردم بومی و افرادی بدون تحصیلات دانشگاهی هستند که فارغ از فضای رقابتی بازار داخل و خارج، بهصورت سنتی تولید میکنند. در برخی موارد نیز کارگاههای تولیدی بهدلیل نبود تقاضا و نداشتن صرفة اقتصادی تعطیل میشوند؛ ...
بیشتر
صنایع دستی یکی از سرمایههای ارزشمند ملّی است که قابلیّت کارآفرینی و اقتصادی بالایی دارد. اکثر هنرمندان صنایع دستی، مردم بومی و افرادی بدون تحصیلات دانشگاهی هستند که فارغ از فضای رقابتی بازار داخل و خارج، بهصورت سنتی تولید میکنند. در برخی موارد نیز کارگاههای تولیدی بهدلیل نبود تقاضا و نداشتن صرفة اقتصادی تعطیل میشوند؛ این در حالی است که صنایع دستی ایران بهدلیل تنوّع، اصالت و هویّت و کارکردهای آن، ظرفیت لازم را برای احیا دارد و میتواند به یکی از منابع ارزشمند تولید داخلی و ملّی تبدیل شود. باتوجه به اهمیّت موضوع و ضرورت ایجاد و افزایش تقاضا برای این نوع از محصولات، در این پژوهش سعی شده است با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی و با رویکرد کاربردی، عوامل تجربی مؤثر بر بازاریابی و فروش صنایع دستی شناسایی، دستهبندی و مدلسازی شوند. براساس این، با انجام مصاحبه با برخی از خبرگان، تولیدکنندگان و فروشندگان، درمجموع از تعداد 28مصاحبه، 58مفهوم درارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با بازاریابی صنایعدستی شناسایی شده است که در 20مقولة اصلی، براساس مدل پارادایمی دادهبنیاد، در قالب شش بعد «علّی»، «محوری»، «راهبردی»، «زمینهای»، «مداخلهگر» و «پیامدها» ساختاردهی شده است.